iran-emrooz.net | Thu, 21.09.2006, 7:10
سوسيالدموکراتيزاسيون احزاب دست راستی در سوئد
ایران امروز
پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۸۵
شکست حزب سوسيالدموکرات و پيروزی ائتلاف احزاب دست راستی در انتخابات پارلمانی سوئد موجب شده است تا برخی از شکست الگوی سوئدی رفاه سخن به ميان آورند. دکتر علی حاجی قاسمی، جامعه شناس رفاه که بيش از يک دهه به پژوهش در زمينه دولتهای رفاه بويژه الگوی سوئدی آن مشغول بوده است، ايجاد تغيير در سيستم رفاه سوئدی را امری دشوار میداند و معتقد است که علت پيروزی ائتلاف احزاب دست راستی سوسيالدموکراتيزه شدن آنها بوده است.
گفتگوی شهرام فرزانه فر با دکتر علی حاجی قاسمی
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
آقای حاجی قاسمی، پس از شکست سوسيالدموکراتها در انتخابات اخير در سوئد بسياری از شکست الگوی سوئدی رفاه صحبت به ميان آوردهاند. شما در کتاب خود تحت عنوان «تغيير در سيستم رفاه سوئد از افسانه تا واقعيت» امکان انجام چنين تغييری را دشوار دانستهايد. آيا همچنان به چنين نظری باور داريد يا معتقديد که الگوی رفاه سوئدی به پايان راه خود رسيده است؟
- خير، بالعکس، بر اين باورم که سوسيالدموکراتهای سوئدی به اين دليل در انتخابات اخير اين کشور شکست خوردند که به اندازه کافی سوسيالدموکرات نبودند! يعنی برنامه مشخصی را برای افزايش ميزان اشتغال در جامعه و مقابله با بيکاری ارائه ندادند. آنچه همواره نقطه قوت سوسيالدموکراسی سوئد محسوب میشد اين بار به نقطه ضعف آن بدل شد. در مقابل ائتلاف احزاب دست راستی به اين علت پيروز شد که در مبارزات انتخاباتی همه تلاش خود را در جهت طرح معضل بيکاری بکار گرفت و رهبران دست راستی در مبارزات انتخاباتی همواره ادعا میکردند که در صورت پيروزی همه تلاش خود را برای کاهش ميزان بيکاری بکار خواهند گرفت. دست راستیهای با اتخاذ سياستی سوسيالدموکراتيک در انتخابات پيروز شدند و برای نخستين بار در تاريخ سياسی سوئد رهبر حزب محافظه کار خود را رهبر حزب «کار» سوئد معرفی میکرد.
به نظر شما علت شکست حزب سوسيالدموکرات سوئد در انتخابات پارلمانی چه بود؟
- دلائل متفاوتی را برای اين شکست میتوان مطرح کرد. طولانی شدن دوران اقتدار سوسيالدموکرات ها، کم توجهی به موضوع ايجاد اشتغال توسط سوسيالدموکراتها و در مقابل هدف قرار دادن مشکل بيکاری توسط احزاب دست راستی، چرخش احزاب دست راستی به ميانه و تکرار شعارهای کلاسيک سوسيالدموکراسی، ائتلاف بسيار موفق احزاب دست راستی و حفظ وحدت ائتلاف در طول مبارزه انتخاباتی، رفتار متکبرانه و حضور کم انگيزه رهبر سوسيالدموکراتها در مبارزه انتخاباتی، اينها را میتوان برخی از عوامل شکست شکست سوسيالدموکراسی در انتخابات دانست. به باور من سردرگمی سوسيالدموکراتها در زمينه سياست اشتغال را بايد مهم ترين عامل شکست آنها در اين انتخابات دانست. البته بايد در نظر داشت که برطبق پژوهشهای انجام شده، بطور معمول در انتخابات پارلمانی در دموکراسیهای نهادينه شده احزاب حاکم به طور متوسط سه درصد آرائی را که در دوره قبلی بدست آوردهاند از دست میدهند. ميزان کاهش آراء البته با دستاوردهای هر دولت بويژه در عرصه اقتصادی پيوندی مستقيم دارد. چنانچه اوضاع اقتصادی نامطلوب باشد کاهش آراء بيشتر میشود و چنانچه دستاوردها مطلوب باشند کاهش آراء معمولا کمتر از اين میشوند. در اين زمينه بايد بگوييم که سقوط ۴,۴ درصدی حزب سوسيالدموکرات در شرايطی صورت گرفت که سوئد طی سالهای اخير، بويژه سال جاری، رشدی حدود ۴ درصد را تجربه کرده است. بنابراين بايد عوامل ديگر را در اين زمينه برجسته دانست.
به نظر میرسد که شما عامل کم توجهی به سياست اشتغالزايی را عامل اصلی شکست سوسيالدموکراتها میدانيد، همينطور است؟
- بله، مهمترين عامل شکست سوسيالدموکراتها غفلت آنها در زمينه طرح ايدههای نو برای افزايش ميزان اشتغال در جامعه بود. با وجود رشد بالای اقتصادی، طی سالهای اخير اقتصاد سوئد با مشکل ايجاد اشتغال مواجه بوده است. يعنی بر خلاف گذشته که هر بار که اقتصاد کشور رونق میيافت سالانه صدها هزار موقعيت جديد شغلی ره آورد چنين رونقی بودند اين بار شمار مشاغل جديد بسيار محدود بودهاند. اين پديده البته مختص به اقتصاد سوئد نيست بلکه همه کشورهای پيشرفته صنعتی در عصر جهانی شدن با چنين مشکلی دست و پنجه نرم میکنند. به اين دليل روشن که طی يکی دو دهه اخير ساختار اقتصادی کشورهای توسعه يافته به سرعت در حال تغيير بوده است و بخش قابل توجهی از واحدهای صنعتی که نيروی کار زياد میطلبند به کشورهای جهان سوم بويژه چين و هند و بخشا اروپای شرقی و آمريکای جنموبی منتقل شدهاند. به همين علت است که اين مرحله از رشد اقتصادی را رشد بدون اشتغال نام گذاردهاند. يعنی باوجود اينکه بازدهی و سود شرکتها به شدت افزايش میيابند و داد و ستد اوج میگيرد اما اين توسعه به افزايش اشتغال نمی انجامد يا اينکه افزايش اشتغال به کندی صورت میگيرد. جمعيت بيکاران در سوئد که به حدود ۹ درصد بالغ میگردد (۵,۵ درصد بيکاران آشکار و بقيه کسانی که در دورههای کارآموزی مشغولند) توقع داشتند که سوسيالدموکراتها که معماران دولت رفاه دانسته میشوند چشم انداز اميدوار کننده ای را در باره فردايی بهتر به آنها نشان دهند. سوسيالدموکراتها چنين نکردند که حتی رهبر آنها، نخست وزير برکنار شده يوران پرشون، به طرز شگفت انگيزی در آستانه مبارزات انتخاباتی اعلام کرد که ايجاد اشتغال موضوع اصلی مبارزه انتخاباتی نخواهد بود بلکه تامين رفاه بيکاران موضوع اصلی است. هرچند تامين رفاه بسيار مهم است ولی بی شک برای چند صد هزار بيکار اين امر مهم بود که بدانند آيا دولت تدبيری برای پايان دادن به اين وضعيت انديشيده است. سوسيالدموکراسی سوئد همانند ديگر مدعيان قدرت در اقتصادهای پيشرفته جهان تدبيری برای مقابله با وضعيت جديدی که در بازار کار جهان پديد آمده و به خصوص اقتصادهای پيشرفته را با بحران اشتغال مواجه کرده است نيانديشيدهاند. تدبيری که در آن اشتغال مناسب با بهره دهی بالا جايگزين مشاغل از دست رفته در بخش صنعتی بشوند.
شما اشاره کرديد که احزاب دست راستی دراين زمينه موفقتر عمل کردند. راه حل آنها برای افزايش اشتغال چيست؟
- در اين زمينه احزاب دست راستی هيچ راهکار مشخص و قابل عرضی را ارائه نکردند بلکه آنها با طرح مداوم اين موضوع در مبارزه انتخاباتی به رأی دهندگان چنين القاء کردند که گره اشتغال به دست آنها باز خواهد شد. آنچه به طور مشخص توسط آنها مطرح شد علاوه بر حرفهای هميشگی مبنی بر کاهش ماليات، بويژه برای کارفرمايان، اين بود که دولت شرايط مناسب تری را برای توسعه اشتغال در بخش خدمات فراهم خواهد کرد. ترديدی نيست که افزايش اشتغال در بخش خدمات يکی از محتمل ترين راهکارها برای افزايش اشتغال خواهد بود اما آنچه دست راستیها به دنبال آن هستند افزايش مشاغلی است که دارای درآمدهای پايينی هستند. يعنی آنها در نظر دارند که از همان الگويی پيروی کنند که پيش از اين در آمريکا و بريتانيا تجربه شده و موجب شده است تا شکاف طبقاتی در اين جوامع به شدت افزايش يابد و گروههای بزرگی از مردم، بويژه مهاجرين، در تنگدستی و فقر قرار گيرند. يکی از اين موارد که در مبارزه انتخاباتی به صراحت در باره آن صحبت میشد قائل شدن تخفيف مالياتی برای کسانی است که قصد استخدام پيشخدمت را در منازل خود دارند. اين سياست البته موجب خواهد شد تا اشتغال در بخش خدمات افزايش يابد اما هدف آن عمدتا افزايش اشتغال در ميان زنان مهاجری است که با دستمزدهای ناچيز بکار گرفته شوند. سوسيالدموکراتها همواره مخالف گسترش اشتغال در بخشهای خدماتی که درآمدهای پايينی دارند بودهاند و همواره تاکيد کردهاند که سطح دستمزدها در بخش خدمات میبايست با بخش صنعت هماوردی کند. طی سالهای اخير نيز سوسيالدموکراسی و جنبش سنديکايی در سوئد افزايش سطح تحصيلی و توان فنی نيروی کار و نيز سرمايه گذاری بر آموزش عمومی را مناسب ترين راهکار برای مقابله با افزايش بيکاری دانستهاند. اقتصاد کشورهای صنعتی در عصر جهانی شدن به جای بازگشت به عقب و رقابت با دستمزدهای پايين در چين، هند و اروپای شرقی بايد به گسترش سرمايه گذاری در عرصه تکنولوژی پيشرفته و افزايش اختراعات جديد نظر داشته باشد.
شما به تمايل احزاب دست راستی به ميانه و اتخاذ سياستهای سوسيالدموکراتيک اشاره کرديد؟ چرا دست راستیهای سوئدی چنين راهبردی را برگزيدند؟
- کسب قدرت سياسی و سپس حفظ آن برای احزاب دست راستی سوئد به يک معمای تاريخی تبديل شده است. در طی ۷۵ سال اخير احزاب دست راستی فقط ۹ سال قدرست سياسی را در اين کشور در دست داشتند و باقی سالها سوسيالدموکرات حکومت بلامنازع خود را داشتند که نتيجه آن ايجاد الگوی سوسيالدموکراتيک رفاه در اين کشور بوده است. برای شکستن اين طلسم، حزب محافظه کار به يک خانه تکانی اساسی دست زدهاند و برای نخستين بار سياست هميشگی خود مبنی برای کاهش شديد مالياتها و در مقابل صرفه جويی گسترده در برنامههای رفاهی را از دستور کار خود خارج کرده است. به بيان ديگر آنها ظاهرا پذيرفتهاند که سيستم رفاه سوئدی در حکومت بورژواها تغيير اساسی نخواهد کرد. اين رويه را شايد بشود نوعی سوسيالدموکراتيزاسيون احزاب دست راستی دانست. اين تغيير رويه بی سابقه همچنين باعث شد تا کشمکش زا ترين موضوع سياسی يعنی درگيری بر سر بود و يا نبود دولت رفاه و برنامههای گسترده رفاهی در کشور از صورت مسئله مبارزه انتخاباتی برداشته شود و حزب سوسيالدموکرات که همواره به عنوان حافظ سيستم رفاهی بود خلع سلاح شود. علاوه براين احزاب دست راستی برای نخستين بار ائتلافی را ايجاد کردند که در طول مبارزه انتخاباتی توانست وحدت و يکپارچگی خود را حفظ کند. سوئدیها ديگر نگران آن نبودند که ائتلاف دست راستی سيستم رفاهی آنها را هدف يورش خود قرار دهد.
آينده سوسيالدموکراسی و دولت ائتلافی دست راستیها را طی چهار سال آينده چگونه میبينيد؟
- با رشد چهار درصد در اقتصاد سوئد، ائتلاف احزاب دست راستی بهترين شرايط ممکن را برای نشان دادن توانايیهای خود در اختيار دارد. رأی دهندگان سوئدی به اين ائتلاف چند ماه فرصت خواهند داد تا را ه حلهای خود را برای مقابله با رکود موجود در عرصه اشتغال ارائه دهد و چنانچه دولت جديد در اين زمينه موفق عمل نکند ميزان حمايت از آن در نظر سنجیها بشدت کاهش خواهد يافت و اين ابزار مناسب را در اختيار سوسيالدموکراتها قرار خواهد داد تا دولت جديد را مورد انتقاد قرار دهند و مانع از آن شوند که دست به اقدامات احتمالی در جهت تغيير سيستم رفاهی بزند. از سوی ديگر فاصله گرفتن سوسيالدموکراتها از قدرت سياسی اين فرصت را به آنها میدهد که هم در سياستها و برنامههای خود تجديدنظر کنند و هم راهبرد جديدی را برای انطباق دولت رفاه سوئدی با شرايط جديدی که عصر جهانی شدن برای اقتصاد و اشتغال فراهم کرده است تدارک ببينند.
با سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید