امروز، ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، منابع آگاه از وخیمتر شدن حال بهنام موسیوند، زندانی سیاسی، خبر دادند. موسیوند که از ۶ اردیبهشتماه به بیمارستان طالقانی منتقل شده است، بیش از ۸ روز است که در اعتصاب غذا به سر میبرد.
آذر ماه ۱۴۰۰، خبر رسید که بهنام موسیوند که از مشکل پروستات و درد کلیه رنج میبرد و به دستور پزشک نیاز فوری به عمل جراحی در خارج از زندان دارد و به دلیل عدم پذیرش دستبند و پابند که حق قانونی او بوده، از رسیدگی پزشکی محروم مانده است. سرانجام در واپسین روزهای فروردین ماه سال جاری، با وعدهی مساعد زندانبانان مبنی بر عدم استفاده از دستبند و پابند، موسیوند برای انتقال به بیمارستان از بند خارج شد. اما مأموران زندان پیش از خارج کردن او از زندان با توسل به زور و ضرب وشتم بر دستها و پاهای او دستبند و پابند زدند و جسم بیمار او را با چنین شرایطی به بیمارستان رجائی کرج منتقل کردند.
بهنام موسیوند در نامهای آنچه را در بیمارستان بر او گذشته بود شرح داد. او که در اعتراض به رفتار خشونتبار مأموران زندان از پذیرفتن خدمات درمانی امتناع کرده بود، بار دیگر در بیمارستان با همین برخورد زندانبانان مواجه شد و سرانجام بی آن که درمانی دریافت کرده باشد به زندان برگردانده شد. موسیوند در اعتراض به رفتار زندانبانان دست به اعتصاب غذا زد. او در نامهای پس از اعتصاب اعلام کرد که در ادامهی اعتراضات آبان و در اعتراض به وضع موجود در زندان رجاییشهر با بدن خود دست به شورش و مقاومت زده است.
او در پیام صوتیاش از زندان اعلام کرد که این اعتصاب برای درخواست آزادی، مرخصی یا حتا درمان نیست و بار دیگر تأکید کرد که «تنها ابزار مقاومت من، بدنم است». شش روز پس از اعتصاب اعلام شد که قند خون او به ۵۰، ضربان قلب به ۸۵ و فشار خوناش به ۹ رسیده است. سرانجام ششم اردیبهشت ماه، بهنام موسیوند در پی وخامت وضعیتاش به بیمارستان طالقانی منتقل شد. بنا بر خبرهای منتشر شده، موسیوند دچار مشکلات جدی در دستگاه گوارش و آنزیمهای کبدی است.
در چنین شرایطی، بهنام موسیوند که بیش از یک سوم حبس خود را نیز گذرانده، از اعزام به مرخصی درمانی محروم است. ناگفته پیداست که در بیمارستان طرف قرارداد زندان و با حضور مأموران امنیتی، خانواده و نزدیکان موسیوند نمیتوانند در جریان روند درمان او قرار گیرند یا بر آن نظارت داشته باشند.
آنچه بر بهنام موسیوند میرود، بارها در زندانهای ایران تکرار شده و در برخی موارد به فاجعه انجامیده است. بهنام محجوبی که موسیوند در اعتراض به عدم ارائهی خدمات درمانی به او، به معاونت بند ۸ رفت و فریاد اعتراضاش را به گوش زندانبانان رساند، یکی از این موارد است. فاجعهای که در قتل بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران نیز تکرار شد و در روزهای پایانی فروردین ماه سال جاری به مرگ مهدی صالحی قلعه شاهرخی، از بازداشتشدگان دیماه ۹۶، انجامید.
چند روز پس از قتل بکتاش آبتین، بخشنامهی سازمان زندانها دربارهی تبیین حقوق بازداشتشدگان منتشر شد تا به کارِ فریب افکار عمومی بیاید. اما آنچه پس از آن بر بسیاری از زندانیان سیاسی گذشت تکرار همان وضعیت پیشین بود. در فروردین ماه امسال نیز عفو بینالملل گزارش مبسوطی از مرگهای ناشی از عدم رسیدگی پزشکی در زندانهای ایران منتشر کرد. بنا بر این گزارش از دی ماه ۱۳۸۸ تا فروردین ۱۴۰۱ عدم رسیدگی پزشکی به مرگ ۹۶ نفر از زندانیان منجر شده است.
بدیهی است که مسئولیت حفظ سلامت و جان زندانیان بر عهدهی ادارهی زندانها و حکومت است و محروم کردن زندانیان سیاسی از درمان چیزی نیست جز فراهم کردن بستر مرگ آنان.
کانون نویسندگان ایران