iran-emrooz.net | Thu, 07.09.2006, 15:20
خاتمی ، مخالفان و... پرسشها
بابك جاودان خرد
جمعه ١٧ شهريور ١٣٨٥
محمد خاتمی رييس جمهور پيشين اسلامی برای چندمين بار عازم آمريكا شد تا با راه انداختن چرخ زنگ زده و رنگ نخوردهی ماشين "گفتگوی تمدنها و فرهنگ ها"يش، آن هم در جايی كه قبلا در مقام رييس جمهور نتوانسته بود با رييس جمهور روشنفكر و دمكراتش حتا يك "گفتگو"ی ساده كند و عكسی بگيرد، فرصت مانور ديگری برای تماميت نظام مورد علاقهاش فراهم كند.
در اين ميان مخالفان دوآتشهی او و جمهوری اسلامی در برون مرز، بجای پذيرش واقعيت حضور معنیدار وی در آمريكا و آماده شدن برای طرح متمدانه و آرام پرسشهای دقيق از او - كه خودرا متعهد به دفاع از، و پيشبرد قرائت "رحمانی" از اسلام می داند - و نشان دادن تناقضهای آشكار ديدگاههای او و شرمنده كردنش در مقابل رسانههای گروهی و افكار عمومی داخلی و خارجی، به ناسزاگويی و بافتن تئوریهای دايیجان ناپلئونی مشغولند و هنوز هم دنبال چرايی آمدن خاتمی می گردند. آيا بهتر نيست بجای اين همه "هياهوی برای هيچ"، از خاتمی به زبان فرهنگ بپرسيم:
١- آيا به اعلاميه جهانی حقوق بشر باور داريد؟ اگر داريد، نظر شفافتان دربارهی نقض پيوسته حقوق بشر در ايران، هم در دوران رياست جمهوری خودتان و هم درحال حاضر، چيست؟ درباره ی مرگ دو زندانی سياسی در زندان، محمدی و فيض مهدوی، چه فكر می كنيد؟ و اگر به اعلاميهی مذكور باور نداريد، چرا در دوران رياست جمهوریتان اقدام به خروج از آن نكرديد؟
٢- چرا در دوران رياست جمهوری و زمانی كه به آمريكا و سازمان ملل آمديد تا طرح "گفتگوی تمدنها" را مطرح كنيد ، از ديدار با رييس جمهور وقت آمريكا كه همچون خودتان ميانهرو و روشنفكر بود، سر باز زديد و حتا از گرفتن عكس دسته جمعی با رهبران كليه ملل جهان كه كلينتون هم در ميان آن ها حضور داشت، خودداری كرديد؟
٣- در تبليغات انتخاباتی رياست جمهوری سال ٧٦ بر "جامعه ی مدنی"، "حكومت قانون" و "دولت پاسخگو" تاكيد میكرديد. منصفانه و به زبان فرهنگ عامه "حضرت عباسی" ، در ٨ سال رياست جمهوریتان تا چه حد به اين شعارها جامهی عمل پوشانديد؟
٤- شما و ديگر روشنفكران دينی ، قائل به قرائت "رحمانی" از اسلام هستيد. آيا صرفِ باور روشنفكران دينی به دمكراتيك بودن اسلام ، از اسلام دين رحمانی می سازد؟ آيا شما روحانيون روشنفكر قادريد كه مراجع محافظهكار دينی(مثلا همين شورای نگهبان در ايران) را كمابيش متقاعد به ارائهی تفسيری دمكراتيك و امروزی از دين كنيد؟ اگر نه، پس اين قرائت "رحمانی" شما كی و چه وقت برتفاسير دينی حاكم خواهد شد؟
٥- شما در دورهی نخست رياست جمهوری تان (١٣٨٠-١٣٧٦)، كارنامهی نسبتا مقبولی داشتيد ولی در پايان اين دوره اظهارنظر كرديد كه قائلان به قرائت "غيررحمانی" از دين "هر ٩ روز يك بحران برای دولت شما ايجاد كردند" . با اين حساب چرا در دورهی دوم هم شركت كرديد و مردم رای دهنده را همچنان در توهم "اصلاحات" نگاه داشتيد؟
٦- شما و همفكرانتان میگوييد كه اسلام تعارضی با دمكراسی ندارد. در دمكراسی زن و مرد و مذهبی و غيرمذهبی از حقوق و مسئوليتهای برابر برخوردار هستند، در كدام متن يا متون اسلامی و شيعه، از حقوق برابر زن و مرد و شيعه و غيرشيعه ياد شده است؟
٧- در ١٣٦٧، بلافاصله پس از پايان جنگ ٨ ساله با عراق، جمهوری اسلامی بدستور آيت الله خمينی هزاران زندانی سياسی را كه بيشترشان در هر حال گذراندن دوران حبس خود بودند، اعدام كرد. شما در آن زمان وزير ارشاد بوديد. آيا از اين جنايت سبعانه آگاه شديد و اگر شديد چه گفتيد و چه كرديد و اكنون نظرتان چيست؟
٨- شما در سال ١٣٨٢ دو لايحهی اصلاح قانون انتخابات و تبيين اختيارات رياست جمهوری را به مجلس اصلاح طلب ششم تقديم كرديد كه به تصويب رسيد. اما شورای نگهبان هر دو لايحه را رد كرد و آن ها را "خلاف اسلام" دانست. شما همان وقت گفتيد كه بدين ترتيب رييس جمهور جز يك "تداركاتچی" نخواهد بود. پس چرا استعفا نداديد و بر عكس به وظيفه "تداركاتچی گری" ادامه داديد و دو انتخابات سراپا مخدوش مجلس هفتم و رياست جمهوری نهم را برگزار كرديد؟
٩- مردم در همه پرسی آغاز انقلاب به جمهوريت در مقابل سلطنت رای دادند. اما چند ماه بعد از آن، به دستور آيتالله خمينی، مجلس خبرگان بجای مجلس موسسان نشست و از آن ولايت فقيه با اختيارات فوقالعاده بيرون آمد كه بهيچوجه چيزی نبود كه مردم میخواستند و آيت الله قول آن را به مردم و دنيا داده بود. آيا فكر نمیكنيد اين نوعی "خلف وعده" بود ولذا ، هيچ يك از انتخابات بعدی تاكنون مشروعيت قانونی ندارند؟ آيا اگر آيتالله خمينی از همان ابتدای انقلاب به مردم میگفت كه قصدش برپايی رژيم ولايت فقيه است، مردم اصولا انقلاب می كردند و رژيم پيشين را برمیانداختند؟
١٠- به نظر شما اگر ادامهی حكومت اسلامی به جنگ با غرب و تجزيه و ويرانی ايران بينجامد، آيا رواست كه همچنان از اين حكومت حمايت شود؟ آيا فكر نمیكنيد كه وقت آن رسيده كه بكمك خود روحانيون و تا دير نشده ، دين از حكومت جدا شده و كار سياست به سياستمداران سپرده شود؟
١١- شما كه اهل ادب وفرهنگ هستيد، نظرتان درباره ی اين سروده ی حافظ بزرگ چيست؟
واعظان كاين جلوه در محراب و منبر میكنند
چون به خلوت میروند، آن كار ديگر میكنند
گوييا باور نمیدارند روز داوری
كاين همه قلب و دغل در كار داور میكنند
١٢...
و اين فهرست می تواند همچنان ادامه يابد و پرسش های مهمتری را نيز دربرگيرد. پس بجای دشنام و ناسزا به خاتمی، وی را با اينگونه پرسشها كيش و مات سازيم و در همان حال دمكرات-منشی و فرهنگ مداری خودرا در برابر غربیها و جهانيان به نمايش بگذاريم.