پس از انتصاب رئیسی روسوفیل به سمت ریاست جمهوری و آغاز تجاوز پوتین به اوکراین، روابط خامنهای و پوتین بیش از حد عاشقانه شد. برای بررسی این رویداد لازم است شکلگیری هویت ایدئولوژیک جمهوری ولایی، نگاه خامنهای و خامنهایستها به غرب و سرانجام تبعیت خامنهایستها از راهبردهای خارجی پوتین پس از دشواریهای کمرشکن جنگ اوکراین را واکاوید.
۱- هویت ایدئولوژیک جمهوری ولایی
به جرات میتوان گفت جمهوری ولایی تنها کشوری در جهان است که شتابزده پس از تشکیل، راهبرد آمریکاستیزی را در تارک برنامههایش قرار داد. این رویکرد با پشتیبانی خمینی از گروگانگیری در سفارت آمریکا کلید خورد که تثبیت نظام، خلع سلاح گروههای چپ داخلی از گفتمان “ضد امپریالیسم”، طرد لیبرالهای اسلامگرا از قدرت و سرکوب مطالبات اقشار مختلف کشور را هدف قرار داده بود.
بمبگذاریهای انتحاری در سفارت خانههای آمریکا در بیروت و کویت، و آسایشگاه تفنگداران آمریکایی و چتربازان فرانسوی حافظ صلح در بیروت در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ و ارتباط آنها با جمهوری ولایی نشان داد این رژیم در آمریکا، اسرائیل و غربستیزی پابرجاست.
نظام دینی حتی با همکاری با گروه تروریستی القاعده نیز متهم گردیده که اسناد آن در لیبی بدست آمد.(۱) ظاهرا پس از کشته شدن بن لادن شماری از خانواده وی که به ۲۵ نفر میرسید، در ایران اقامت داشتهاند و یا آزادانه به این کشور رفت و آمد میکردهاند. بنابر اظهارات برخی از مقامهای اطلاعاتی غربی، القاعده در ازای امکاناتی که نظام ولایی برای این سازمان تروریستی فراهم ساخته بود، در مواردی به نیروهای امنیتی و اطلاعاتی این کشور کمک کرده است.(۲)
گفتمان آمریکا و اسرائیلستیزی خمینیسم و خامنهایسم و احمدینژاد، رییس دولت کودتا، که هولوکاست را نفی مینمود از جمله برای در دست گرفتن رهبری افکار عمومی کشورهای عرب به عنوان تنها پشتیبان فلسطین در میان کشورهای مسلمان نیز طراحی شد که در عمل و گفتار خواستار نابودی اسرائیل شده است. این رویکرد به هویت ایدئولوژیک نظام دینی تبدیل گردید و تا پیش از بهار عربی توانست بخشی از افکار عمومی کشورهای عربی را به خود جلب کند.
اما با دخالت نظامی خامنهای در سوریه به سود بشار اسد جنایتکار که با پشتیبانی هوایی روسیه همراه بود و به کشتهشدن صدها هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر انجامید، افکار عمومی اکثریت مردم کشورهای عربی را علیه نظام دیکتاتوری ولایی برانگیخت.
نتایج نظرسنجی که از سوی “مرکز عربی پژوهشها و مطالعات سیاسی”(۳) در سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۹ در ۱۳ کشور عربی شامل ۸۶٪ شهروندان عرب بدست آمد نشان داد ۵۸٪ نسبت به سیاست خارجی خامنهای نظر منفی و تنها ۲۵ درصد از آن رضایت داشتهاند. این ارزیابی بر اساس کشورها متفاوت بوده است. در مورد دخالت خامنهای و سپاه قدس در سوریه، ۶۰٪ نظر منفی و تنها ۲۴٪ نظر مثبت داشتهاند. در مورد فلسطین ۵۸٪ برآوردی منفی و تنها ۲۳٪ از آن خشنود بودهاند.(۴)
در این نظرسنجی ۶۷٪ پاسخگویان، ایران را پس از اسرائیل و آمریکا بزرگترین تهدید برای امنیت و ثبات منطقه به شمار آوردهاند. این در حالی است که در سال ۲۰۱۱ تنها ۵٪ جمهوی دینی را پس از اسرائیل و آمریکا بزرگترین تهدید میسنجیدند.(۵)
انتخابات در عراق و لبنان و کاهش محبوبیت گروههای تروریستی هوادار ایران بهویژه در عراق نشانگر افکار عمومی این کشورها نسبت به کارکرد این نظام در کشورهای همسایه و شکست رویکردی است که تنها منافع ملی کشور را برای دههها پایمال کرده است.
۲- آمریکاستیزی کور خامنهای
تنها کشورهای کره شمالی، سوریه و نظام دینی از پیوند دیپلوماتیک با امریکا برخوردار نیستند. کشور کوچک بوتان نیز که بین چین و هند قرار گرفته با اعضای دائمی شورای امنیت و کشورهای بسیار دیگری روابط دیپلماتیک ندارد اما آمریکاستیز نیست. با اینحال نداشتن رابطه کره شمالی و سوریه با امریکا برخلاف خامنهای به معنی نفرت کور آنان از آمریکا نبوده است. سوریه تا سال ۲۰۱۲، پیش از شروع بهار عربی در آن کشور با آمریکا رابطه دیپلماتیک داشت و هم اکنون نیز از کمکهای بشر دوستانه این کشور برخوردار است. رهبر کره شمالی نیز با ترامپ برای بحث در مورد فعالیتهای هستهایاش در چندین جلسه شرکت کرد.
خامنهای بلافاصله پس از رهبر شدنش احساسات آمریکاستیزش را در واکنش به تلاشهای رفسنجانی برای نزدیک کردن دو کشور نشان داد و گفت: “دولت آمریکا پس از رژیم اشغالگر قدس منفورترین دستگاه حکومتی نزد ملت ایران است”.(۶) وی همچنین امکان مذاکره بین دو کشور را شدیدا رد کرد.
ریشههای آمریکاستیزی خامنهای را باید در علاقه وافرش به نواب صفوی تروریست و سید قطب غرب و آمریکا ستیز و یکی از نظریهپردازان اسلام سیاسی جستجو نمود که از جمله خواستار خروج کشورهای غربی از کشورهای اسلامی بود و از اجرای قوانین اسلامی دفاع مینمود. وی همچنین از گفتمان جدایی دین و دولت نفرت داشت. خامنهای در سال ۱۳۴۸ کتاب “فی ظلال القرآن” سید قطب را به فارسی ترجمه کرد.
ولی مطلقه فقیه از تمام فرصتها برای حمله لفظی علیه آمریکا بهره جسته و در این راه از بافتن دروغ و توسل به تئوریهای توطئه نیز پرهیز نکرده است. در سال ۱۳۷۵ در جمع زائران مدعی شد که در یکی از شهرهای آمریکا “۸۰ نفر را در خانهای زنده زنده سوزاندند و خم به ابرویشان نیامد.”(۷)
خامنهای با توسل به تئوریهای توطئه نیز از ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی جلوگیری نمود که سبب مرگ بیش از ۱۰۰ هزار نفر در اثر همهگیری کرونا در ایران گردید.
این رهبر خودکامه کوشیده است حتی دیکتاتور روسیه را نیز پیش از تجاوز به اوکراین به همکاری برای ” مهار” امریکا دعوت کند وی ضمن تمجید از شخصیت پوتین در دیدار با وی در سال ۱۳۹۷ اظهار داشت: ” یکی از مواردی که دو طرف میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند، مهار امریکا است زیرا امریکا یک خطر برای بشریت است و امکان مهار آن نیز وجود دارد.”
خامنهای از ملاقات با روسای جمهوری چپگرای “ضدامپریالیست” آمریکا لاتین نیز بهره جست. در این مورد میتوان به سفر دانیل اورتگا و چاوز به تهران اشاره کرد. اورتگا با تآیید توهمات خامنهای گفته بود: “همانگونه که شما گفتید نشانههای اضمحلال قدرت تکقطبی امریکا آشکار، و شکست و نابودی امپریالیسم بیش از هر زمان دیگر نزدیکتر شده است و امروز امریکا در میان ملتها منزوی است”(۸)
دانیل اورتگای چپگرا با چفیه خامنهای در کنار رئیس دولت کودتا
راز آمریکا و غربستیزی کور خامنهای را باید در توهمات ایدئولوژیکش از جمله در تشکیل ناکجا آباد “تمدن اسلامی” و در نتیجه آروزی او به نابودی تمدن غربی جستجو کرد که بنا بر روایت وی در گذشته رخ داده است:
بنا به ادعای وی در قرون سوم و چهارم و پنجم و ششم میلادی “تمدّن اسلامی، آن تمدّن برترِ غربی را از بین برد. بدین معنا که تمدّن غربی در مقابل این تمدّن منقرض شد؛ مثل ستاره که با آمدن خورشید دیگر نور ندارد، یا مثل ماه که با آمدن خورشید و طلوع روز دیگر هیچ است.”(۹)
۳- نگاه به شرق و وابستگی و تبعیت از پوتین
راهبرد نگاه به شرق با روی کار آمدن دولت احمدینژاد کلید خورد که رژیم ولایی در فعالیتهای مشکوک هستهایاش با چالشهای غرب روبرو شده بود. خامنهای نیز با توجه به نفرت کورش نسبت به آمریکا در سال ۱۳۹۶ بر راهبرد “ترجیح شرق بر غرب”(۱۰) تاکید کرد که حاصل آن تفاهم نامه ۲۵ ساله با چین و ۲۰ ساله با روسیه بود که جزییات آن از افکار عمومی پنهان نگه داشته شده است.
در نیمه دوم دهه نود، رژیم به تدریج در زمینههای فرهنگی نیز به پاکسازی تاریخی دخالتهای استعماری این کشور در ایران پرداخت. برای نمونه جملاتی همچون “روسیه چشم طمع بر آذربایجان دوخته بود” و یا “سپاه روس مثل موروملخ در شهر پراکنده شدند” از چاپ کتاب فارسی ۲ در سال ۹۶ حذف شد. وزیر آموزش و پرورش کشور به روسیه پیشنهاد داده بود که زبان روسی و فارسی در مدارس دو کشور به عنوان زبان دوم تدریس شود.(۱۱)
خوش رقصیهای بالا در امور فرهنگی خلاصه نشد و در ملاقات برخی از سرداران سپاه با سفیر روسیه نیز آشکار گردید که برای تبریک گفتن روز ملی روسیه در برابرش به صف ظاهر شدند.
صف کشیدن تحقیر آمیز در برابر سفیر روسیه
ماهیت گفتمان “نگاه به شرق” در فردای تجاوز پوتین به اوکراین از راه پشتیبانی آشکار از این تجاوز در تماس تلفنی رئیسی قاتل با پوتین و ملاقات خامنهای با وی نمایانتر شد. رییسی با تکرار بهانههای دیکتاتور روس برای حمله به اوکراین “گسترش ناتو به شرق را تنشزا” سنجید و آن را “تهدیدی جدی علیه ثبات و امنیت کشورهای مستقل” نامید. خامنهای نیز پس از آغاز جنگ از جمله آمریکا را مقصر نامید و در آخرین ملاقات با پوتین علت اصلی این جنگ را گسترش ناتو به شرق سنجید و از “پیشدستی” وی در شروع جنگ تمجید کرد.
ارسال پهباد به روسیه درحالی که حتی قزاقستان یکی از هم پیمانان روسیه از ارسال سلاح به روسیه خودداری کرده است، طولانی کردن تحریمهای نفتی با کش دادن مذاکرات هستهای که مستقیما به سود جنگ انرژی پوتین علیه اروپا است، اجرای شتابزده طرحهای زیر ساختی همچون توسعه شبکه راهآهن برای تحقق کریدور شمال و جنوب برای دسترسی روسیه به آبهای گرم و آسانسازی صادرات روسیه به ایران، خاورمیانه و دیگر کشورهای آسیایی، آموزش روسها برای دورزدن تحریمهای اقتصادی کشورهای دمکراتیک علیه روسیه از جمله اقداماتی است که وابستگی کشور به روسیه را تشدید و تبعیت خامنهایستها را از راهبرد تجاوزکارانه پوتین آشکار میسازد.
خامنهای با پشتیبانی نظامی، سیاسی و اقتصادی از پوتین در پی تسهیل شکلگیری جهان دوقطبی به منظور تضعیف آمریکا و کشورهای لیبرالدمکرات و حفظ نظام استبدادی در صورت حمله احتمالی آمریکا و یا خیزشهای گسترده داخلی است با این رویا که روسیه پوتینی و یا جانشینش در شرایط بحرانی به یاری وی خواهد شتافت.
خامنهای در این رویکرد نگران تهیدستی، حیف و میل منابع کشور و فساد گسترده در کشور نیست و حفظ نظام ایدئولوژیک، صدور شیعهگری و پیشبرد طرحهای تنشافزا به زیان منافع ملی، در تارک برنامههایش جای گرفته است.
شهریور ۱۴۰۱
mrowghani.com
———————————
۱- روابط مبهم جمهوری اسلامی و شبکه القاعده، دویچه وله، ۱۷/۶/۱۳۶۰
۲- همان
۳- این مرکز پژوهشی در دوحه قرار دارد و اتفاقا مواضع نسبتا ملایمی در مورد جمهوری اسلامی اتخاذ میکند.
۴- محمد عبدالمجید، جایگاه ایران در افکار عمومی کشورهای عربی، ایرما (IRMA) مرکز مطالعات ایرانی آنکارا، ۲۰.۱۰.۲۰۲۰
۵- همان
۶- محمود روغنی، فراز و فرود جدایی دین از دولت از شاه اسماعیل اول تا ولی مطلقه فقیه، ص. ۲۳۰
۷- خامنهای، بیانات در اجتماع زائران و محاوران حرم رضوی ۴ فروردین ۱۳۷۵
۸- خامنهای، دیدار رئیس جمهور نیکاراگوئه با رهبر انقلاب، ۲۰/۰۳/۱۳۸۳
۹- خامنهای، بیانات در دیدار فرماندهان سپاه، ۲۹/۰۶/۱۳۷۳
۱۰- تبریز ۱۳۹۶
۱۱- پیشنهاد ایران به روسیه: زبان یکدیگر را در مدارس به عنوان زبان دوم آموزش دهیم، الف، ۳۰ فروردین ۱۳۵۷