ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 31.07.2023, 18:45
ریزش مداحان در این عاشورا

رضا علوی

ستمگری که فراوان شود، مدیحه سرایی مداحان “اهل بیت آقا “بر علیه “جباران” آغاز می‌شود، که حتی سبب دستگیری پاره‌ای از آنان هم شد. ریزش مداحان یعنی ریزش خودی‌ها و فروپاشی از درون.

براستی هیات‌ها چرا به وجود آمده‌اند؟ چرا خلقیات و هویت پاره‌ای از ایرانیان شیعه با پدیده هیات هم‌سویی دارد؟ چرا حکومت ولایت فقیه به مداحان نیازمند است؟ هستی و چیستی هیات‌ها و مداحان وباور به سناریوی عاشورا در درازای تاریخ چگونه بوده است؟

در این جستار کوتاه تلاش می‌شود که نگاهی گذرا به پدیده‌ی سوگواری و عاشورا، هیات‌ها و مداحان نمود.

ایجاد “حزب شیعی”

“احمد قابل” اسلام‌پژوهی که برای اسلام‌شناسی جان در چله کمان نهاد، ادعا می‌کند که حسین بن علی به دنبال مکان امنی بود که خود و خویشان‌اش را سکنی دهد و در آرامش زندگی کنند که به دام گروه نظامیان شمر می‌افتند و حادثه ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری به وقوع می‌پیوندد(۱). بنا بر گزاره مورد ادعای “احمد قابل” آنچه در شش ماه آخر زندگی حسین ابن علی گذشت، پیش‌درآمدی می‌شود بر ایجاد “حزب شیعی” و در تداوم آن و سال‌ها پس از آن پدیده‌ای به نام “هیات‌سازی” و “مداح‌پروری”.

پیش از صفویان: حزب شیعی در جستجوی وادی هویت

تا پیش از حکومت صفویان، شیعیان در اقلیت بودند و در گیلان، سبزوار، کاشان و قم، گاهی آشکارا و گاهی پنهان می‌زیستند. قم در آن دوران آبادی کوچکی بود(٢). آل بویه با گرایش شیعی در گیلان حکمروایی می‌کرد. در آن زمانه؛ حزبِ شیعه بسیار کوچک و خرد بود و بر این باور بودند که بر آنان - توسط سایر گروه‌ها و بخش‌های‌های اسلام که در اکثریت بودند - ستم شده است، بنابراین در جستجوی هویت بودند و شکایت و شِکوِه از ستمی که در جامعه اسلامی بر آنان روا داشته شده بود را، در ارائه نمایشی نمادین از شهادت حسین و خویشان‌اش و برگزاری سمبلیک مراسم محرم برای جستن “هویت صدمه‌خورده” می‌جستند.

مراسم محرم و صفر شیعیان جذاب، پر هیجان و گیرا بود به گونه‌ای که اهل سنت را متاثر می‌کرد و برای آنان پرسش بر انگیز بود. نمایش‌های پر شور “هیات‌ها” و “دسته‌ها” شگفتی می‌آفرید و سبب می‌شد که گاه هم‌نوایانی در میان اهل سنت می‌یافتند به صورتی که حتی “عطار نیشابوری” و “مولوی” اهل سنت را شگفت زده می‌کرد و اشعاری در سوگِ حسین می‌سرودند(٣).

صفویان و کاربرد ایدئولوژیکی از حزب شیعی

پس از نهصد سال که از سقوط ساسانیان می‌گذشت، ایران دوباره به یک دوران وحدت و تمامیت ارضی و مرحله دولت ملی گام نهاد. دوران فرمان‌روایی صفویان در اوج اعتلا و عظمت آغاز شد(۴). در جوار ایران، در قسطنطنیه یا همان استانبول امروزی، امپراتوری عظیم عثمانیان با صفویان در رقابت بود. تا پیش از ظهور صفویان، ایرانیان عمدتا سنی بودند(به‌جز گیلان، سبزوار، کاشان و قم)، صفویان با ضربِ زور شمشیرهای آخته قزلباشان، ایرانیان را شیعه کردند. صفویه نخستین دولت شیعی دوازده امامی را در همسایگی امپراتوری عثمانی به وجود آورد.

حکومت صفویان یک حکومت ایدئولوژیک بود. پایه اساسی حفظ یک حکومت ایدئولوژیک، قداست‌گرایی است. روحانیانی (همچون مجلسی‌ها چه پدر و چه پسر، کاشفی، خاتون آبادی و....) به عنوان هم‌پیمانان فرمان‌روا، وارد بارگاه سیاست صفویان شدند. مثلث شوم فرمان‌روایان (یا سلاطین صفوی)، قزلباشان (یا نظامیان) و روحانیان شیعی (آخوند‌ها) شکل گرفتند و روحانیون پشتوانه ایدئولوژیک حکومت صفویان را تامین می‌کردند و برای اقتدار صفویان، هیات‌ها، تکایا و مداحان را رونق می‌بخشیدند.

از جمله خدمات ایدئولوژیک روحانیون این بود که شاه صفوی را شاه مظلوم کردند و سلاطین را همچون امامان، فوق بشری خواندند که ماندگار بمانند. “محرم و صفر” مرکز ثقل ایستایی حزب شیعه، “هیات‌ها و تکایا” پایگاه ماندگاری حاکمان و “مداحان و روحانیان”، حامیان اقتدار ایدئولوژیک صفویان بودند. خمینی با همین عشق وافری که به صفویان داشت، از آنان آموخته بود و مرتب تکرار می‌کرد که: “همین محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است”. و بدینگونه بود که روحانیان به مدد قزلباشان، شاه صفوی را در منصب “امام مظلوم” می‌نشاندند.

قاجاریان و کاربست تاکتیکی از حزب شیعی

قاجاریان که آمدند، همه پارامترها و المنت‌ها مهیا بود. هیات‌ها بر پا شده و تکایا ساخته شده و مداحان مدیحه‌سرایی را فرا گرفته بودند و روحانیان صحنه گردانان این نمایش بودند. اما شرایط تاریخی تغییر کرده بود. نه از آن شکوه و جلال صفوی خبری بود و نه قزلباشانی بودند که شمشیر آخته خود را از نیام برکشند، اما روحانیان و اعوان و انصارشان در صحنه مانده بودند. با یاری روحانیان بازار اشک و سفره ندبه و زاری همچنان در عهد قاجار گرم ماند. “هیات‌ها” راهی “تکایا” شدند، “مداحان” سیاست دیگری پیشه کردند و محرم و صفر زنده‌نگاه‌دار اسلام شیعی شدند.

ایران دوران قاجار با فقر و واماندگی دست و پنجه نرم می‌کرد. “ضریب فلاکت” و “نرخ نکبت” رشد فزاینده‌ای داشت. قیام گرسنگان، پادشاهان قاجار را تهدید می‌کرد و سلاطین قاجار به دریچه‌هایی در جهت آرام نمودن رعایا نیازمند بودند. روحانیان با مشارکت “هیات‌ها و مداحان” به ماندگاری پادشاهان مددرسانی کردند و مجرایی شدند در جهت کنترل رعیت یا همام مردم.

ناصرالدین شاه در عزای حسین از هوش می‌رفت و از بزرگ تکیه‌داران ایران بود و تکیه‌ی دربار قاجار، عظیم‌ترین عمارتِ عهد قاجار به شمار می‌رفت و پس از مرگش لقب “شاه شهید” را از آن خود کرد. در محرم و صفر در تکیه درباری می‌نشست و رعیت را نظاره می‌کرد و خیالش از جامعه‌ی عقب‌مانده‌ی ایران راحت بود.

“روحانیان” و “هیات‌ها” دو استراتژ‌ی و نقش متفاوت را در دوران صفویه و قاجار ایفا کردند: صفویه از محرم استفاده ایدئولوژیک می‌برد تا سربازِ عقیدتی در مقابل اهل تسنن و سلطان عثمانی بسازد و قاجاریه می‌کوشید تا محرم را مبدل به سوپاپ اطمینان احساسات عمومی کند و شور و اعتراض مردمی که در فقر و ستم می‌زیستند را از مجاری چشم تخلیه نماید و به جای دنیای سر تا پا رنج زمینی، شفاعت حسین و جنت و حوری را چون مخدری بر جانشان ریزد.

پهلوی و دوران افول حزب شیعی

شیعه در دوران سردار سپه سه دوره مختلف را گذراند:

۱ - دوره دلبری رضاشاه از شیعه‌گری: از سال ۱۳۰۰ آغاز می‌شود و در سال ۱۳۰۷ به افول می‌نشیند. این دوره را باید دوره “همکاری آخوندها و حکومت” نام نهاد.
۲ - دوره مناسبات سرد بین رضاشاه و مذهب (از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۲)
۳ - دوره مشاجرات نیمه قهرآمیز بین رضاشاه با دین (آخوندهای قم) (۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰)

در دوره‌ی دلبری رضاشاه از شیعه‌گری، ملک الشعرای بهار در کتاب احزاب سیاسی ایران می‌نویسد: “روز عاشورا مطابق شهریور ۱۳۰۰، دسته عزاداری قزاق با یک هیات و نظم و تشکیلات مخصوص به بازار آمده... و خود سردار سپه در حالی که سر خود را برهنه کرده بود و کاه روی سر خود می‌پاشید در جلوی دسته دیده می‌شد... دسته قزاقخانه به بازار آمد، شام غریبان گرفته بودند و خود سردار سپه سر و پای برهنه شمع به دست گرفته و در حرکت بود”.

از سال ۱۳۰۷ خورشیدی تا زمان فروپاشی حکومت رضا شاه، علمای قم و روحانیان کم‌اعتبار و سرگردان و بازار هیات‌ها و مداحان کم‌رونق بود. اما پس از سقوط رضا شاه، شاه جوان با تمام گرایشات به‌اصطلاح نوگرایانه‌اش، در مراسم عاشورا شرکت می‌کرد، به زیارت امام رضا می‌رفت، دست روحانیان (آخوندها) را باز گذاشت و تکایا رنگ و لعابی یافتند و پیشه مداحی رونقی گرفت و بازار هیات‌ها از کسادی به در آمد.

آسیب‌شناسی هیات‌ها

“هیات‌ها” نمودی از خلقیات پاره‌ای از ایرانیان و نمایی از سردرگمی هویتی-تاریخی بخش گسسته‌ای از هم‌وطنان می‌باشد. جلوه مهمی از کاستی‌های فرهنگی و انشعابات و اختلافات سیاسی و درگیری‌های اجتماعی را در “هیات‌ها” می‌توان جست. از منظر تاریخی “هیات‌ها” از زهدان ایرانیان بیرون آمده و در بستر آنان رشد و نمو نموده و شکل و فرم یافته و سنتز فرمانروایان این سرزمین شده‌اند. هر گروه، محله و مسجدی “هیات” خود را دارد و به هر بهانه‌ی نابخردانه‌ای شورش کرده و “هیات” خود را راه انداخته و به رقابت با گروه انشعابیون برخاسته و مرافعه آغاز کرده و کوشش در بسیج بیشتر و یارگیری می‌کنند.

هر چند که بی‌نظمی و انشعابات و اختلافات و رقابت از مشخصه‌های “هیات‌ها” می‌باشد، اما در نهادینه کردن و گسترش خشونت مقدس، جملگی یکسان عمل می‌کنند.

مداح‌پروری و کادرسازی

در سی سال اخیر، نهاد فرهنگی بیت رهبری با همکاری موسسه امام خمینی در پی تربیت، ترویج و توسعه امر مداح‌پروری بوده‌اند. دو هدف در این زمینه اساس حرکت بوده است: نخست پیشبرد خرافات و توسعه شیعی‌گری و دوم که هدف اساسی‌تر است، ترویج و اشاعه خواسته‌های سیاسی بیت رهبر.

ظهور مداحان جدید در سال‌های پس از انقلاب و پیوستن آنان به سیاست حاکمان ایران و چگونگی بقای آنان را در مقاله “مداح پروری و کادرسازی در حکومت اسلامی” به قلم نگارنده می‌توانید بیابید(۵).

روحانیان با سنج‌ها و طبل‌ها، زنجیرکوبان و سینه‌زنان کارناوال محرم را هفت قرن است که به نمایش گذاشته‌اند، تا به مدد ایشان صفویان به ستیز با عثمانیان بپردازند و با شمشیر قزلباشان گردن اهل تسنن را قطع نمایند و قاجاریان با طیب خاطر “ضریب فلاکت” و “نرخ نکبت” را رشد دهند و تاریک‌اندیشان معاصر، سایه شوم مرگ و سیاهی را بگسترانند.

.(JavaScript must be enabled to view this email address)
——————————————————-
پی‌نوشت:
۱- https://www.youtube.com/watch?v=C1lD1dd1Z40
۲- شیعه در تاریخ ایران: دکتر رضا نیازمند
۳- همان جا
۴- روزگاران: دکتر عبدالحسین زرین کوب
۵- http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=23495