جواد طالعی / رادیو فرانسه
گرگ یودین (Greg Yudin) جامعهشناس و استاد فلسفه سیاسی آکادمی علوم اجتماعی و اقتصادی مسکو، در مصاحبه با “سایت آنلاین” (zeitonline) آلمان گفته است که مردم روسیه امروز به حیوانات خانگی بیشتر از خودشان اعتماد دارند. یودین در ماه فوریه امسال تجاوز نظامی روسیه به اوکراین را پیشبینی و از آن به عنوان “بیمعناترین جنگ تاریخ جهان” نام برد. او اکنون پیشبینی میکند که پوتین در جشن روز ۹ مه اعلام خواهد کرد که اکنون با تمام جهان غرب در جنگ است.
یودین در نخستین روز حمله روسیه به اوکراین همراه سایر معترضان در تظاهرات مسکو علیه جنگ شرکت کرد، کتک زیادی از ماموران امنیتی خورد و از بیمارستان سر در آورد. او اکنون میگوید که مردم روسیه به شدت سیاست زده شدهاند و کسانی که میکوشند از طریق فعالیت سیاسی جامعه را تغییر بدهند دیوانه شناخته میشوند.
یودین تاکنون توضیح دهنده افکار فلاسفه غربی مانند پیر بوردو، هانا آرنت، ماکس وبر و هلموت شلسکی در روسیه بوده است. او اکنون در مصاحبه به نشریه آلمانی درباره روانشناسی جامعه روس، رشد افکار فاشیستی در این کشور، اتمیزه شدن جامعه و افکار خطرناک ولادیمیر پوتین نکات ویژهای را مطرح کرده که تاکنون کمتر روشنفکر روسی ساکن این کشور جرات بیان آنها را داشته است.
معنای ۹ مه در روسیه پوتین
در آغاز گفتوگو خبرنگار آلمانی میپرسد: “۹ روز مه به عنوان سالگرد پیروزی اتحاد شوروی بر آلمان نازی در پیش است. حالا در جریان جنگی که به نظر نمیرسد با پیروزی روسیه تمام شود؛ این جشن چه معنائی دارد؟
جامعهشناس روس تاکید میورزد که معنای روز ۹ مه در مسیر تاریخ سیاسی مورد علاقه پوتین معنا میشود. این روز از زمان اشغال شبهجزیره کریمه در سال ۲۰۱۴، به روز تسویه حساب و انتقام (از منظر پوتین) تبدیل شده است. اکنون این جشن غرب را به تکرار تاریخ تهدید میکند: قرار است نشان داده شود که هرگاه عطش سیریناپذیر روسیه برای به رسمیت شناخته شدن سیراب نشود، میتواند وارد عمل شود.
از یودین سئوال میشود: منظور از این توانائی عمل کردن چیست؟ در این تخیل چه چیزی قرار است تکرار شود؟
وی پاسخ میدهد: “در روسیه اکنون تصوری نامرئی از یک انسان دوران اتحاد شوروی در چرخش است که به یک نازی تجاوز میکند. این تهدیدی است که از روز ۹ مه وجود خواهد داشت: تصرف دوباره برلین. یادماندههای جنگ سرد امروز علیه همه واقعیات تاریخی قد علم کردهاند. با این نتیجه که روسیه پوتین میخواهد بر همه مخالفان غربی پیروز شود: ایالات متحده آمریکا، فرانسویها و بریتانیائیها. در تخیل مسلط ابرقدرت روسی، این کشورها در جنگ دوم جهانی دشمنان ما بودند و اکنون بار دیگر هستند”.
جنگی علیه تمام غرب؟
خبرنگار آلمانی میپرسد: در این منطق جنگ فعلی جنگ جهانی دوم را تکمیل میکند و به پایان میرساند؟
یودین پاسخ میدهد: “همین روزها یک نظامی بلندپایه گفته است: ما علیه تمام جهان میجنگیم. مثل جنگ بزرگ میهنی. به نظر من ناسیونال سوسیالیسم معنای ویژه خود را به عنوان خطر داخلی جوامع تودهای مدرن باخته است. در ایدئولوژی ناسیونالیسم روسی نازیها در تمام جهان خارج سکونت دارند. یک روس نمیتواند نازی باشد. او به فاشیسم نوی خلق روسیه تعلق دارد که در تخیل نژاد پاک خود میخواهد هرچه را به عنوان نازی میشناسد نابود کند. این همه غیرروسها را در بر میگیرد. به ویژه آنچه غرب خوانده میشود.
در برابر این پرسش که به طور مشخص روز ۹ مه امسال چه معنائی دارد، یودین پاسخ میدهد: “چه کسی میتواند در دینامیسم به شدت شتابناک این روزها این را بداند؟ ممکن است روز ۹ مه آغاز جنگ بزرگ میهنی آشکارا اعلام شود. بعد از ۷۷ سال گفته خواهد شد: حالا آخرین جنگ جهانی را به پایان برسانیم. این به معنای یک بسیج بزرگ خواهد بود. آرزو کنیم که چنین جنونی حقیقی نشود. قابل تفکر و محتملتر این خواهد بود که پایان ماریوپل را، که با خاک یکسان کردهاند، به عنوان پیروزی معرفی کنند. این کار این پیام را خواهد رساند: آسوده باشید. ما به پیروزیهای دیگری خواهیم رسید. در هرحال پیام پیروزی اعلام خواهد شد”.
پایان تئوری پایان زودرس جنگ
جامعهشناس روس چندی پیش در تویتر پیشبینی کرده بود که جنگ ظرف چند ماه آینده پایان خواهد یافت. خبرنگار سایت آنلاین از وی میپرسد: “خیلی از آنها که دلشان میخواهد هرچه زودتر به کسب و کارشان بازگردند، چنین میاندیشند. بسیاری از شرکتها همکاران خود را برای دو یا سه ماه به مرخصی با حقوق فرستادهاند. آیا عمر این تئوری از نگاه شما پایان نیافته است؟
یودین پاسخ میدهد: “اغلب روسها برای پیشبرد زندگی شخصی خود از پذیرش واقعیت سرباز میزنند. آنها در سالهای خودکامگی به فضای کاملا شخصی پناه بردهاند. مردم برای حفظ خودشان معتقدند این عملیات به زودی تمام میشود. من اما فکر میکنم که این بلاهت رسمی به زودی تغییر خواهد کرد. یا با اعلان آغاز جنگ بزرگ از سوی روسیه و یا این که باید رسما اعلام شود که این عملیات ویژهای که به صورت غیرقابل انتظار طولانی شده، چگونه باید ادامه یابد. زیرا چسبیدن به تئوری چند ماه، هر روز ناممکنتر میشود. باید سرانجام توضیح داده شود: با توجه به واقعیت تکاندهنده موجود چگونه میشود بدون دیوانه شدن با این تبلیغات زیست؟
غرب باید آماده قربانی دادن بشود
به باور یودین اغلب روسها فکر میکنند غرب چنان ضعیف است که جز حفظ رفاه خود کاری نمیکند. او میگوید: “تا زمانی که غرب نشان ندهد آماده قربانی دادن جدی است، جامعه روسی همچنان فکر میکند پوتین میتواند هرچه را میخواهد، بیچون و چرا دریافت کند”.
خبرنگار سایت آنلاین از یودین میخواهد توضیح بدهد که منظورش از قربانی جدی چیست؟ یعنی غربیها باید بچههای خودشان را به جنگ بفرستند؟
استاد دانشگاه علوم اجتماعی و اقتصاد مسکو میگوید: “کار من توصیه کردن نیست. اما این تنها یک جنگ علیه اوکراین نیست. بلکه همزمان علیه ناتو و غرب هم هست. همه تصمیمها باید بر این مبنا اتخاذ شوند. همچنین تحریمها. بدون آمادگی غرب برای تحمل فشار، پوتین بر سر تصویر کهن خود از غرب بیخطر باقی میماند که میتوان آن را بدون مانع متلاشی کرد”.
چرا روسها سکوت کردهاند؟
خبرنگار آلمانی با اشاره به روند مردم سالاری در میان همسایگان روسیه مثل لهستان و اوکراین میپرسد چرا در روسیه که جامعه مدنی آن در آغاز جنگ دست به تظاهرات اعتراضی زد، اکنون سکوت حاکم شده است؟
یودین پاسخ میدهد: “تمام ابتکارات، جنبشهای همبستگی و محلی که در سالهای گذشته در روسیه ایجاد شدند از طرف رژیم پوتین پشت سر هم خفه شدند. جامعه روسی به گونهای ژرف سیاستزده و تجزیه شده است. مردم همه اعتماد خود را از دست دادهاند. حتی در خانوادهها: اگر مادری در خیابان بر سر کودکان خود فریاد میکشد، به این دلیل است که او حتی به راهی که بچههایش باید طی کنند اعتماد ندارد. آدمها اصولا به هیچ چیزی اعتقاد ندارند. تصور عمومی این است که هرچه آدمها میگویند دروغ است. همچنین تبلیغات دروغ میگوید. آدمها دیگر به حیوانات خانگی بیشتر از خودشان اعتماد دارند. این هم روشی است برای دور نگه داشتن خود از واقعیت. اما از آغاز جنگ یک چرخش سریع در جریان است. موقعیت در جامعه و در زندگی خصوصی بدتر میشود. خشونت خانگی افزایش یافته و خشونت دولتی خواه ناخواه رادیکالتر شده است. تنها تظاهرکنندگان نیستند که کتک میخورند، بلکه در زندانها نیز شکنجه و تجاوز هست. ظرف چند هفته یک حکومت اقتدارگرا به یک حکومت فاشیستی تبدیل شده است.
جامعه روسیه در چنگال انفعال
در بخشهای دیگر مصاحبهای که بسیار طولانی است، استاد فلسفه سیاسی میگوید که در سراسر روسیه این احساس به وجود آمده که آدم توان تغییر سیاسی را ندارد و در نهایت تنها زندگی خصوصی است که هدایت آن تاحدودی در دست خود آدم است. کسی که بر اساس نظریه هانا آرنت بخواهد با فعالیت سیاسی سهمی در کثرت گرائی ایفا کند دیوانه ارزیابی میشود. نهیلیسم مسلط شده و خیلی از کسانی که در آغاز جنگ در تظاهرات شرکت میکردند، اکنون شبانه روز از تردید و ناامیدی گریه میکنند، زیرا برونرفتی نمییابند. من پیامهای بیشماری از انسانهائی دریافت میکنم که از این موارد گزارش میدهند. بعضی از آنها از من میپرسند که آیا کمک میکند اگر به زندان بیافتند و یا خودشان را در میدان سرخ آتش بزنند؟
به گفته استاد دانشگاه، زندگی آکادمیک هم در روسیه در حال جان کندن است: حکومت جامعه را میبلعد و این هم یکی از نشانههای فاشیسم روسی جدید است. پروژههای تازه اگر به مجوز مراکز دولتی نیاز داشته باشند، باید به تبلیغات تن بدهند. تبلیغات از کودکستان به مغز کودکان نفوذ میکنند و زیبائی شناسی فاشیستی را با حرف Z در کلههای آنها حک میکنند. این حرف الفبای تجاوز نظامی روسیه به اوکراین است و فاشیسم نوظهور روسی را نمایندگی میکند.
به گفته جامعهشناس روسی، اخیرا مواردی از شکایت کودکان علیه آموزگارانشان مشاهده شده است. آنها آموزگاران خود را به انحراف از آموزههای رسمی متهم میکنند.