به تازگی جنین در کرانه غربی رود اردن مورد حمله نظامی ارتش اسرائیل قرار گرفت که طی آن ۱۱ فلسطینی و یک سرباز اسرائیلی کشته، برخی از زیر ساختهای این شهر با حمله پهبادی نابود و بسیاری از ساکنان کمپ پناهندگان در این شهر آواره شدند. در واکنش یکی از هواداران حماس در تل آویو با حمله با خودرو و چاقو نه نفر را زخمی کرد.
دولت دست راستی اسرائیل مدعی شده است که این شهر به مرکز فعالیت “جهاد اسلامی” سازمان شبهنظامی تحت کنترل خامنهای تبدیل شده است.
واکنشها به این تجاوز یک جانبه بوده است. برخی از کشورها مانند آمریکا بر حق دفاع از خود اسرائیل تاکید و کشورهای ایران، عربستان، قطر، امارات این حمله را شدیدا محکوم کردهاند.
اما واقعیت روی زمین بر این حقیقت استوار است که مردم بیگناه و بیپناه شهر جنین در میان منگنهی دو نیروی متخاصم یعنی دولت راستگرای اسرائیل از یک سو و گروههای شبهنظامی فلسطینی بنیادگرا از سوی دیگر قرار گرفتهاند.
فراز بنیادگرایی اسلامی
با پیروزی خمینی مرتجع در سال ۵۷، آتش بنیادگرایی اسلامی که تحت نفوذ جنبش فراملی اخوانالمسلمین در بسیاری از کشورهای مسلمان زیر خاکستر پنهان شده بود، زبانه کشید.
با تشکیل دولت چپگرای ترکی در کشور بهشدت مذهبی و عقبمانده افغانستان و در پی دخالت نظامی شوروی پس از دو ماه از اشغال سفارت آمریکا در ایران، با دخالت هر دو ابر قدرت زمینه تشکیل گروههای مجاهد افغان آماده گردید. در پی آن با کمکهای نظامی و پشتیبانی آمریکا، عربستان، پاکستان و ایران، بنیادگرایی اسلامی در این منطقه، گسترش بیسابقهای یافت که به یکی از کانونهای تروریسم بنیادگرای اسلامی تبدیل شده است.
با روی کار آمدن خمینی نابودی اسرائیل در دستور کار بنیادگرایان شیعه قرار گرفت. خمینی یهودستیز، در یک سخنرانی در سال ۱۳۶۱، پس از حمله به یهودیان، اسرائیل را غده سرطانی نامید و خواستار نابودی آن شد. وی با سرپیچی از اجرای قطنامه شورای امنیت در مورد توقف درگیریها، جنگ خانمانسوز با عراق را با صدها هزار کشته به مدت ۸ سال با این توهم که در مسجد اقصی نماز خواهد خواند، ادامه داد.
خامنهای نیز پس از تصاحب مقام ولایت فقیهی با اشاره به باورهای خمینی مبنی بر نابودی اسرائیل با رویکردی کاملا ایدئولوژیک از استنفاذ فلسطین یعنی نابودی دولت اسرائیل سخن راند. تلاشهای این رهبر منفور در سالهای اخیر، برای ایجاد ناامنی در اسرائیل ابعاد بسیار گستردهتری یافته است و فلسطین اشغالی به یکی دیگر از کانونهای تروریسم بنیادگرایی اسلامی تبدیل شده است.
تسلط بنیادگرایان شیعه در ایران و گفتمان نابودی اسرائیل بر بنیاد گرایان سنی فلسطینی نیز اثرات ژرفی بجای گذاشت[۱].
جنبش بنیادگرای حماس
جنبش حماس در سال ۱۹۸۷ در انتفاضه اول (جنبش سنگپرانی) از درون اخوانالمسلمین سر برآورد و با یک ایدئولوژی آشتیناپذیر و تندرو پدیدار شد. اسرائیل که در مرحله اول با فعالیت اخوان در غزه برای مقابله با سازمان آزادیبخش فلسطین کنار آمده بود پس از مخالفت حماس با موافقت نامه اسلو خود را در مقابل سازمانی یافت که به نابودی اسرائیل کمر بسته است. جناح نظامی این گروه بنیادگرا در انتفاضه دوم، بر شدت حملاتش بر اسرائیل افزود و کوشید جای سازمان آزادیبخش فلسطین را بگیرد.
حماس در میان عربها و جمهوری جهل و جنایت سرگردان بوده است. پس از شروع بهار عربی در سوریه و سرکوب شدید آن، رابطه این سازمان با اسد قطع شد و در پی آن خامنهای پشتیبانی تسلیحاتی و مالیاش را از این سازمان کاهش داد. در حال حاضر حماس بیشتر از حمایت مالی قطر برخوردار است اما نیازهای تسلیحاتیاش از راه سپاه قدس و حزب الله لبنان تامین میگردد.
نوار غزه در کنترل کامل این سازمان بنیادگراست که با توجه به محاصره این منطقه از سوی اسرائیل و مصر، مردمانش در فقر و بدبختی و سرکوب بهسر میبرند، در دو دهه گذشه تاکنون با حملات موشکی حماس به اسرائیل و واکنش متقابل نظامی آن کشور، هزاران غیر نظامی فلسطینی در غزه کشته شدهاند. اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در سال ۲۰۱۴، و پس از ۵۰ روز درگیری نظامی با اسرائیل اعلان کرد که تهران “از پول و سلاح و حمایت فنی دریغ نکرد.”
اسماعیل هنیه اواسط دی ماه سال ۱۴۰۰ در مصاحبه با شبکه الجزیره گفته بود ایران ۷۰ میلیون دلار به حماس کمک مالی کرد تا قوای بازدارندگی خود را در برابر اسرائیل تقویت کند و راکتهایی که نیروهای حماس در نوار غزه تولید کردند، بخشی از این توان راهبردی است.
سازمان تندرو جهاد اسلامی
جهاد اسلامی تندروترین گروه بنیادگرای اسلامی در فلسطین است که در سال ۱۹۸۱ دو سال پس از پیروزی خمینی و با الهام از انقلاب ۵۷ توسط سه دانشجوی فلسطینی در مصر تشکیل شد که نابودی اسرائیل، تشکیل دولت اسلامی و اجرای قوانین شریعت را در تارک برنامههایش قرار داد. این سازمان مخالف دولت خودگردان فلسطین است و خواستار انحلال آن شده است.
ساختار تشکیلاتی این سازمان چریکی است که در گروههای کوچک ۴ تا ۵ نفره فعالیت میکند. شاخه نظامی جهاد اسلامی گردان قدس است و عمدتا از غزه شهرهای اسراییلی را هدف حملات راکتی قرار میدهد و در کرانه غربی نیز دارای نفوذ و نیروست. این سازمان تاکنون از جمله مسئول حمله به یک اتوبوس در سال ۲۰۰۲، حمله به شهرکنشینان در همان سال و ترورهای متعدد شناخته شده است.
در جریان حمله نظامی اسرائیل به جنین و سفر زیاد نخاله رهبر جهاد به تهران، علی خامنهای بر ادامه حمایت از این گروه تاکید کرد. وی با تمجید از حملات موشکی به اسرائیل گفت “شرایط برای رژیم صهیونیستی نسبت به هفتاد سال قبل تغییر کرده و سران آن حق دارند که نگران ندیدن هشتاد سالگی این رژیم باشند”.
ولایتی مشاور خامنهای روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت در تماس با دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین مدعی شد که «به زودی در قدس شریف به امامت امام خامنهای نماز خواهیم خواند».[۲]
زیاد نخاله رهبر جهاد اسلامی در تهران در مصاحبه با الوفاق گفته است “آنچه امروز در زمینه فعالیتهای شبه نظامیان فلسطینی و مسلح شدن آنان در کرانه باختری رخ میدهد، دستور علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی است”.[۳]
در جنگی که در ماه می ۲۰۲۱ میان اسرائیل و نیروهای حماس و جهاد اسلامی صورت گرفت، در طول یک هفته بیش از سه هزار موشک به جنوب اسرایئل شلیک شد.
گفته شده که بسیاری از سلاحهای حماس و جهاد اسلامی پس از سقوط قذافی در سال ۲۰۱۱ بدست این گروهها رسیده است. اما ناظران باور دارند تامینکننده اصلی سلاحهای این دو سازمان بنیادگرا از جمله موشکهای ایرانی آر-۱۶۰ و فجر ۵ با برد ۱۰۰ کیلومتر، همچنین پهبادها و موشکهای ضد تانک و نارنجکاندازهای ساخت روسیه، جمهوری ولایی و حزبالله لبنان است.[۴]
راست افراطی در تلآویو
از سال ۱۹۶۸، (سال تاسیس حزب کارگر) تا سال ۱۹۷۷ نخست وزیران این کشور با این حزب در ارتباط بودند. حزب کارگر حزبی سوسیال دمکرات، میانهرو، از هواداران فرایند صلح با فلسطینان و مصلحتگرا در سیاست خارجی به شمار آمده است. از چهرههای شاخص این حزب اسحاق رابین بود که توافق نامه اسلو را برای تشکیل دولت خود گردان فلسطین در غزه و کرانه غربی با عرفات و به میانجیگری کلینتون رئیس جمهور آمریکا به امضاء رساند. دوسال بعد به دست یک یهودی تندرو ترور شد.
در سال ۱۹۷۷ حزب راستگرای لیکود که در سال ۱۹۷۳ در برابر حزب کارگر تشکیل شده بود قدرت را در دست گرفت.
نتانیاهو رهبر تندرو این حزب از سال ۱۹۹۶ برای چندین نوبت به یاری دولتهای ائتلافی به نخست وزیری رسید. وی همواره رشد “طبیعی” شهرکهای یهودینشین را امکانپذیر ساخته، با برچیدن شهرکها و تقسیم اورشلیم مخالفت کرده، و از توافقات دولتمردان اسرائیل با حکومت خودگردان فلسطینی سرپیچی کرده است. در زمان ریاست جمهوری ترامپ موفق شد سفارت آمریکا را از تل آویو به اورشلیم منتقل کند و شهرکسازیها را بهرغم محکومیت بسیاری از کشورها حتی در اورشلیم شرقی نیز ادامه دهد.
گروههای بنیادگرای حماس و جهاد اسلامی در عمل از تندرویهای نتانیاهو استقبال میکنند چرا که اقدامات این دولت دست راستی راه حل دو دولت را به نابودی میکشاند.
گفتمان ایدئولوژیک خامنهای مبنی بر نابودی اسرائیل، نفی هولوکاست توسط دولت کودتا، حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای بنیادگرای جهاد اسلامی و حماس و برنامه هستهای کاملا مشکوک ولایی، به نتان یاهو این امکان را داده است که با مرکزی قرار دادن خطر رژیم ایران، تجاوز به حقوق فلسطینان را که به روایتی آپارتاید نامیده شده است به حاشیه راند.
بهر روی، از جنگ ۱۹۶۷ تا کنون صدها شهرک در کرانه غربی، اورشلیم عرب نشین شرقی و بلندیهای جولان ساخته شده است.
نقطههای آبی محل شهرکهای برسمیت شناخته شده از سوی دولت اسرائیل را در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد.
از جمله فلسطینیان از رفتوآمد در جادههایی که این شهرکها را بهم میپیوندند محروم شدهاند. افزون براین صدها ایستگاه بازرسی ارتش اسراییل در کرانه غربی یافت میشوند. کراه غربی بهطور عملی منطقهای اشغالی است.
خشونت میان شهرک نشینان یهودی و فلسطینیان، که جمعیت آنان بهسرعت در حال افزایش است (هر زن شهرکنشین به طور متوسطه حدود ۷ فرزند میآورد)، بیسابقه نیست. برای نمونه در ماه مارس ۲۰۲۳، پس از کشته شدن دو شهرکنشین به دست یک مرد مسلح فلسطینی، گروهی از شهرکنشینان اسراییلی مسلح به میلههای آهنی دست به غارت و تخریب خانههای شهر حواره زدند و خودروها و درختان را به آتش کشیدند. به گفته یکی از ساکنان حواره، ارتش اسرائیل از شهرکنشینان پشتیبانی میکرد.
دولت کنونی نتانیاهو، راستترین دولت تاریخ اسرائیل به شمار میآید. این دولت ائتلافی از حزب لیکود، حزب صهیونیست مذهبی و دو حزب ارتدوکس شاس و یهودیت توراتی تشکیل شده است. حزب صهیونیست مذهبی که به نژادپرستی در بین یهودیان معروف است به بلعیدن کرانه باختری شهرت دارد و برای گسترش این شهرکها به نتانیاهو فشار خواهد آورد. اظهارات عربستیز و اسلامستیز برخی از وزرای این دولت انتقادهای داخلی و خارجی را در پی داشته است.
دولت نامحبوب و فاسد خودگردان فلسطین در عمل از تآثیرگذاری بر سیر رویدادها عاجز است. سرنوشت مردمان فلسطین از جمله شهرهایی همچون جنین به دست بنیادگرایان تحت حمایت خامنهای و دولتهای راستگرای افراطی در اسرائیل تعیین میگردد.
پشتیبانیهای بیدریغ دولتهای آمریکا از اسرائیل، هراس دولتهای اروپایی از تله هستهای خامنهای و پشتیبانیاش از تروریسم و شرم تاریخی این دولتها از رویداد هولوکاست در جریان جنگ دوم جهانی، شرایط را به زیان فلسطینیان و به سود راهبرد زمینخواری و نابودی آرمان فلسطینیان برای تشکیل دولت مستقل فلسطین آماده ساخته است.
بیتردید سرنگونی رژیم ولایی در تغییر موازنه قوا در سرزمنهای اشغالی بیتآثیر نخواهد بود.
تیر ۱۴۰۲
mrowghani.com
—————————
[۱] - رسول رحیم، حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه فلسطین دویچه وله، هشتم اردیبهشت ۱۳۹۳
[۲] - مشاور رهبر جمهوری اسلامی: بهزودی در قدس به امامت خامنهای نماز میخوانیم، رادیو فردا، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
[۳] - زیاد نخاله: کمکهای جمهوری اسلامی به ما برای ایران هزینهبر است، رادیو فردا، ۱۱ تیر ۱۴۰۲
[۴] - زرادخانۀ حماس و جهاد اسلامی از چه زمانی و چگونه شکل گرفته است؟، رادیوی فرانسه، ماه می۲۰۲۱
■ مقاله متوازنی است که نسبت به هر دو سوی تنش زا و راه بردهایی است که تعیین سرنوشت فلسطینیان را بدست خود انان مختل ساخته است. در این میان نقش رژیم ولایی در دامن زدن به بنیادگرایی اسلامی با هدف توهم آمیز نابودی اسرایی را نمی توان در تقویت راست افراطی در این کشور انکار کرد. باید امید داشت با گذر از این نظام آرامش به منطقه خاورمیانه باز گردد.
با سپاس از آقای روغنی / منیژه