پیشگفتار
در شروع تابستان ۱۹۹۸ همسرم و من تصمیم گرفتیم که از اوپسالا به استکهلم نقل مکان کنیم. به علت کوتاهی تعطیلات تابستانی مدارس در سوئد، مجبور بودیم که با عجله خانهای را انتخاب کنیم. بالاخره خانهای را پیدا کردیم که قیمت و نقشه داخلی خانه مورد پسند ما بود، اما در و دیوار و کف و آشپزخانه ، ...، به آن تمیزی که ما میخواستیم نبود. لاجرم خانه را خریدیم تا به تدریج کارهای تعمیر خانه را انجام دهیم. سال اول، کاغذ دیواری و کف چوبی اطاقی را که کنار در ورودی بود عوض کردیم. کار، به طور کلی خوب پیش رفت، ولی با مشکلات کوچکی هم روبرو شدیم (که متاسفانه الان در خاطرم نیست که آن مشکلات چه بود).
سال دوم، به اطاقهای فرزندانمان رسیدیم. در مورد کف چوبی از همان نوع قبلی استفاده کردیم، اما از نوع تازهای از کاغذ دیواری استفاده کردیم. قبل از شروع کار در سال دوم، هر چه من و همسرم فکر کردیم که مشکلات نصب کاغذ دیواری و کف چوبی را به یاد بیاوریم، موفق نشدیم. میدانستیم که مشکلی در بین بوده است، اما چه مشکلی، در خاطرمان نمانده بود. بهرجهت کار شروع کردیم و کار را به طور کلی خوب پیش بردیم، ولی باز هم با مشکلاتی روبرو شدیم (که متاسفانه الان در خاطرم نیست که آن مشکلات چه بود).
ما از سال ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۱۰، هر ساله یک گوشه از داخل خانه یا بیرون خانه را تعمیر کردیم. وقتی در زمستان ۲۰۱۰ تمامی تعمیرات را انجام داده بودیم، متوجه شدیم که فرزندان ما، سالهاست که از خانه بیرون رفتهاند و به زندگی مستقل خود مشغول هستند. این موضوع، البته، مرا به یاد شعری از شاملو میاندازد:
با ما گفته بودند:
“آن کلامِ مقدس را
با شما خواهیم آموخت،
لیکن به خاطرِ آن
عقوبتی جانفرسای را
تحمل میبایدِتان کرد”.
عقوبتِ جانکاه را چندان تاب آوردیم
آری
که کلامِ مقدسِمان
باری
از خاطر
گریخت!
اما ذهن من هنوز مشغول است که “چرا ما مشکلات هر سال را، فراموش میکنیم؟” و همینطور “چرا تجربیات سالهای گذشته را به یاد نمیآوریم؟”هنوز، جواب مشخصی به این دو “چرا” ندارم. اما، گمان میکنم برای ما مشکل در این بود که فاصله بین هر فعالیت تعمیراتی با فعالیت تعمیراتی بعدی آن قدر زیاد بود که ما فرصت فراموش کردن تجربیات قبلی را داشتیم.
مقدمه
اتحادیه سراسری ایرانیان در سوئد، که اتحادیهای از تعدادی از انجمنهای ایرانیان ساکن سوئد است، در روزهای ۱۹ و ۲۰ ماه اوت (اگوست) ۲۰۲۳ کنگره ۲۶ خود را برگزار کرد. بنا به دلایلی که خودشان بهتر میدانند، از من دعوت کرده بودند که برای ریاست جلسه به کنگره بروم. من هم به این دلیل که درست ۳۰ سال پیش به عنوان نماینده از شهر اوپسالا در کنگره موسس اتحادیه سراسری ایرانیان شرکت کرده بودم، انتخاب کردم که دعوت را بپذیرم و به دیدار نمایندگان بروم. کار، به طور کلی خوب پیش رفت، ولی با مشکلات کوچکی هم روبرو شدیم (که خوشبختانه الان در خاطرم هست که آن مشکلات چه بود).
هدفم از نوشتن این مطلب این است که حالا که هنوز تجربه اداره جلسه را به یاد دارم، از اینجا، پیامی به رئیس جلسه کنگره بعدی بفرستم و تجربیات خودم را در اختیارش بگذارم که جلسه کنگره بعدی را بهتر از من اداره کند.
مشکلات و راه حل احتمالی
خانم یا آقای رئیس کنگره بعدی، بدون نظم و ترتیب خاصی، مشکلات پیش آمده را، تا آنجایی که مقدور باشد شرح میدهم و راه حلی را هم که الان به ذهنم میرسد، نقل میکنم.
اول: بعضی از نمایندگان کنگره ممکن است تصور کنند که زمان کنگره، به طور مثال، دو روز است. در حالیکه اگر زمان لازم برای رفت و آمد، صبحانه، نهار، شام، وقت استراحت برای صرف چای/قهوه و دیگر کارها را در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که در عمل شاید فقط چند ساعت، وقت مفید، برای مذاکرات باقی میماند. دستور جلسه هم معمولا ۱۵ تا ۲۰ بخش دارد و بعضی بخشها هم هر کدام چند بند دارند (در این جا چار زندان است، به هر زندان دوچندان نقب، در هر نقب چند حجره، در هر حجره چندین [انسان] در زنجیر ...). لطفا در آغاز کار روشن کنید که در واقع برای هر موضوعی، بیش از چند دقیقه وقت وجود ندارد. بنابراین، هر نمایندهای که اجازه صحبت کردن دارد، باید خود را آماده کرده باشد، یا آماده کند، که نظرش را در یک تا دو دقیقه، بگوید. [کنگره جای خواندن داستان حسین کرد شبستری نیست]. البته اگر گردانندگان کنگره، پیش از کنگره پیشنهادهای کتبی نمایندگان را جمعآوری کرده باشند و به همراه دستور جلسه به همهی نمایندگان فرستاده باشند، کار سادهتر میشود.
دوم: بعضی از نمایندگان کنگره ممکن است بخواهند راجع به هر موضوعی، اظهار نظر کنند. در ابتدای کار کنگره مشخص کنید که به علت کمبود وقت، چنین چیزی ممکن نیست. تمام نمایندگان کنگره ممکن است بخواهند راجع به موضوع خاصی اظهار نظر کنند، اما وقتی به تصمیم رئیس جلسه، نمایندهای راجع به موضوعی صحبت کرد، آن نماینده باید بداند که در مورد موضوع بعدی، رئیس جلسه ممکن است به نماینده دیگری وقت بدهد. [نمایندگان بهتر است سعی کنند تمام مشکلات بشریت را در طول این کنگره حل نکنند و حل بعضی مشکلات را برای کنگره بعدی باقی بگذارند]. رئیس جلسه هم بهتر است قبل از وقت دادن به یک نماینده، تمام سالن کنگره را در نظر بگیرد، و به نمایندگانی که قبلا صحبت نکردهاند، اولویت بدهد. گاهی اوقات حتی لازم است که رئیس جلسه نمایندگان “ساکت” را تشویق به اظهار نظر کند.
سوم: بعضی از نمایندگان کنگره ممکن است در یک نوبت از اظهار نظر و یا در نوبتهای مختلف، دچار تکرار شوند و موضوع مورد علاقه خود را به کرات یادآور شوند. یا راجع به همان موضوع مورد علاقه خود، خارج از دستور، اظهار نظر کنند. چنین نمایندگانی باید بدانند که دیگر شرکت کنندگان کنگره همان بار اول متوجه نظرِ سخنران شدهاند، و احتیاج به تکرار نیست. در موقع مناسب، دیگر نمایندگان با رای خود، موافقت و مخالفت خود را اعلام میکنند. [اینطور نیست که یک نماینده، به موضوعی و نتیجهای رسیده باشد که به عقل هیچ کس دیگر نرسیده باشد. بهتر است از خود بزرگبینی پرهیز کنیم]. رئیس جلسه بهتر است که از تکرارگویی جلوگیری کند. [تکرارگویی توهین به عقل و شعور نمایندگان دیگر است].
چهارم: بعضی از نمایندگان کنگره ممکن است بدون اجازه از رئیس جلسه، شروع به اظهار نظر کنند و یا در میانه اظهار نظر دیگر نمایندگان، چیزی بگویند. چنین رفتاری بر هم زنندهی یک گفتوگوی دموکراتیک است. نمایندگان، حتی وقتی اعتراض دارند، بهتر است اول از رئیس جلسه وقت بگیرند، و اعتراض خود را بیان کنند. گاهی هم ممکن است این اتفاق بیافتد که نمایندهای به علت اینکه “دیر متوجه شده” و یا “هنگام بحث در سالن کنگره نبوده” بخواهد اعتراض کند ، یا حتی به بندهای گذشتهی دستور جلسه برگردد. [چنین نمایندهای در این وهم قرار دارد که او متوجه چیزی است که تمام دیگر نمایندگان از آن غفلت کردهاند]. رئیس جلسه بهتر است به چنین نمایندگانی تذکر بدهد و مانع برهم خوردن روند سیال مذاکرات بشود.
پنجم: بعضی از نمایندگان کنگره، مخصوصا کنگرهای مانند کنگره اتحادیه سراسری ایرانیان، که متشکل از انجمنهای غیرانتفاعی است، ممکن است دارای مشکلات جسمی باشند و یا به علت کهولت سن، توانایی جسمی کمتری داشته باشند. از چنین نمایندگانی خواهش میکنم به دیگران و مخصوصا نسل جوانتر اعتماد کنند و آنها را به نمایندگی از طرف خود به کنگره بفرستند. به چنین افرادی میگویم که همان طوریکه شما توانستید بهتر از پیشینیان خود عمل کنید، جوانترها هم میتوانند از شما بهتر عمل کنند. [به عبارت دیگر، اگر شما نتوانستهاید به پرورش جوانان قابل و مستقلی که بتوانند جانشین شما شوند، کمک کنید، حضور شما در کنگره مثمر ثمری نخواهد بود]. نا گفته پیداست که همهی ما “در حال مردن” هستیم. بهتر است قبول کنیم که اگر تجربه خود را به جوانترها منتقل نکنیم، و جای خود را به جوانترها ندهیم، اتحادیهی ما (یا هر تشکیلات دیگری که داریم)، با ما خواهد مرد. هیچ تشکیلاتی با اعضای پیر و پاتال به جایی نخواهد رسید.
ششم: خانم یا آقای رئیس جلسه! در مرز عبور از یک بند دستور جلسه به بند دیگر، کنگره را به آرامش دعوت کنید و از نمایندگان بخواهید که به خودشان چند ثانیه فرصت فکر به بند بعدی را بدهند. برای تنظیم ذهن به موضوع جدید، وقت کافی در نظر بگیرید. حتی در بین اعلام کفایت مذاکرات راجع به یک موضوع و رایگیری برای آن موضوع میتوان چند ثانیه را به برقراری آرامش اختصاص داد
پسگفتار
در این نوشته پیامهای خود به رئیس جلسه (و برخی نمایندگان) نوشتم. امیدوارم در نوشتهای دیگر پیامهای خود به تدارکدهندگان کنگره (هیئت مدیره) بنویسم.
با احترام – حسین جرجانی
* تصویر گزارش برگرفته از سایت اتحادیه ایرانیان سوئد است و به کنگره ۲۶ اتحادیه مربوط نیست.