بررسیهای اخیر در حرفههای مختلف تلاش دارند تا میزان افسردگی، اختلالات مرتبط با اضطراب و تنش روانی و همچنین افکار مرتبط با خودکشی را در میان مشاغل متعدد بررسی کند.
به گزارش شرق؛ این پژوهشها و مقالات سعی میکنند تا با تحلیل کمی و کیفی، به بررسی میزان ارتباط مشاغل با اختلالات اعصاب و روان بپردازند تا با پیدا کردن چالشهای هر شغل و ویژگیهای خاص آن، راهکارهای پیشگیری، کنترل و درمانش را معرفی کنند.
شاید کمتر کسی تصور کند که در تمامی بررسیهای این حوزه، شغل پزشکی عموما در بخش بالایی فهرست پرآسیبترین مشاغل برای اعصاب و روان قرار میگیرد. به گفته رییس مرکز ملی تحقیقات راهبردی آموزش علوم پزشکی کشور بیش از نیمی از پزشکان کشور به بیماری افسردگی مبتلا هستند. دکتر شهرام یزدانی، مشاور آموزشی رئیسجمهور در آخرین نشست خبری خود از حال بد کادر درمان کشور خبر داده است:
بر اساس مطالعاتی که روی ۳۵۰ دستیار پزشکی انجام شد نتایج نشان می دهد حدود ۶۵ درصد دستیاران افسردگی دارند که ۲۵ درصد آنها شدید بود، ۶۰ درصد اضطراب و یک سوم آنها افکار خودکشی دارند. بر اساس مطالعه دیگری که روی ۵۵ شغل مختلف در ایران انجام شده، بیشترین افکار خودکشی در رشته پزشکی با ۲.۷ برابر و کمترین در رشته معماری بوده است.
مقالات دیگری هم که در این باره تحقیق کرده است، یافتههای مشابهی را اعلام میکنند. مثلا در پژوهشی که بین استانهای مختلف ایران انجام شده است، بر مبنای مدل تصادفی، شیوع افسردگی در دانشجویان پزشکی ایرانی ۱۵/۲ درصد محاسبه شد. بیشترین شیوع افسردگی در دانشجویان پزشکی همدان در سال ۱۳۹۴ برابر ۲۴/۸ % و کمترین شیوع افسردگی در دانشجویان پزشکی در استان کرمان در سال ۱۹۹۵برابر ۶/۵% به دست آمد.
بر اساس این مقاله، شیوع افسردگی در دانشجویان زن بیشتر از مرد بود. همچنین بین سال و شیوع افسردگی در دانشجویان پزشکی ایرانی رابطه معناداری وجود داشت. در واقع، براساس ترکیب پژوهش های انجام شده، میتوان دریافت که شیوع افسردگی در دانشجویان پزشکی در ایران فعلا ۱۵/۲ درصد است اما هشدار خطر جدیتر زمانی است که بدانیم این میزان با افزایش سال به سال روبرو است و نمودارش شیب صعودی دارد.
دکتر فهیمه سعید، استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی نیز پیشتر گفته بود که در مقایسه با جمعیت عمومی، در جهان میزان خودکشی در بین پزشکان حدود ۱.۵ تا ۳ برابر بیشتر است و در میان افرادی که از یک بیماری روانی رنج میبرند، شغل ارتباط کمی با خودکشی دارد، به جز برای پزشکان که در آن خطر بیش از حد ۳.۶۲ است. به گفته او، شیوع اضطراب و افسردگی در بین دستیاران کشورهایی با درآمد کم تا متوسط بیش از کشورهای با درآمد بالاست.
شیفت کاری طولانی و غیرقابل پیشبینی، محرومیت از خواب، فرسودگی شغلی و اختلال در عملکرد شناختی، موقعیتهای پر استرس مانند شرایط اضطراری مرگ و دسترسی آسان به وسایل آسیب رساندن به خود، از عوامل تاثیرگذار در ایجاد چنین آماری به حساب میآیند. بنابراین، سیاستگذاران و مدیران باید اقدامات جدی به منظور کاهش افسردگی بهکارگیرند. وزارت بهداشت و وزارت علوم احتمالا به عنوان اصلیترین متولیان این حوزه باید تلاش برای کاهش این ارقام را در دستور کار خود قرار دهند.