واژه فاشیسم به یک ایدئولوژی سیاسی و جنبشی تودهای اطلاق میگردد که در سده بیستم (۱۹۱۹ تا ۱۹۴۵) از جمله بسیاری از کشورهای اروپایی را از در بر گرفت. اولین رهبر فاشیست بنیتو موسولینی (Benito Mussolini) نام داشت که نام حزبش را از واژه لاتین فشیز (fasces) اقتباس کرد که بستهای از چوبهای باریک و بلند و تبری فرو رفته در آن را به نمایش میگذاشت که در روم باستان به عنوان نماد اقتدار مجریان کیفر به شمار میآمد[۱]. فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان فاجعه جنگ دوم جهانی را سبب شدند که حدود ۵۰ میلیون نفر کشته و خرابیهای فراوانی برجای گذاست.
بسیاری از ایدههای فاشیستی واکنشی مرتجعانه به انقلابهای مترقی در سده نوزدهم، سکولاریسم، لیبرالیسم و رادیکالیسم اجتماعی بود که در پی رویدادهای برشمرده به وقوع پیوست.
در پی فراز بنیادگرایی اسلامی با برآمدگی جنبش فراملی اخوانالمسلمین در مصر و سپس انقلاب ۵۷ در ایران به رهبری روحالله خمینی، جنبشهای اسلامگرای تروریستی از جمله بهصورت القاعده، طالبانیسم و داعش در بسیاری از کشورهای اسلامی فوران کرد که تشابههای فراوانی با تحولات فاشیستی در سده بیستم داشت. اسلامگرایی پیش از هر چیز، دشمنی با دوران روشنگری، مدرنیسم و سکولاریسم و اجرای قوانین ارتجاعی اسلامی را در تارک برنامههایش قرار داد که همچون دوران تسلط فاشیسم با سرکوب بیرحمانه دگراندیشان، به حاشیه راندن زنان و یهودیستیزی همراه گردید.
دیگر ویژگیهای مشترک فاشیسم اروپایی و فاشیسم بنیادگرای اسلامی را میتوان در سپر بلا کردن کشورهای دیگر (دشمن) برای فرار از مسئولیت، انقلابیگری، دفاع از دین مسیحیت در مورد فاشیسم اروپایی و درهمتنیدگی شریعت و دولت در حکومت اسلامی بازیابی کرد.
در زمینه دستگاه سرکوب دگراندیشان نیز تشابه زیادی میان فاشیسم ایتالیایی و فاشیسم ولایی موجود است. پیراهن سیاهان (camicie nere) گروه شبهنظامی تندرویی بود که توسط بنیتو موسولینی ایجاد شد که وظیفهاش را پیکار با دگراندیشان آندوره یعنی اتحادیههای کارگری، اعتصابگران، روشنفکران مخالف فاشیسم تشکیل میداد. در رژیم ولایی معادل این گروه فاشیستی لباسشخصیهای آتش به اختیاراند که با پنهان کردن وابستگی شان با نهادهای امنیتی و نظامی در هرگونه تجمع ضد حکومتی ظاهر و با وحشیانه ترین رویکردی با مخالفین برخورد میکنند.
رژه پیراهن سیاهان فاشیست در روم
نیروهای لباس شخصی در ایران
اگر فاشیسم اروپایی با آغاز جنگ دوم جهانی اروپا را به خاک و خون کشید، اسلام سیاسی میکوشد بهیاری گروههای تروریستی و نیابتی و راهبردهای تنشافزا به اهدف مدرنیتهستیز و غربستیزانهاش دست یابد.
اما ویژگی محوری این دو گرایش را میتوان در بهحاشیه راندن اجتماعی زنان و کاهش جایگاه آنان به ماندن در خانه به منظور تولید مثل و شوهرداری جستجو کرد. موسولینی دسترسی زنان به مشاغل خارج خانه را به شدت محدود ساخت، گرچه سپس ناچار شد برای برآوردن نیازهای جنگیاش از این قانون عقبنشینی کند. وی برای زنانی که بیشترین فرزند را به دنیا میآوردند مدال طلا در نظر گرفت. خامنهای نیز برای افزایش جمعیت ایران به ۱۵۰ میلیون نفر که گویا به افزایش “اقتدار” نظاماش یاری میرساند، میکوشد زنان را با ترفندهای گوناگون از بازار کار و فعالیتهای اجتماعی دور و به تولید مثل بیشتر و در خانه ماندن ترغیب کند.
در آلمان نازی زنان عضو حزب نازی از فرمان دادن به مردان عضو محروم شدند.[۲] به تازگی خامنهای نیز دستور داد جمیله علم الهدی از دخالت در امور دولت شوهرش “رییسی قاتل” به پرهیزد!
اما زنستیزی و سرکوب زنان در نظام جهل و جنایت به موارد بالا محدود نمیگردد چرا که پیش از هر چیز اسلام “عزیز” در ترکیب با مردسالاری، نه تنها زنان را از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم کرده است بلکه به شوهران اجازه میدهد برای رویارویی با عدم تمکین همسرانشان از تنبیه بدنی بهره جویند.
محدود کردن حقوق اجتماعی زنان که از فردای پیروزی انقلاب با فرامین خمینی آغاز شد به مدت چهل و چند سال ادامه یافت که با مقاومت شجاعانه و خستگیناپذیر زنان بویژه در پی جنبش زن زندگی آزادی از راه دفاع از پوشش اختیاری به اوج خود رسید.
خامنهای برای رویارویی با این جنبش و انتقامگیری از زنان جوان علاوه بر کشتار معترضین و حتی کودکان از طالبان الهام گرفت و به مدت ۹ ماه بسیاری از دانشآموزان مدارس دخترانه را مسموم ساخت و از این راه کوشید با ترساندن خانوادهها و دانشآموزان در تداوم پیکارشان با رژیم دیکتاتوری اخلال ایجاد کند.
اما با تمام تلاشهای نیروها و اراذل و اوباش گوش به فرمان خامنهای، پرچم مبارزه با فاشیسم ولایی از راه مخالفت با حجاب اجباری ادامه یافت. گستردگی و فراگیری این نافرمانی مدنی که با تذکر تنها ۸٪ و تشویق حد اقل ۳۶٪ جمعیت روبرو شده[۳]، رژیم ولایی را با چالش بیپیشینهای روبرو ساخته است. بیحجابی هویت نظام دینی را نشانه رفته است. این رژیم با امید به بازگشت شرایط به دوران پیشا مهسا از هیچ کوشش سرکوب گرانهای فروگذار نیست.
خامنهای در واکنش به نافرمانی مدنی زنان علیه فاشیسم ولایی، در دیدار با مقامات از نیروهای تندرو حمایت کرد و “کشف حجاب را حرام شرعی و سیاسی” نامید. وی همچون همیشه مدعی شد که “دشمن با برنامه وارد شده” و افزود “ما هم باید با برنامه وارد شویم”.[۴]
بنا گفته سخنگوی نیروی انتظامی از ۲۶ فروردین ماه امسال بیش از ۳۰۰ نفر در ارتباط با حجاب اجباری در اماکن و اصناف بازداشت و یک میلیون پیامک اخطار در دو ماه اخیر ارسال شده است. وی افزود که تاکنون چهار هزار پرونده به مراکز قضایی ارجاع شده است[۵].
از آغاز اجرای “طرح عفاف و حجاب” احضارها و تعطیلی واحدهای صنفی تشدید شده و در این مدت هزاران مجتمع و واحد تجاری بسته شده است. هدف رژیم آنست که مقابله با نافرمانی مدنی زنان به دست بخشی از مردم اجرا گردد.
در اخرین اقدام علیه نافرمانی مدنی زنان، کمیسیون قضایی مجلس گوش به فرمان لایحه “عفاف و حجاب” را با ۶۹ بند به تصویب رسانده و اجرای میدانی آن را به عهده نیروهای امنیتی - اطلاعاتی، انتظامی، بسیج و ستاد امر به معرووف و نهی منکر گذاشته است. این لایحه شامل جریمههای نقدی تا ۳۶ میلیون تومان و زندان از پنج تا ده سال میگردد.
فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت و سیات خارجی مجلس پیشین این لایحه را “حكومت نظامی، برخورد سخت و حتی تلاش برای درآمدزایی” سنجیده است.[۵]
واکنشهای بسیاری علیه اقدامات فاشیسم ولایی علیه نافرمانی زنان ادامه داشته و دارد. شخص محافظهکاری همچون خاتمی، اقدامات رژیم علیه حجاب اجباری را “خود براندازی” نامیده است.
در آخرین تصمیم فاشیستی در این مورد، میتوان به نامه مدیر شبکه بهداشت و درمان شهر لاهیجان به روسای بیمارستانهای این شهر اشاره کرد که “ارائه خدمات درمانی به رعایت حجاب اجباری مشروط شده است”. این اقدام با واکنشهای گستردهای روبرو شده و رژیم در شبکههای اجتماعی به رویکرد داعشی متهم شده است.
بیتردید محدودیتهای از این دست به اضافه فعال شدن دوباره گشت ارشاد و ورد نیروهای امنیتی در بازداشت و سرکوب زنان بیحجاب، رویداد قتل مهسا در بازداشتگاه گشت ارشاد میتواند در ابعاد گسترده تری تکرار شود که مسئولیت مستقیم آن به عهده خامنهای است.
هیچ انتظاری نیست رهبری که با ممنوع کردن ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی به کشور سبب مرگ ۷۵ هزار نفر گردید، برای رسیدن به هدفهای ایدئولوژیکاش از کشته شدن افراد بیگناهی که در پی احقاق حقوق انسانی و شهرونده خود میکوشند احساس شرم بخود راه دهد!؟
مرداد ۱۴۰۲
mrowghani.com
———————————————
[۱] - Britannica, Fascism, https://www.britannica.com/topic/fascism
[۲] - همان
[۳] - پایگاه دادههای باز ایران: ۸۶ درصد زنان در سال ۱۴۰۲ بدون حجاب اجباری بیرون رفتهاند، صدای آمریکا، ۲۸ تیر ۱۴۰۲
[۴] - علی خامنهای: کشف حجاب “حرام شرعی و سیاسی” است. صدای آمریکا، ۹ مرداد ۱۴۰۲
[۵] - بازداشت ۳۰۰ نفر به اتهام بیحجابی. ارسال یک میلیون پیامک “کشف حجاب” در دو ماه گذشته، روزنه، ۱۴ ژوئن ۲۰۲۳
[۶] - لایحه حجاب شبیه قوانین حکومت نظامی است. ایران امروز، ۹ مرداد ۱۴۰۲
■ جناب روغنی، مقاله جالبی بود و با شما موافقم بخصوص تشابهات فاشیزم و حکومت اسلامی در مورد زنان. نازیها همچون جمهوری اسلامی زنان را ماشین بچه سازی به شمار میآوردند. به باور هر دو وظایف زنان در واژههای زیر خلاصه میشود: بچه، آشپزخانه، و کلیسا(مسجد) (Kinder, Kuche, Kirebe). نازی ها، همچون جمهوری اسلامی در ۱۹۳۶ قانون ضد سقط جنین را به تصویب رساندند. زیرا به کاهش نرخ زاد و ولد میانجامید. زیرا نیاز به سرباز برای توسعهطلبی و بسط دکترین فاشیستی ( اسلامی) بود و هست. اما، همان طور که فاشیزم در آلمان و ایتالیا شکست سختی خورد در کشور مصیبت دیده ما هم بالاخره به زباله دان تاریخ فرستاده خواهدشد.
پیروز باشید / مُغیثی