ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 21.09.2015, 9:12

خامنه‌ای؛ مانع اصلی بازگشت کشور به شرایط عادی


کلمه- زهرا امیری:

جمله ای تکراری این روزها در محافل مختلف سیاسی به گوش می خورد: «روحانی رئیس جمهوری چهارساله است.» این جمله معنای زیادی داشته و ریشه در سخنان پیشین رهبری دارد؛ در دوم شهریور ماه سال ۱۳۸۷ در حالی که تنها چند ماه به پایان عمر دولت نهم و انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ مانده بود، رهبری در دیدار با احمدی نژاد و اعضای هیات دولت گفت: «آنچه که در مورد سال آخر این دوره باید به شما عرض بکنم، چند نکته است. یکی اینکه در این سال آخر با روحیه‌ سال اول کار کنید. البته احساس میکنم همین جور است؛ اما در عین حال تأکید میکنم. فکر نکنید که امسال، سال آخر دولت است؛ نه. مثل کسی که پنج سال دیگر بناست کار بکند، کار بکنید؛ یعنی تصور کنید که این یک سال به اضافه‌ چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست. با این دید نگاه کنید و کار کنید و برنامه‌ریزی کنید و اقدام کنید.»

همین سخنان برای بسیاری از تحلیلگران روشن کرد که ننیجه انتخابات سال ۸۸ چه خواهد بود و رای مردم هر چه باشد محمود احمدی نژاد قطعا رئیس دولت بعدی ایران خواهد بود. از همینجا مشخص است که جمله «روحانی رئیس جمهور چهار ساله است» در واقع جمله ای کنایی است و منظور این است که مردم چه بخواهند و چه نخواهند حسن روحانی در دور بعدی رئیس جمهور نخواهد شد. اما ریشه این برداشت عمومی از حسن روحانی کجاست؟

به صراحت می توان گفت که سیاست های دولت یازدهم بر سیاست های نظام منطبق نیست. همین جمله کوتاه و مختصر می تواند بیانگر دلیل کندی روند کار دولت یازدهم و ناظر بر تمام برخوردهایی باشد که این روزها با حسن روحانی و دولت یازدهم انجام می شود.

سیاست های کلی نظام در هشت سال تصدی احمدی نژاد بر دولت، در راستای امیال و خواسته های محافظه کاران و تندروهایی تنظیم شد که یا مصلحت و نفع عمومی مردم را نمی شناسند یا امیال خود را مقدم بر زندگی و معاش و خواست و اراده ۸۰ میلیون ایرانی می دانند و متاسفانه در سیاست، پول و اسلحه دست بالا را در اختیار دارند. این همان نکته ای است که میرحسین موسوی در سال ۸۸ بارها و بارها در مورد آن هشدار داد. میرحسین در بیانیه شماره ۱۱ خود به صراحت اعلام کرد که «همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاه‌های حکومتی و شبه‌حکومتی افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهاب‌آفرینی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانی‌ها می‌دانند.»

اگر به سال ۹۲ برگردیم و شرایط اجتماعی و اقتصادی آن زمان را مرور کنیم در می یابیم که پذیرش روحانی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری و اجازه برگزاری انتخاباتی نسبتا بدون تقلب و دستکاری در سال ۹۲ دلایل روشنی داشت. محافظه کاران کشور را بر لبه پرتگاهی قرار داده بودند که توان نجات و عادی سازی شرایط را نداشتند. همانگونه که سعید حجاریان در مقاله اخیر خود نوشته است در واقع ماموریت و هدف دولت یازدهم، اصلاحات یا دموکراتیزاسیون نیست، بلکه نرمالیزاسیون یا عادی کردن شرایط است. جالب اینجاست که روحانی، رئیس جمهوری برخاسته از جناح راست نیروهای سیاسی ایران است و در واقع با محافظه کاران ریشه ای مشترک دارد، اما مخالفت هایی که با حمایت رهبری از سوی گروه های مختلف تند رو با او می شود نشان می دهد که تندروها حتی تحمل قبول حداقل ها را برای مردم ایران ندارند.

حسن روحانی رئیس جمهور ایران است اما اجازه انجام کار معمول و برنامه از پیش تعیین شده به دولت یازدهم داده نمی شود. محافظه کارانی که در طول دولت های نهم و دهم تمامی امکانات اقتصادی کشور را در دست گرفته اند و ساختار مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران را سنگر به سنگر فتح کرده اند اکنون حاضر نیستند عادی سازی شرایط کشور و جلوگیری از فروپاشی ساختارهای موجود را بپذیرند. چرا در صورت برقراری شرایط عادی بخشی (و نه همه) منافع خود را از دست خواهند داد.

در این راستا رهبری نیز به دلایلی مختلف در راستای امیال آنها قرار گرفته و بارها وبارها در مقابل دولت ایستاده است.

نگاهی به سخنرانی های اخیر رهبری روشن می سازد که اغلب سخنان اخیر او در جهت پاسخ به رئیس جمهور و نفی تصمیمات دولت بوده است. به طوری که محافظه کاران با خوشحالی و دلسوزان کشور با نگرانی در محافل مختلف مطرح می کنند که «حسن روحانی رئیس جمهوری چهار ساله است.»

روز چهارشنبه ۲۵ شهریور رهبری در جمع فرماندهان سپاه گفت: برخلاف تصورات و القائات اتاق فکرهای بیگانه که در داخل هم عده ای آنها را تکرار می کنند، انقلاب تمام شدنی نیست و تبدیل آن به «جمهوری اسلامی» به معنایی که آنها فکر می کنند امکان پذیر نخواهد بود.

این سخنان در حالی بیان شد که رئیس جمهوری تنها یک روز قبل درسخنان خود گفته بود:

«مجموعه کلام و راه امام چیزی جز اسلامیت و جمهوریت نیست و اگر به نام اسلامیت، جمهوریت را کنار بگذاریم و یا به نام جمهوریت اسلامیت را فراموش کنیم، از مسیر و خط امام(ره) فاصله گرفته ایم. شاید کمتر در تاریخ انقلاب های جهان سراغ داریم که بعد از پیروزی انقلاب و رای مردم برای استقرار نظام جدید در یک کشور تنها فاصله ای کمتر از ۵۰ روز وجود داشته باشد .اما امام در همان سال اول پیروزی انقلاب، قانون اساسی را به تصویب رساند. اگر کسی فکر می کند انقلابی است، بداند که انقلابی بودن از دیدگاه امام ؛ اعتماد به قانون، اجرای قانون، اهتمام به اخلاق اسلامی، خود باوری و احترام به دیگران است».

رهبری در بخش دیگری از سخنان خود ایدئولوژی زدایی از دیپلماسی و سیاست داخلی را از دیگر محورهای تبلیغات کنونی غرب خواند و گفت: «می خواهند ما اصول خود را در سیاست خارجی دخالت ندهیم اما فکر و عقیده و ایدئولوژی در همه زمینه ها راهنمایی تعیین کننده به شمار می رود. هدف اصلی دشمنان این است که ملت ایران تفکر انقلابی را کنار بگذارد تا قدرت خود را از دست بدهد و در نقشه های چند کشور زورگو که خود را جامعه جهانی می نامند هضم و محو شود.»

در حالی که رئیس جمهوری نیز در سخنان خود به توافق هسته ای اشاره کرده و خواسته بود که از شعار دادن با عنوان انقلابی گری پرهیز شود. رئیس جمهور گفته بود: خودمان باید ظهور و بروز استقلال خود را در صحنه جهانی به عنوان یک کشور انقلابی بروز بدهیم و انقلابی بودن هم به این معنا نیست که ما در سخن و بیان انقلابی حرف بزنیم اما در عمل نتوانیم از منافع مردم خود به خوبی دفاع کنیم.

رهبری در بخش دیگری از سخنان خود در روز چهار‌شنبه با تمجید از عملکرد سپاه گفت: هیچ نهادی مثل سپاه وظیفه سازمانی در دفاع از انقلاب اسلامی را ندارد. یکی از وظایف اصلی سپاه، رصد دائمِ مسائل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به‌ منظور شناخت تهدید‌ها است.» او همچنین از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نیز خواست «به طور دائم مسائل را رصد و تهدید‌ها را شناسایی کند.»

در حالی که رئیس جمهور منتخب مردم روز قبل از آن گفته بود: «پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن به تنهایی بر عهده هیچ یک از نهادهای نظام جمهوری اسلامی قرار داده نشده است. درست است که سپاه، نگهبان انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن معرفی شده اما عین این وظیفه برای نمایندگان مجلس، شورای عالی امنیت ملی، ارتش جمهوری اسلامی و سایر نهادها هم تعریف شده و مطابق قانون اساسی همه نهادهای نظام جمهوری اسلامی موظف به حراست و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی هستند.»

جنجال نظارت استصوابی

۱۹ شهریور ماه نیز رهبری در سخنرانی خود دولت حسن روحانی را به باد انتقاد گرفت و با رئیس جمهور به صراحت مخالفت کرد. روحانی در روز ۲۸ مرداد در نشست مشترک اعضای دولت و استانداران درباره شکل نظارت شورای نگهبان بر انتخابات گفته بود: «شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیش‌بینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند باید به قانون اساسی کاملا توجه کرده و عمل کنیم.»

او گفته بود: «آن جایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه، هیات‌های اجرایی هستند، نه شورای نگهبان.»

این سخنان که به نظارت استصوابی شورای نگهبان اشاره داشت که بارها توسط بسیاری از دلسوزان نظام مورد انتقاد قرار گرفته است با واکنش تند دبیر شورای نگهبان، فرمانده کل سپاه پاسداران، رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس خبرگان و بسیاری دیگر روبرو شد.

فرمانده سپاه پاسداران حتی به خود اجازه داد تا به رئیس جمهوری ایران هشدار بدهد. جعفری بی‌آنکه نامی از رئیس دولت یازدهم و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ببرد٬ «برخی معتقدند رفتارهای ما باید در چارچوب اراده دشمن تنظیم شود و می‌گویند ما هر طوری که می‌خواهیم نمی‌توانیم حرف بزنیم و عمل کنیم؛ چون دیگران در مقابل ما واکنش نشان می‌دهند.» فرمانده سپاه هشدار داد «کسانی که می‌خواهند با این سخنان مغایر با اصول انقلاب و فرمایش رهبر، روزنه‌های جدیدی را برای نفوذ بیگانگان بگشایند، بدانند هرگز اجازه رشد و پیاده‌سازی چنین تفکری را نخواهیم داد.» جعفری با اشاره به شورای نگهبان افزود «کسانی که از مسیر همین شورا و با بلندنظری و منش غیرجناحی اعضای آن، فرصت ظهور در عرصه مدیریت کشور را یافته‌اند، باید گفتار سنجیده‌تری داشته باشند.»

رهبری نیز در سخنانی تفضیلی به رئیس جمهور پاسخ تندی داد. او روز ۱۹ شهریور در سخنانی نظارت استصوابی شورای نگهبان را حق‌الناس توصیف کرد و با اشاره به انتقادها از شورای نگهبان گفت که این شورا چشم بینای نظام برای انتخابات است و نظارت استصوابی حق قانونی آن‌ها است، حق عقلی و منطقی آن‌ها است.

آقای خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود از تلاش‌های دولت یازدهم و برخی جریان‌های نزدیک به دولت درباره آمریکا و غرب گفت: کسانی سعی می‌کنند چهره بد‌تر از ابلیسِ آمریکا را فرشته نجات جلوه دهند، کدام عقل و وجدان اجازه می‌دهد ما جنایتکاری مانند آمریکا را بزک کنیم و دوست و مورد اعتماد جلوه دهیم؟ شیطانی را که ملت از در بیرون کردند در صدد است از پنجره برگردد و ما نباید اجازه این کار را بدهیم. او در بخش دیگری از سخنان خود به انتقادات رئیس جمهور و اطرافیانش از افراطیون اشاره کرد گفت: عده‌ای مدام جوانان حزب اللهی را با تعابیری نظیر افراطی می‌کوبند که این کار بسیار غلط است.

در طول چند ماه اخیر نمونه هایی از این دست کم نبوده اند، به نظر بعید می رسد که رهبری که به شدت تحت تاثیر اطرافیان خود قرار دارد به دولت اجازه بدهد نرمالیزاسیونی که سعید حجاریان در مقاله خود از آن سخن گفت را اجرا کند. چرا که عادی شدن شرایط کشور جز با پیروی از قانون اساسی وکوتاه کردن دست نهاد های امنیتی از اقتصاد و سیاست ایران ممکن نیست.