اقتصاد سیاسی لابیگری حکومت ولایی چگونه پدیدهای است؟
مقدمه
یکی از گمانههای که رسوایی اخیر نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور ایران - رابرت مالی - تماسهای پنهانی او با لابیهای پنهان و آشکار حکومت ولایی در امریکاست. البته اقدامات وابستگان به حکومت برای تاثیر بر مقامات دولت امریکا شگفتآور نیست. مقامات حکومت ولایی بارها اعتراف کردهاند که از گروههای و عوامل ذینفوذی در اروپا و امریکای شمالی برای تحقق اهداف خود استفاده میکنند.
برای مثال محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت دوازدهم در سال ۲۰۱۷ گفت حکومت متبوعهاش دارای فعالیتهای لابیگری در واشنگتن است و از گروه لابی استفاده میکند. همچنین مهدی حسینی، مدیر کمیته بازنگری قراردادهای نفتی ایران، نیز در سال ۲۰۱۳ اظهار داشت که لابیهایی در غرب را برای دستیابی به اهداف حکومت ولایی بکار میگیرد.
لابیگری نوعی عملیات سیاسی اقتصادی است که هدف آن تثبیت یا تغییر تصمیمگیری یک بازیگر سیاسی در راستای سویه معینی است. این عملیات ترکیبی از فرایند گردآوری و پردازش اطلاعات، ارتباطی و روانی اجتماعی با هدف تاثیر گذاری روانی و ارتباطی بر روی بازیگر مربوطه است. این فرایند میتواند پنهان یا آشکار باشد و به صورت فردی یا جمعی به انجام برسد.
به گفته میلبرات (۱۹۶۳)، مفهوم لابیگری سیاسی اساسا در ارتباط با بازیگرانی همچون دولتها یا نهادهای دولتی و عمومی و تصمیمات آنها مطرح است. همچنین، این عملیات میبایست با هدف معین و سازماندهی خاص صورت گیرد در غیر این صورت، اثر گذاری بدون قصد و هدف یا غیر سازمانیافته، لابیگری قلمداد نمیشود. افزون براین، لابیگری از سوی یک واسطه که دارای نفوذ است به انجام میرسد. طی این فرایند یک بازیگر به کمک لابیگر - یا واسطه - بروی تصمیمگیری بازیگر معین نفوذ میکند.
فرد یا موسسه لابیگر بنا به تعریف برای فعالیت و عملیات خود دارای انگیزه اقتصادی یا سیاسی است بنابراین انگیزه شخصی قائدتا نمیتواند مقوم تعریف لابیگری باشد. برای مثال شهروندی که با مشارکت در رایگیری بر روی تصمیمگیری سیاسی تاثیر میگذارد، نمیتواند به عنوان لابیگر تعریف شود. لابیگری بر بستری از ارتباطات شکل میگیرد بنابراین، تاثیر گذاری بر یک تصمیم بدون ارتباطاتی که ضروری فرایند مربوطه است نمیتواند به عنوان لابیگری تلقی شود. از منظر سیاسی میتواند به شکل تشویق، ترغیب یا نمایندگی منافع، اقدام قانونی برای تأثیرگذاری بر اقدامات، سیاستها یا تصمیمهای مقامات دولتی، قانونگذاران یا اعضای سازمانهای نظارتی انجام پذیرد.
لابیگری، غالبا شامل تماس مستقیم و رو در رو است، توسط بسیاری از افراد، انجمنها و گروههای سازمان یافته، از جمله افراد در بخش خصوصی، شرکتها، قانونگذاران یا مقامات دولتی، یا گروههای مدافع (گروههای ذینفع) انجام میشود. لابیستهای حرفهای بنگاهها یا افرادی هستند که در راستای کسبوکارشان و کسب حداکثر سود تلاش میکند از طرف گروه یا فردی که آنها را استخدام نموده است، بر سیاستها، مقررات، قوانین، تصمیم گیریهای، یا سیاستهای نهادهای عمومی و دولتی تأثیر بگذارند.
تامین مالی لابیگری و رانتبری
حکومت ولایی مبالغ کلانی را از اقتصاد ایران به فعالیتهای لابیگرانه اختصاص میدهد. این منابع غالبا از درآمدهای رانتی نفتی فراهم میآید. بنگاهها و افرادی که این فعالیتها را اداره میکنند، با توجه به محدودیتهای بانکی و تحریمهای اقتصادی رژیم، قائدتا میبایست از منابع پول کثیف و یا فعالیت پولشویانه تامین مالی شوند. به همین دلیل است که نمیتوان برآورد دقیق و متقنی از فعالیتهای لابی حکومتی در خارج را ارائه نمود. با این وجود، با توجه به بدنامی رژیم ایران در خارج و تنش میان آن و دولتهای غربی، طبیعی است که حکومت باید مبالغ بسیار گستردهای را صرف این کند تا حداقل مناسبات خود با این کشورها را حفظ کند. چه، نکته پنهانی نیست که حاکمیتی که مشروعیت خود را از دست داده است، مجبور است برای حداقل رابطه هزینههای بسیاری را به جان بخرد.
کارکردهای لابیهای حکومتی در خارج از کشور
کارکرد لابیهای حکومتی ولایی در خارج از کشور توسعه فضای سرکوب و اختناق در جارج از کشور در میان ایرانیان و همزمان خریدن نهادها و بازیگران سیاسی کشورهای دیگر اعم از احزاب، افراد، رسانههای و نهادهای گوناگون است. لابیگری میتواند میان دو یا چند نهاد حکومتی یا دولتی صورت گیرد و اشکال پیچیدهای را به خود گیرد.
هدف این چنین فعالیتهایی نشاندادن یک تصویر زیبا از حکومت ایران و در عین حال تصویری سیاه از مخالفین حکومت در نزد دولتها و جوامع غربی است. تخریب رابطه سازمانهای مردمنهاد و گروههای سیاسی ایرانیان خارج با نهادهای کشورهای میزبان از دیگر اهداف لابیگری حکومت است. افزون بر این، تلاش برای نفوذ در نهادهای سیاسی، اجتماعی و بنگاههای اقتصادی از دیگر اهداف لابیگری حکومتی دنبال میکند. جاسوسی در میان مهاجران و پناهندگان، جاسوسی صنعتی و اقتصادی و همچنین دستیابی به فنآوری نظامی و هستهای از دیگر اهداف این لابیگرهاست.
در راستای چنین اقداماتی نمایندگیهای حکومت در خارج از کشور تلاش میکنند تا با ثبت «سازمانهای مردمنهاد»، انجمنهای دانشجویی حکومتی، هیئتهای مذهبی و فعالیتهایی همچون کلاسهای زبان فارسی، شبکه لابیگری خود را در خارج توسعه دهند.
طبقهبندی عملیات لابیگری
لابیگری را میتوان از منظرهای گوناگونی طبقهبندی نمود. طبقهبندی گاه معطوف به هدف لابیگری است. برای مثال هدف لابیگری میتواند افشاندن بذر سکوت در میان فعالین، مهاجرین و پناهندگان در خارج از کشور، یا خفه کردن صدای رسانههای ایرانیان خارج از کشور باشد. ایرانیان خارج از کشور اعم از فعالین سازمانیافته حزبی یا غیرحزبی، پژواک اعتراضات داخل کشور هستند. به یک معنا اعتراضهای داخل و خارج کشور مکمل یکدیگرند. در فقدان اعتراضهای ایرانیان خارج از کشور، دولتهای اروپایی و امریکای شمالی با خیال راحتتری به همکاری سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی با رژیم ایران میپردازند.
ایرانیان فعال خارج از کشور کم یا زیاد با جامعه میزبان و نهادهای دمکراتیک آن رابطه برقرار کردهاند. همین امر میتواند فرصت مناسبی برای آنها باشد تا آنها هر چند محدود هم شده موانعی را برای نزدیکی رژیم ایران و دولتهای یاد شده فراهم آورند.
انواع لابی به اعتبار اهداف آن
- بدنام کردن و تفرقه میان ایرانیان فعال در خارج از کشور
- بدنام کردن ایرانیان فعال در خارج از کشور در نزد ارگانهای دولتهای اروپایی و امریکای شمالی
- لابی برای خفه کردن رسانههای فارسی زبان
- لابی برای منفعل کردن فعالین سیاسی خارج کشور
- لابی برای باجگیری از کشورهای اروپایی و امریکایی
- لابی برای آزاد کردن مجرمان وابسته به رژیم در خارج کشور
- لابی برای خرید رای کشورها در مجامع رسمی بینالمللی مانند شورای حقوق بشر یا مجمع عمومی سازمان ملل
- لابی برای محدود کردن یا اخراج پناهندگان یا مهاجران ایرانی
- لابی برای تقویت شبکههای ارتباطی حکومت در خارج کشور همچون مساجد حکومتی و هیئتهای مذهبی و غیره
انواع لابی به اعتبار واسطه لابیگری
- لابیگری به واسطه رسانههای غربی و ایجاد تصویر مثبت از رژیم ایران یا تصویر منفی از مخالفین این رژیم
- لابیگری به واسطه مقامات کشورها در نهادهای اجرایی یا تقنینی یا سیاسی و احزاب کشورهای اروپایی و امریکای شمالی
- لابیگری به واسطه شبکه روابط و انجمنهای ایرانیان وابسته به رژیم ایران در خارج
- لابیگری به وسیله موسسات لابیگری حرفهای و یا تحت عنوان دفاتر حقوقی
نقش خانوادههای وابسته به حکومت در لابیگری
بسیاری از خانوادههای سران حاکمیت و بهخصوص آخوندهای حکومتی نظیر خانواده لاریجانی، حداد عادل، طباطبایی، هاشمی رفسنجانی، ظریف، فریدون صدر، خمینی، خزعلی یا موسویان، ابتکار، با استفاده از رانت و چپاول اموال عمومی توانستهاند در غرب و حتی سایر کشورها مستقر شوند. این خانوادهها به دلیل وابستگی خانوادگی و سیاسی و همچنین روابط بین فامیلی، به شبکه گسترده و نیرومندی تبدیل شدهاند که زیر پوشش نهادهای مذهبی یا اعیاد و مراسم مذهبی تلاش میکنند، فرهنگ ولایی را حفظ نموده اشاعه دهند. ادغام خویشاوند سالاری حکومتی و لابیگری در خارج این امکان را برای رژیم فراهم میکند، که در عین استفاده از چپاول اموال عمومی و انتقال آن به خارج تحت عنوان روابط خانوادگی، فعالیتهای لابیگری را پنهان و موثر نماید.
■ اطلاعات مفیدی بود. اگر چه بسیاری از جزییات برای افراد اپوزیسیون بدیهی است اما بیان گر این است که کار بسیار در میان ایرانیان خارج از کشور لازم است تا هر کس بنا به موقعیت و ظرفیت هایش چشم و گوش بازتری به اطراف خود و فعالیت های رژیم داشته باشد. برای مثال میتوان گفت که ایرانیانی با شغلهای خاص که در تماس مداوم با عموم هستند همیشه مدنظر و هدف عناصر رژیم میباشند. نظیر بنگاه و واسطههای املاک، صاحبان رستوران و تفریحگاهها، صاحبان فروشگاهها و بسیاری موقعیتهای دیگر. شبکههای کاری و مالی رژیم در خارج اکثرا نامرئی یا نیمه نامرئی هستند. گروههای اپوزیسیون که دارای تشکیلات هستند و ارتباط منسجم و رسانهای با ایرانیان دارند موظف به آگاهسازی مستمر ایرانیان میباشند. فعالیت بر علیه شبکهها و لابی های ج.ا. میتواند نقطه مشترکی بین گروهها با ایدههای متفاوت باشد. حتی تشکیل کمیتههای مشترک برای مقابله با لابیگری و دیگر فعالیتهای رژیم، از طرف گروهها و افرادی که به لحاظ سیاسی بسیار متفاوتند منطقی است. اینگونه همکاریهای تشکیلاتی اگر به واقعیت بپیوندد پیروزی دوجانبهای در مقابله با حکومت ولایی است.
با سپاس / پیروز
■ با تشکر از آقای علوی که بدرستی به اهمیت نقش لابیگری کارگزاران جمهوری اسلامی در حفظ حکومت فاشیستی اسلامی هشدار میدهد. به نظرمن علاوه بر انواع لابیگری که اقای علوی نام برده باید به گروه لابیگران شبکههای اجتماعی مانند عطاالله مهاجرانی، علی علیزاده و پریسا نصر آبادی که در توییتر و یوتیوب مشغول بزک کردن جمهری اسلامی هستند توجه نمود. هدف این ها در درجه اول جذب یا منفعل کردن ایرانیان مقیم اروپا و امریکا است که گرایش اسلامی دارند.
ارش