کشورهای غربی با تخلیۀ سفارتخانهها یا کاهش دیپلماتهایشان در کییف، گویی اصرار دارند که روسیه به اوکراین حمله کند!
نتیجۀ حملۀ روسیه به اوکراین یعنی انزوای بینالمللی کرملین و تحریم بیسابقۀ اقتصادی علیه آن که این نیز به نوبۀ خود سبب شکنندگی اقتصاد نه چندان پیشرفتۀ روسیه و متزلزل شدن جایگاه قرص و محکم پوتین در روسیه میشود.
بسیاری بر این گمانند که پوتین با استقرار نیرو در مرز اوکراین، بازی دو سر بردی را آغاز کرده، اما به نظرم او بازی دو سر باختی در پیش گرفته است زیرا اگر او به اوکراین حمله کند، نتیجه همان میشود که در بالا آمد و اگر نکند، راه برای پیوستن اوکراین به پیمان ناتو و حضور ارتشهای غربی در بیخِ گوش روسیه هموار میشود.
تاریخ نشان داده است که دستگاه محاسباتی نظامهای بازِ لیبرال - دمکرات در بلند مدت موفقتر و پیچیدهتر از دستگاه محاسباتی نظامهای بستۀ اقتدارگرا یا توتالیتر عمل میکند. دلیلش هم روشن است. در نظامهای بازِ سیاسی طرح هر نوع ایده و پرسش و نقد و مخالفتی، آزاد و امن و بیهزینه است و به همین جهت نیز تصمیمات نهایی، نه لزوماً همیشه اما اغلب با چشمانداز وسیعتر و سنجش پیامدهای درازدامنتری گرفته میشود. در نظامهای بسته یا نیمهبسته اما در طرح ایدهها و بخصوص نقد و مخالفت با آنها، محدودیت وجود دارد و تصمیمی که در شرایط محدودیت فکری گرفته شود، نه لزوماً همیشه اما اغلب با بنبست و ناکامی مواجه میشود.