مدیرکل سازمان باسکرویل
دزرت نیوز (Deseret News)
۵ نوامبر ۲۰۲۲
از اواخر شهریور اعتراضات مردم در مخالفت با حاکمیت مستبد ایران تمام کشور را فرا گرفت. ورزشکاران ایرانی نیز در میان این معترضان هستند و از دو جهت تهدیدی ویژه برای رژیم کنونی به شمار میروند. این ورزشکاران با حمایت از اعتراضات جوانان ایرانی، با وجود خطرات سنگینی که پیش روی آنان است، آنان را تشجیع میکنند و دامنهی نفوذ آنان مرزهای ایران را در مینوردد و به سراسر جهان میرسد و قدرت صدای معترضان را چندبرابر میکند.
اغلب معترضان ایرانی ۱۵ تا ۲۱ سالهاند و بیشتر آنها قهرمانان ورزشی خود را ارج بسیار مینهند. متقابلاً، بسیاری از ورزشکاران ایرانی از معترضان حمایت میکنند.
رژیم تهدیدهای ناشی از این همزیستی میان ورزشکاران و معترضان را تشخیص میدهد اما قادر به مهار آن نیست. یکی از تاکتیکهای سست و بیمایهای که رژیم به کار بست این بود که اینترنت را قطع کند، به این امید که نبود رسانههای اجتماعی از شدت و حدّت نفوذ ورزشکاران بکاهد. اما این اقدام مؤثر نیفتاد. حتی وقتی دولت تیمهای ورزشی را وادار کرد در ورزشگاهها و سالنهای خالی از تماشاگر بازی کنند نیز اقدامش نتوانست پیوند میان ورزشکاران و هوادارانشان را بگسلد و معترضان در فضاهای عمومی به تکریم ورزشکاران پرداختند و آنان را به خاطر خواست آیندهای بهتر برای ایران تشویق کردند.
با این حال دولت تاکنون کوتاه نیامده است. یکی از شیوههای آنان اعمال محدودیتهای بسیار سختگیرانه علیه ورزشکاران زن از طریق نهادهای دولتی متولی ورزش در ایران است. زنان در تمام رشتههای ورزشی از والیبال گرفته تا دو و میدانی مکلفند حجاب خود را به عنوان نماد پایبندی به دین رعایت کنند. این محدودیت در داخل و خارج کشور جاری و ساری است.
در مهرماه ۱۴۰۱ الناز رکابی، قهرمان سنگنوردی ایران، با شرکت در مسابقات کره جنوبی بدون حجاب اسلامی، آشکارا به مخالفت با محدودیتهای رژیم برخاست. هزاران هوادار که مانند خود او مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی بودند به هنگام بازگشت او به ایران در فرودگاه به استقبال او شتافتند. علاوه بر این، مردم با انتشار میلیونها پست در رسانههای اجتماعی به ستایش از شجاعت او پرداختند. متأسفانه در حال حاضر بر اساس گزارشهای منتشرشده وی در حبس خانگی به سر میبرد.
محدودیت دیگری که بر سر راه ورزشکاران زن قرار دارد این است که بدون اجازهی همسر خود حق سفر به خارج از کشور را ندارند. در مهرماه ۱۴۰۰ شوهر نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم فوتبال زنان ایران، به او اجازهی سفر به مالزی برای انجام مسابقه را نداد. در رویدادی مشابه، در بهمن ۱۴۰۰ شوهر سمیرا زرگری، مربی تیم اسکی زنان ایران، به او اجازهی حضور در رقابتهای اسکی در ایتالیا را نداد. دهها زن ورزشکار ناچار به تحمل این محدودیت بودهاند. به گفتهی شقایق باپیری، بازیکن تیم هندبال زنان ایران که در سال ۱۴۰۰ به اسپانیا پناهنده شد: «اگر شرایط تغییر نکند آیندهای برای بازیکنان زن هندبال وجود ندارد.»
هواداران زن ورزش در ایران نیز مشمول قوانین تبعیضآمیز جمهوری اسلامی هستند. به عنوان نمونه، زنان در ۴۳ سال گذشته از حضور در مسابقات مردان محروم بودهاند. یکی از این هواداران به نام سحر خدایاری به قدری مشتاق تماشای بازی تیم فوتبال موردعلاقهاش بود که با لباس مبدل پسرانه برای تماشای بازی به استادیوم رفت. در سال ۱۳۹۷ او به دلیل تخطی از قانون ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه دستگیر و زندانی شد و سپس با اقدام به خودسوزی درگذشت، فاجعهای دیگر که ناشی از سیاستهای ظالمانهی دولت بود.
گرچه مرگ خدایاری در آن زمان به طور باید و شاید از توجه بینالمللی برخوردار نشد، امروز داستان او بر سر زبانهاست و معترضان زن ایرانی با شعار «زن، زندگی، آزادی» راهپیمایی میکنند به امید آنکه قوانین زنستیزانهای را که منجر به مرگ او شد ملغی کنند.
ورزشکاران مرد ایرانی نیز با زنان ایران اعلام همبستگی کردهاند. ورزشکاران سرشناس با میلیونها فالوور در رسانههای اجتماعی تنها با انتشار یک پست میتوانند هزاران معترض را ترغیب کنند تا به خیابانها بریزند.
یکی از این پستها را علی کریمی، بازیکن سرشناس فوتبال ایران که بیش از ۱۳ میلیون فالوور در اینستاگرام دارد منتشر کرد. بعد از مرگ مهسا امینی بعد از دستگیری توسط گشت ارشاد به دلیل نداشتن حجاب اسلامی، کریمی وضعیت مشکوک مرگ او را محکوم کرد و در پستی نوشت: «ننگ اين دوره در تاریخ را با آب زمزم و كوثر هم نمىشود شست». بلافاصله بعد از انتشار این پست، دولت با مصادرهی خانه و تمام اموال او در ایران دست به تلافی زد. کریمی اما در واکنش به اقدام جمهوری اسلامی به مخالفت خود ادامه داد و نوشت: «فدای سر مردمم». او به ترغیب معترضان ادامه داده است و معترضان مکرراً در شعارهای خود نام او را تکرار میکنند.
ورزشکاران مرد دیگر نیز حمایت خود را ابراز کردهاند. وقتی سردار آزمون، از چهرههای مطرح فوتبال ایران که پیشتر برای تیم بایرن مونیخ آلمان بازی میکرد، در یکی از بازیهای تدارکاتی جام جهانی گل تساوی تیم ملی را به ثمر رساند از ابراز شادی به خاطر به ثمر رساندن گل خودداری کرد. شیوهای برای بزرگداشت اعتراضات. در پست او در حساب اینستاگرامش با بیش از ۵ میلیون فالوور آمده بود که اگر به واسطهی اعتراضش از تیم ملی خط بخورد: «فدای یه تار موی زنان ایرانی». نیروهای امنیتی رژیم از بیم واکنشهای احتمالی پست او را حذف کردند.
کشتیگیران بهنام ایرانی مانند سرمربی سابق تیم ملی کشتی، رسول خادم؛ قهرمان کشتی آزاد، علی گودرزی؛ سرمربی سابق کشتی آزاد، محمد طلایی؛ قهرمان المپیک، امیرحسین زارع؛ و حمید سوریان، فرنگی کار پرآوازه ی ایرانی که از سمت خود به عنوان معاونت فدراسیون کشتی ایران استعفا داد نیز از اعتراضات حمایت کردهاند. گذرنامهی خادم به دلیل انتشار پستهایی در دفاع از اعتراضات ضبط شده است.
به نظر میرسد این کشتیگیران شجاع ایرانی هشدارهای علیرضا دبیر، رئیس اصولگرای فدراسیون کشتی که حامی دولت جمهوری اسلامی است را به چیزی نمیگیرند.
ورزش در بهترین حالت زبانی جهانی در اختیار ما میگذارد و با زدودن مرزهای جغرافیایی، دینی، اجتماعی و سیاسی جامعهای جهانی ایجاد میکند. از این رو کمیتهی بینالمللی المپیک و دیگر سازمانهای بینالمللی ورزشی باید اطمینان حاصل کنند تا زمانی که جمهوری اسلامی این محدودیتهای بسیار شدید را بر مردم خود اعمال میکند، حق راهیابی به رقابتهای ورزشی بینالمللی را نداشته باشد. به نظر میرسد ورزشکاران ایرانی برای ازخودگذشتگی در این زمینه آمادگی دارند. در غیراین صورت درخشش دستاوردهای ورزشی آنان در برابر اشعهی کورکنندهی سرکوب رنگ خواهد باخت.