ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Sat, 05.08.2023, 10:22

با شهدای مظلوم هواپیمای اکراینی / رحیم قمیشی


دیشب توفیق داشتم به همراه دوستان عزیزم آقایان مهدی نصیری، ناصر دانشفر، دکتر رجبیان، خانم مژگان ایلانلو و تعدادی از ایثارگران جنگ ۸ ساله، با سه خانواده شهید و بازماندگان ۶ شهید مظلوم پس از جنگ، دیدار داشته باشیم.

ما میهمان دکتر اسدی لاری و همسر بزرگوارشان خانم دکتر مجد بودیم، که دو شهید جوان هواپیمای اکراینی، یعنی محمدحسین و زینب اسدی لاری، فرزندان آنها بودند.
مادر شهید سهراب اعرابی (خانم پروین فهیمی) هم حضور داشت. با همان چهره گشاده و پر از انرژی‌اش. اولین شهید مظلوم سال ۱۳۸۸ و جنبش سبز.
خانواده مهندس ابن‌الدین هم بودند. آنها ۳ عضو خانواده‌شان را در سقوط هواپیما از دست داده بودند، یعنی پسر، عروس و نوه شان.

چشم‌هایمان اشک‌آلود بود و دل‌مان روشن به فردایی که همه چیز روشن خواهد شد.
آخر به کدامین گناه کشته شدند؟
مهندس ابن‌الدین خواست از خاطره آخرین دیدار نوه ۱۴ ساله‌اش بگوید که فارسی را خیلی خوب نمی‌توانسته تکلم کند. سه بار آمد ماجرا را بگوید، گریه امانش نداد.
نوه‌اش گفته بوده؛ پدربزرگ! من سال دیگر ۱۵ سالم که تمام شود، دیگر اجازه مسافرت و پرواز به تنهایی را دارم. خودم می‌آیم همه ۳ ماه تابستان را پیش شما باشم.
و رفت که بیاید.
چهار تابستان گذشته و نیامده!
می‌گفت چه کنم، قول و قرار با نوه‌ام، از دلم نمی‌رود!

خانم دکتر مجد می‌گفت محمدحسین نابغه‌ای بود که کل دانشگاهش، بخاطر او داغدار شدند، رئیس دانشگاه، معاون نخست وزیر، نخست وزیر و اکثر مقامات کانادا به آنها تسلیت گفته بودند.
و هنوز با آنها در تماسند. زینبش که ۲۱ سال بیشتر نداشت و نابغه‌ای بوده کم‌نظیر.

خانم فهیمی نمی‌دانست به آنها باید تسلی بدهد و یا کسی را پیدا کند سر بر شانه او گذارده و از داغ تنهایی‌هایش پس از سهراب و سهیل‌اش بگرید.
همه داغ‌شان سخت بود.
و سخت‌تر گزارشی که دکتر اسدی لاری از سیر پرونده رسیدگی به سقوط هواپیما داد.

می‌گفت آنقدر در دادگاه دروغ شنیدیم، که دیگر تمیز راست از دروغ برایمان مشکل شده. گاهی ظاهراً تلفن‌شان خراب بوده، گاهی کار می‌کرده نصفه و نیمه، گاه دستور بوده بزنند، گاه نه!
به آنها خبر داده‌اند هواپیماهای دشمن وارد ایران شده و دارند به تهران می‌رسند، دروغ و دروغ و دروغ.
هیچکس مسئولیت دستور شلیک را نپذیرفته و هیچکس توضیح نداده چرا آن پایگاه ضد هوایی سپاه، بدون ارتباط با پدافند یکپارچه کشوری، وارد عمل شده، و آتش به اختیار بوده.
و هیچکس نگفته چرا لودری بلافاصله رفته و صحنه را شخم زده و همه وسایل بچه‌ها را، تا همین امروز مخفی کرده‌اند.
و‌ چرا سه روز دروغ گفتند؟

دکتر اسدی می‌گفت ما با وجود پایان دادگاه هنوز ۵۴ پرسش بدون پاسخ داریم، که بالاترین مقامات نظامی و سیاسی باید پاسخ بدهند.
چند کاربر قبضه شلیک کننده طرف پرسش ما نیستند.
هولناک آنکه، یکی از مهمترین واسطه‌های این اقدام جنایتکارانه، که شاه‌کلید بسیاری از پرسش‌ها بوده، سال گذشته به سوریه اعزام شده و چند هفته بعد جنازه‌اش برمی‌گردد، و او می‌شود نقطه کور کل پرونده، که تمام تخلفات به او می‌رسد، بدون هیچ امکان پیگیری!

دکتر اسدی بهمراه سایر خانواده‌های ساکن ایران، همه تلاش‌شان برای آنکه شاید بتوانند عدالت را در کشور تجربه کنند، مأیوس کننده بوده.
پرونده باید بسته می شد، بنا به دستور!
و اینک امیدشان به دادگاه‌های خارج از کشور است. شاید دادگاه لاهه نگذارد خون فرزندان‌شان هدر رود!

۴۴ سال پیش گفته بودیم تمام جهان بیعدالتی است، کاری کنیم مزه عدالت را در ایران بچشیم.
امروز در هر کجای جهان دادگاهی تشکیل شود امید به عدالت داریم، به‌جز ایران.

در این گزارش کوتاه فرصت نشد؛
از مدارسی که خانواده‌ها به یاد فرزندانشان در مناطق محروم ساخته‌اند، بنویسم.
از استعدادهای فوق‌العاده آن جوان‌ها.
از اینکه چقدر در کشورهای غریبه قدرشان دانسته می‌شد…
و چقدر در کشور خودشان بی‌مهری دیدند.

وقتی اردلان ابن‌الدین کاندیدای اصلی شهرداری ونکوور بوده.
وقتی محمدحسین اسدی بدنبال تحول علم پزشکی با هوش مصنوعی بوده، و هنوز هزاران دانشجو دستاوردهای او را مطالعه می‌کنند.
و او همینکه متوجه می‌شود شاید جنگی بخواهد در ایران اتفاق بیفتد، تردید می‌کند برود یا بماند!
نکند ایران برای دفاع، نیازش داشته باشد!

نیاز ایران سوار شدن آنها به هواپیما بوده.
مهم نبوده نخبه‌اند و آینده جهان را می‌سازند
مهم نبوده انسانند و معجزه بزرگ خلقت
آنها باید کشته می‌شدند!
شاید از خون آنها، برای جلوگیری از حمله آمریکا بتوان بهره برد!

تا کی باید شاهد از دست رفتن بهترین استعدادهایمان در کشور باشیم.
تا کی بناست مقدرات کشور در دست مراکز بی‌مسئولیت، ناتوان و غیرپاسخگو باشد؟
تا کی باید بگوییم اتفاقی است که افتاده
مهم انقلاب است
حجاب است
و گسترش احکام اسلام!

جان‌ها چه ارزشی دارند؟!

منبع: https://t.me/ghomeishi3/2581