در زبان فارسی (و البته با ریشه عربی) اصطلاحی وجود دارد به نام «تلاش مذبوحانه» و معنا و مفهوم آن هرگونه تلاشی از سر درد و استیصال است که مطلقاً فایدهای و نتیجهای ندارد، جز اظهار وجود از کسی یا کسانی که در صراط جهان باقی هستند، ولی حاضر به پذیرش و اعتراف به آن نيستند. دقیقاً شبیه مرغی که ذبح شده است و در حالی که سر ندارد پَروبالزنان تقلا میکند و میدود. (مذبوح اسم مفعول ذبح است که با ه علامت قید فارسی ترکیب شده است.) برخی حرکاتی که این روزها از سوی جریان موسوم به اصلاحطلبان مطرح میشود مصداق همین تلاش مذبوحانه است.
کمترین درجه شرم و حیا اقتضا میکند که تا اطلاع ثانوی کسی از انتخابات سخنی نگوید. اگر انتخابات در ۷۶ و حتی ۹۲ و ۹۶ توجیهی داشت، دیگر مطلقاً ندارد و دستانداختن مردم و ریشخند ارزشهایی چون دمکراسی و حضور مردم است. دوران گداییِ خمس و زکاتِ قدرت به پایان رسیده است و عزت نفس و شرف ایرانی دیگر تحمل این اهانتها را ندارد. آقاجان کاری از دستت برنمیآید و آچمز شدهای یک اطلاعیه آبرومندانه بده و بگو مردم ما نیت خیر داشتیم ولی نشد، ما را به خدا شما را به سلامت.
حکومت شما را به عنوان پادو و غلامبچه هم به خرج برنمیدارد، با کدام کارت میخواهید بازی کنید؟ ایران در سختترین و نفرینشدهترین دوران خود بهسر میبرد و متأسفانه کار چندانی از مردم در برابر قدرتی که هیچ کاری، دقیقاً هیچ کاری، برایش ممنوع نیست و بقا به هر قیمت را میخواهد عجالتاً برنمیآید. این البته سخت تحقیرآمیز و شکنجهبار است، باری لااقل شما با این افاضات نمک روی زخم مردم نپاشید. شاید این را هنر خود بدانید که در بدترین شرایط هم از رو نمیروید و میخواهید در صحنه بمانید و مقاومت کنید و زیر بار زور نروید؛ این خوب است ولی با روشهایی که عرضه میکنید (کدام روش؟) شبیه دون کیشوت میشوید.
برای انسان باشرف همیشه کاچی به از هیچی نیست؛ گاه هیچی بسا بر چنان کاچیای شرف دارد. با این حرفها فقط خودتان و مردم را سر کار میگذارید و تهمانده آبرو را (اگر چیزی ته آن مانده باشد) بر باد فنا میدهید. انتخابات در ایران همواره سپر بلایی مقابل فشار بیرونی بوده است تا با ژست دمکراتیک ایمنی فراهم کنند. پس اگر به سراغتان نیامدند، و همهتان را (مثل همین دفعه) قلع و قمع کردند که جز تحقیر نصیبی نمیبرید و اگر سراغتان آمدند و یک دریچه تنگ و تاریک به رویتان باز کردند، معنایش این است که از نظام بینالملل اندکی خوف کردهاند و شما وجهالمصالحه آن هستید. البته شما حق دارید از سر کینه یا مبارزه یا حفظ سوابق و سرقفلی خود هر درستی بکنید، ولی از مردم همچون هیمه گلخن قدرت استفاده کردن شما را به دوزخ خواهد رساند.
تلگرام نویسنده