رویداد ۲۴ | درست روز تحلیف مسعود پزشکیان و در حالی که مهمترین اتفاق روز، کنار هم ایستادن رئیسجمهور و رئیس دستگاه قضا در پیشگاه نمایندگان مجلس به منظور ادای سوگند رئیسجمهوری است، خبر میرسد خوانندهای که ترانهاش دو سال پیش بر زبان همگان زمزمه میشد دارد خودش برای رفتن به زندان آماده میکند. حالا همه چشمها به این دو است؛ رئیس دستگاه قضایی که حتما باید به افکار عمومی توضیح دهد چرا یک شهروند صرفا به دلیل سرودن یک ترانه به زندان میرود و رئیسجمهوری که شعار انتخاباتیاش «برای ایران» بوده است و طبق سوگندی که امروز خورده باید حافظ حقوق شهروندان و پاسدار آزادیهای مشروع باشد.
شروین حاجیپور امروز در استوری اینستاگرامش اعلام کرده که حکم ۳سال و ۸ماه زندان دریافت کرده و برای رفتن به زندان آماده میشود. نام آقای حاجیپور دو سال پیش به خاطر بیان خواستهها و حسرتهای یک ملت بر سر زبانها افتاد.
معمول است وقتی ترانهای منتشر میشود اصطلاحا «کردیت» آن را هم مشخص میکنند. کردیت به معنای آن است که این ترانه سروده کیست. در مورد ترانه «برای...» با اینکه به نام شروین مهر خورده است اما منصفانه آن است که بگوییم کردیت آن متعلق به همه مردم ایران است. چرا که شروین حاجیپور صرفا هشتگهای مردم را کنار هم گذاشته بود؛ هشتگهایی که نشانی بود از حسرت و دریغ مردم بر آنچه داشتهاند و دارد از دست میرود.
اصل حرفی که باید زد را خود شروین حاجیپور در این پیام ویدئویی کوتاه زده است: چه راهی مسالمتآمیزتر و مدنیتر از ساختن یک ترانه برای نشان دادن اعتراض وجود دارد؟ پاسخی که دستگاه قضایی بایست بدهد که در این ترانه چه عنصری وجود داشته که قاضی براساس آن شروین را به ۳ سال و ۸ماه زندان محکوم کرده است؟ کجای این ترانه، انسانها به شورش فراخوانده شدهاند؟ در کجای این ترانه به مبانی اسلام تعدی شده است؟ کجای این ترانه اقدام علیه امنیت این کشور بوده است؟ اصلا در کجای این ترانه فعل مجرمانهای اتفاق افتاده است؟
این حکم، اولین آزمون رئیسجمهور جدید است؛ رئیسجمهوری که در تمام مدت کمپین انتخاباتیاش اعلام کرده و وعده داده که صدای بیصدایان باشد. شروین حاجیپور نه تنها یکی از این بیصدایان است؛ کسی که در دو سال گذشته زندگیاش صرفاً بابت اینکه ترانهاش فراگیرشده و به دل مردم نشسته مختل شده، بلکه صدای بیصدایان هم بوده است.
ترانه «برای...» صدای در گلوخفتهٔ بیصدایان بود که دو دقیقه و سی ثانیه از حنجره شروین حاجیپور فریاد شد. آقای رئیسجمهور میتواند پاسخ دهند که اگر این صدای بیصدایان نیست پس چیست؟
نکته دیگر استفاده کمپین آقای پزشکیان از عنوان «برای...» در ترکیب «برای ایران» در زمان انتخابات است. بنابراین ایشان و نفرات اصلی در کمپین وی که چنین شعاری را انتخاب کردند به فراگیری، مقبولیت و اثرگذاری آن واقف بودهاند.
آنها صرفا یک کلمه فارسی را انتخاب نکردند بلکه کلمهای را انتخاب کردند که شروین حاجیپور به آن حیات اجتماعی بخشیده بود. کمپین آقای پزشکیان از کلمهای استفاده کرد که برای خود حیات اجتماعی و معنای اجتماعی مشخصی داشت. حالا آفریننده این کلمه قدرتمند اجتماعی با حکم زندان روبرو شده است. شرط مروت و مردانگی آن است که رئیسجمهور محترم از همه امکانات حقوقی و حقیقی خود برای استخلاص این شهروند استفاده کند.
ممکن است کسانی بگویند رئیسجمهور اختیاری در حوزه قضا ندارد، برای دعوا نیامده و تفکیک قوا مستلزم آن است که رئیسجمهور در اجرای یک حکم قضایی مداخله نکند. احتمالاً کسانی که این حکم را صادر کردهاند به محذورات و مقتضیات جایگاه ریاستجمهوری آگاه بودهاند. اما لازم به یادآوری به رئیسجمهور محترم نیست که کمپین ایشان بر اصل «صداقت و انصاف و عدالت» استوار بود. آقای پزشکیان در دوران انتخابات و بعد از آن این اصول را در سطح حاکمیت رعایت کرد. حالا زمان آزمون این اصول در سطح ملت است. یکی از شهروندان این ملت که محبوبیتی عام دارد و افکار عمومی بابت حکمش قانع نشده، انتظار دارد رئیسجمهوری که وعده داده جلوی مردم نایستد، به این حکم، به این آزمون، واکنش نشان دهد و از ظرفیتهای قانونی برای توقف این حکم ناعادلانه استفاده کند و قوه قضاییه به مسامحه بیشتر در فرایند قانونی تشویق و ترغیب کند تا از این جوان رفع اتهام شود.
به نظر ما این نه تنها یک آزمون بلکه یک فرصت است. آقای پزشکیان میتواند در حدود اختیارات قانونی خویش و با استفاده از توانایی توافقسازی و اجماعسازی خود واکنشی عادلانه و متعادلانه به این اتفاق نشان دهد و آزمون را به نفع خویش، حاجیپور و صداهای خفته تغییر و فیصله دهد.