جنبش سراسری “زن زندگی آزادی” پایههای رژیم رانتی، فاسد و سرکوبگر خامنهای را به لرزه در آورده است. نوعآوریهای گفتمانی این جنبش و نقش محوری زنان و جوانان، توجه و همدلی بسیاری از دولتها و ملتهای جهان را بهخود جلب کرده است. یکپارچکی ایرانیان در این جنبش بر تهمتهای تجزیهطلبانه خط بطلان کشیده و از جمله شهامت و پایداری مردم کردستان و بلوچستان، اقوام را به چشم چراغ ایران تبدیل کرده است.
جنبش اخیر در ایران از جنس تازهای است. معترضین در خیزشهای پیشین خواستههایی را مطرح میساختند که خامنهای اگر گوش شنوایی داشت و از نخوت، خود شیفتگی و توهمات ایده ئولژیکش دست میکشید میتوانست به برخی از آنان پاسخ دهد. اما جنبش تازه “زندگی” محور است که نظام دینی و سرکوبگر ولایی از برآوردن نیازهای آن عاجز است و تنها با سرنگونی آن و گذار به نظامی دمکراتیک و سکولار تحقق پذیر است.
خامنهای برای سرکوب جنبش تازه که به زودی دومین ماهش را به پایان میرساند، از ترفندهای گوناگونی بهره جست. در آغاز همراه با سرکوبهای وحشیانه، به آن بیاعتنایی کرد و آنرا “جزئی” نامید. سپس از پذیرش آن اجتناب کرد و آنرا “اغتشاش” خواند. سپس طبق معمول به سراغ واژههای محبوبش از جمله “آمریکا”، “اسرائیل” شتافت و جنبش را کار دشمنان و ایرانیان خائن خارج کشور سنجید. به مواضع احزاب کرد در اقلیم کردستان عراق با بیشرمی یورش برد که در کنار خرابیهای فراوان دهها نفر کشته و زخمی بهجای گذاشت. این یورش تروریستی با این امید انجام شد که پیشمرگههای کرد را به واکنش مسلحانه وا دارد و با کارزاری تبلیغاتی علیه اقوام از جمله برچست تجزیهطلبی، این جنبش را بیاعتبار سازد. در اخرین تلاش رویداد “شاه چراغ “با ناشیگری بسیار سرهمبندی شد که جهت توجیه واکنش وحشیانه نیروهای امنیتی علیه اعتراضات طراحی شده بود.
پیروزی جنبش در گرو دو عنصر تعیینکننده است:
۱- تداوم و پیگیری
جنبش جاری بیشتر بر دوش دانشجویان، زنان، جوانان محلات، دانشآموزان و اقوام بهویژه کرد و بلوچ پایدار مانده است. شگفتی این جنبش در تفاوتهایش از نظر محتوا و شکل با انقلابهای کلاسیک است که معمولا دارای رهبری کاریزماتیک هرچند ارتجاعی، مانند انقلاب ۵۷، و اعتراضات خیابانی میلیونی است.
به استثنای اعتراضات در استانهای کردنشین که از سوی احزاب متحد کرد با مشورت با افراد معتمد سازماندهی میشود، جنبش زن زندگی آزادی ، دارای رهبری افقی و هوشمندانه است که تا کنون با فراز و نشیبهایی تداوم یافته است . اعتراضات محله محور و پراکنده در سطح شهرهای بزرگ توانسته است نیروهای سرکوب را نیز پراکنده، خسته و تا حدودی فرسوده و در موارد بسیاری به عقب نشینی و فرار وا دارد.
تداوم و پایداری شجاعانه جوانان عمدتا از طبقه متوسط، روشهای سرکوبگرانه خامنهای را در “جمع کردن” جنبش اعتراضی بی اثر ساخته است. این دیکتاتور با توجه به تجربه انقلاب ۵۷، چنان با شدت سرکوبگرانهای با اعتراضات گذشته از جمله دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ واکنش نشان داد که پس از چند روز و حداکثر یک هفته به خاموشی گراییدند و توانست نظام فاسدش را از بحران گسترده امنیتی نجات دهد.
تداوم کنونی جنبش ناشی از این واقعیت است که جوانان، زنان و بخش مهمی از جوامع ایرانی شامل اقوام به این نتیجه رسیدهاند که دستیابی به یک “زندگی معمولی” با برخورداری از آزادی و حق تعیین سرنوشت در یک نظام دینی امکانپذیر نیست و سکوت و یا فرار در برابر آن پایههای این نظام قرون وسطایی را استوارتر خواهد ساخت. جوانی که جز آیندهای تیره و تار در برابر خود میبیند جان بر کف برای ریشهکن کردن جمهوری اسلامی در خیابان، در دانشگاه و یا مدرسه به مقاومت ادامه میدهد و با شجاعت تمام سرنگونی نظام را خواستار میشود.
این تداوم و پایداری تاکنون نتایج مهم و ملموسی به دنبال داشته است. پیش از هرچیز شجاعت زنان و جوانان در برابر نیروهای سرکوب، همبستگی بخشهای مهمی از مردم جهان را برانگیخته است. اقوام ایرانی را بههم نزدیکتر ساخته و ایرانیان خارج کشور را یکپارچه در برابر خامنهای و مماشات برخی از کشورهای غربی با این دیکتاتور قرار داده است. تله هستهای و گروگانگیری رژیم از دوتابعیتیها را فشل و نقض حقوق بشر در ایران را عریان ساخته است.
افزون براین برای اولین بار پشتیبانی نهادهای صنفی از جمله مغازهداران برخی از شهرها، معلمان و کارگران را از خواستههای سیاسی و اجتماعی طبقه متوسط جلب کرده است هرچند تداوم این پشتیبانی حیاتی با مشکلاتی روبروست.
۲- اعتصابات سراسری
اعتصاب به کُنشی اشاره دارد که شرکتکنندگان در آن با تعطیلی فعالیتهای تولیدی، خدماتی و آموزشی دولت و یا شرکتهای خصوصی را برای پذیرش خواستههای صنفی، آموزشی و حتی سیاسی زیر فشار قرار میدهند. معمولا در کشورهای دمکراتیک انجام اعتصابها از سوی اتحادیههای کارگری، تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی و یا احزاب سیاسی سازماندهی میگردد.
اعتصاب به خودی خود کنشی پیشرو به شمار میآید و یکی از اشکال ایستادگی بدون خشونت در برابر تولید کنندگان و یا دولتهاست. اعتصابکنندگان با دست کشیدن از تولید و توزیع و یا اعتراضهای مسالمتآمیز خیابانی، قدرت اقتصادی و یا سیاسی یک نظام را با چالش روبرو میسازند و در راستای برآوردن حقوق اساسی و انسانی خود تلاش میکنند. اقتصاد که یکی از منابع قدرت رژیمهای سیاسی است، نقطه ضعف آنها نیز به شمار میآید و از این دیدگاه قدرتها - بهویژه قدرتهای استبدادی در برابر آن آسیبپذیری فراوانی دارند.
اهمیت اعتصابها در یک انقلاب، در سال ۱۳۵۷ از جمله در جریان اعتصاب کارگران نفت جنوب نمایان شد که در نهایت تیر خلاص را به رژیم گذشته شلیک کرد.
اعتصاب کارگران نفت که در آغاز صنفی بود در پالایشگاه اهواز کلید خورد اما به زودی شکلی کاملا سیاسی بهخود گرفت و سپس کلیه کارگران میدانهای نفتی به آن پیوستند. این اعتصاب صادرات نفت را با بحران روبرو ساخت که در اقتصاد ایران اهمیتی حیاتی داشت. قطع صادرات نفت در آبادان و جزیره خارک به توقف صادرات روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت منجر شد و جعفر شریف امامی نخستوزیر وقت کاهش روزانه ۵۷ میلیون دلار از درآمد کشور را اعلان نمود.
معترضین در جنبش “زن زندگی آزادی” نیز با توجه با نقش اعتصابها در سال ۵۷ با شعار و هشتک اعتصاب سراسری از کارگران معلمان و مغازهداران خواستند به یاری جنبش بشتابند. در این رابطه تشکل صنفی معلمان کشور از کلیه آموزگاران خواست با تحصن و یا دست کشیدن از کار به کودککشی خامنهای اعتراض کنند. شوربختانه فراخوان این تشکل بهجز در مدارس کردستان در استانهای دیگر کشور بازتابی نیافت.
تشکل کارگران پیمانی پروژههای نفتی در خوزستان و عسلویه نیز برای اولین بار خواستار اعتصاب سراسری سیاسی کارگران پالایشگاهها و پتروشیمیها گردید که به جز در سطح بخشی از کارگران پروژهای در بین کارگران بخشهای تولیدی و عملیاتی نفت با استقبال چندانی روبرو نگردید.
واقعیت این است که خامنهای و سپاه با توجه به نقش کارگران نفت در پیروزی انقلاب ۵۷، با سپردن بخشهای مهمی از تولید به شرکتهای پیمانکاری یکپارچگی کارگران را در هم شکسته و با استخدام گزینشی کارگران دائم (۶۳ هزار نفر)[۱] که هیچگاه تاکنون در اعتصابها شرکت نکردهاند، ایجاد عدم امنیت شغلی کارگران از راه قراردادهای موقت (۳۴ هزار نفر)[۲] بازداشت فعالان کارگری و جو امینی شدید در محیط کار و تولید، اعتصابات سراسری و یکپارچه کارگران نفتی را با مشکلات بسیار روبرو ساختهاند.
افزون براین، کارفرمایان برای رویارویی با اعتصاب کارگران پیمانی نیز برخی از پروژهها در عسلویه را تعطیل و یا به مرز تعطیلی کشاندهاند.
از شهریور امسال تاکنون ۱۴ تجمع اعتصابی در واحدهای تولیدی کشور اعلام شده است که تنها ۴ مورد آنها سیاسی و برای پشتیبانی از جنبش اعتراضی بوده است.[۳] این چهار مورد مربوط به کارگران پروژهای است که با استثمار شدید کارفرمایان و ناپایداری شغلی روبرویند. اعتصاب برخی از واحدهای پروژهای نیز ظاهرا پس از دستگیریهای گسترده و سرکوب ناکام ماندهاند. البته باید افزود که اعتصاب این کارگران با همبستگی از جمله کارگران نیشکر هفت تپه و هپتکو اراک روبرو شده است.
در این بین اعتصاب گسترده و یکپارچه دکانداران و بازارها در استانهای کردنشین برای پشتیبانی از جنبش اخیر و اعتراض به مرگ مظلوم ژینا امینی با موفقیت انجام شده و یا هنوز ادامه دارد. در این اعتصابها بیتردید نقش احزاب متحد کرد و احساس همبستگی قومی در بین هموطنان کرد نقش مهمی ایفا میکند. اعتصابات پراکنده در بازارهای برخی از شهرها نیز از جمله در تهران به مدت کوتاه گزارش شده است.
عاملهای مهم در برانگیختن اعتصابهای سراسری
اعتصاب کارگران شرکت نفت در ماهها پایانی سال ۵۷ صورت گرفت و آن زمانی بود که تداوم انقلاب دگرگونی ساختاری رژیم سیاسی را نوید میداد. اکنون تنها کمتر از دو ماه از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی میگذرد و توازن قوا هنوز به سود معترضین تغییر نیافته است.
اگر این جنبش بهرغم سرکوبهای کمرشکن با توجه به ایستادگی زنان، جوانان و اقوام و پشتیبانی ایرانیان خارج کشور و فشارهای بینالمللی ادامه یابد، میتوان امید داشت که کارگران تولیدی صنعت نفت و خدماتی مانند رانندگان متروی تهران و شرکت واحد و معلمان کشور از فرصت سازماندهی لازم برخوردار و به تدریج به جنبش به پیوندند.
عامل دیگر ایجاد صندوق بیکاری است که اعتصاب دراز مدت کارگران را با توجه به از دست رفتن دستمزد آنان امکانپذیر سازد. باید توجه داشت که در انقلاب ۵۷ روحانیون بنیادگرا نیز با ایجاد این صندوق به یاری کارگران شتافتند. در حال حاضر نقش ایرانیان خارج کشور که از امکانات مالی بهتری برخوردارند در تامین مالی کارگران اعتصابی در حد امکان برجسته میگردد. البته رساندن این کمکها با توجه به جو پلیسی در کشور کار سادهای نیست اما غیر ممکن نیز نیست. هر گروه کوچک خانوادگی و دوستانشان میتوانند با یافتن رابطههای مورد اعتماد حوالههای مالی را که از راه صرافان به ایران میرسد به دست کارگران اعتصابی برسانند.
به امید فردای بهتر در ایران
آبان ۱۴۰۱
mrowghani.com
——————————————————-
[۱] - یورونیوز فارسی، شعارهای سیاسی و اعتراض کارگران پیمانی؛ مروری بر مهم ترین اعتصابهای تاریخ صنعت نفت، ۱۲/۱۰/۲۰۲۲
[۲] - همان جا
[۳] - تارنمای داوطلب، مروری بر مهمترین تجمعات کارگری برگزار شده در شهریور و مهرماه ۱۴۰۱، https://davtalab.org/2022/2190/