مایکل لوئو، سردبیر نیویورکر
در دنیای مطبوعات، خبر فوری ارزشمندترین چیز است. خبرگزاریها به هم فخر میفروشند که قبل از بقیه اخبار را انعکاس دادهاند و هیچکس سرعتش به پای آنها نمیرسد. اما این میل به گزارش سریع اخبار، این روزها وضعیت عجیبی به بار آورده است. به محض آنکه اتفاقی میافتد، صدها سایت خبری پر میشود از مطالبی مشابه. همگی نصفهنیمه، عجولانه و سرهمبندیشده. آیا واقعاً سرعت اینقدر ارزش دارد که به پای آن، همۀ استانداردها و اهداف دیگر خبررسانی را فدا کنیم؟ بعضی معتقدند که «نه».
یادداشت مایکل لوئو، سردبیر نیویورکر(منبع: ترجمان):
ماه گذشته، تصمیم گرفتم روی رژیم رسانهایام آزمایشی انجام دهم. من معمولاً هر روز صبح نگاهی گذرا به خبرنامههای صندوق ورودی ایمیلم میاندازم، فیدهای توئیترم را مرور میکنم و برنامههای خبری نصبشده روی گوشیام را میخوانم. بعداً هم در حالی که در دفتر کارم مثل تردستها همزمان چند کار دیگر انجام میدهم، انگشتم مرتب روی اعلانهای گوشیام میرود و بیش از یک دوجین برنامۀ مرتبط با اخبار را، از جمله فیسبوک و توییتر، چک میکنم.
معمولاً احساسم این است که از قرار معلوم فوراً از بزرگترین ماجراهای خبری روز مطلع خواهم شد، اما بیشتر میل به پراکندهخوانی دارم – کارم فقط نگاهی گذرا به یک گزارش یا دریافت بهروزرسانیِ جزئیِ خبری خاص است. گرچه روزبهروز بیشتر و بیشتر میخوانم، اغلب احساس میکنم کمتر و کمتر میفهمم.
از این روش دریافتِ خبر دست نکشیدهام، اما میکوشم روشهایم را تا حدی تغییر بدهم. آیین جدیدی در پیش گرفتهام: خواندن نسخۀ چاپی نیویورک تایمز هنگام صرف صبحانه و در مسیر سفر روزانهام. از اوایل دهۀ ۲۰۰۰، که گزارشگری تازهکار در تایمز بودم، این روزنامه هر روز به در خانهام آمده است، اما از وقتی که بیشتر به دریافت آنلاین اخبار روی آوردم، از نسخۀ چاپی غافل ماندهام. حالا که صبحها زمان پیوستۀ بیشتری را به روزنامۀ چاپی اختصاص دادهام، با تمرکز بیشتری درگیر اخبار میشوم. مطمئناً میتوانم گستردهتر بخوانم. مقالاتی خواندهام که در فیدهای شبکههای اجتماعی، خبری از آنها نبود یا، اگر هم بود، هنگام مرور سریع برنامهها از نگاهم دور مانده بودند، ازجمله گزارشهایی از تلاش برای تبدیل کپنهاک به شهر بدون کربن، مذاکرات بین آمریکا و طالبان، مطالعۀ جدیدی که نشان میدهد اندازۀ فشنگها بر نرخ تلفات ناشی از تیراندازی تأثیر میگذارد. احساس میکنم مطلعتر از پیش شدهام.
البته بسیاری از مردم به چنین آزمایشهایی دست زدهاند و تلاشهای زیادی صورت گرفته است برای اینکه بفهمیم وابستگی به گوشی چگونه همه چیزِ ما را تحتالشعاع قرار میدهد، از گسترۀ توجه گرفته تا بهزیستی روانشناختی ما. کال نیوپورت، استاد علوم رایانه در دانشگاه جورجتاون، در کتاب جدیدش با عنوان مینیمالیسم دیجیتال: انتخاب زندگی متمرکز در جهانی پرسروصدا، شواهدی برمیشمارد در تأیید اینکه خاصیتهای اعتیادآورِ ابزارهای همراه ما تصادفی نیستند، بلکه حاصل تفکر دقیق شرکتهای فناوری روی حلقههای فیدبک هستند که باعث میشود آدمها دوباره سراغ آن شرکتها بروند.
ادعای اصلی نیوپورت دربارۀ پلتفرمهای رسانههای اجتماعی است، اما این ادعا را نیز دارد که مردم باید در نحوۀ دریافت اخبار بازنگری کنند. او مینویسد که قرارگرفتن در معرض سیل آنلاین اطلاعاتی که «ناقص، زائد و غالباً متناقض» است، و این روزها همواره پس از هر رویداد خبری بزرگ به جریان میافتد، نامولد است و ما را مطلعتر نمیکند.
در ادامه میگوید، حتی وقتی در روز خاصی هیچ رویداد تکاندهندهای رخ نمیدهد، مردم در کاربرد رسانهها از الگویی وسواسگونه تبعیت میکنند که با اندک ملالتی تحریک میشود. او توضیح میدهد: «برای مثال، اگر به سیاست علاقهمند و به جناح چپِ طیف سیاسی گرایش داشته باشید، زنجیرۀ مصرف رسانۀ شما ممکن است از سایت سیانان شروع شود، سپس به صفحۀ اصلی نیویورک تایمز بروید، از آنجا به پُلیتیکو، بعد به آتلانتیک، سپس فیدهای توییترتان و دست آخر به تایملاین فیسبوک خود سر بزنید». ممکن است خورههای فناوری سایتهای هکرنیوز و رِدیت و هواداران ورزشی ایاسپیان را نیز به این فهرست اضافه کنند. شرکتهای رسانهای از این «تیک عصبی پرسود» نفع میبرند. به گفتۀ نیوپورت، «وقتی هر روز ده سایت مختلف را ده بار چک میکنید، آنها کارتان را به پول تبدیل میکنند، ولو آنکه این کار شما را از وقتی که یک سایت خوب را هر روز یک بار چک میکنید، مطلعتر نکند.»
در سال ۲۰۰۸، نشریۀ کلمبیا جورنالیزم ریویو مقالهای منتشر کرد با عنوان «اضافهبار!»، که به بررسی خستگی خبری در «عصر اطلاعاتِ بیش از اندازه» میپرداخت. در زمان انتشار این مقاله، گوشیهای بلکبری همچنان بر بازار گوشیهای هوشمند سلطه داشتند، در گوشیهای آیفون خبری از سرویس پوش نوتیفیکیشن (اعلانهای فوری) نبود، قابلیت ریتوییت به توییتر اضافه نشده بود و سایت بازفیدنیوز وجود نداشت. وقتی به گذشنه نگاه میکنیم، ایدۀ رنجبردن از اضافهباری اطلاعات در سال ۲۰۰۸ ایدهای عجیب و جالب به نظر میرسد. اکنون، یعنی بیش از یک دهه بعد، از قرار معلوم ارزیابیِ جدیدی در پیش داریم.
سال گذشته تیم کوک، مدیر عامل شرکت اپل، از قابلیت جدیدی در آیفون بهنام اسکرین تایم رونمایی کرد که به کاربران امکان میدهد فعالیت گوشی خود را زیر نظر داشته باشند. کوک طی مصاحبهای در کنفرانس فورچون اعلام کرد که خودش بر کاربرد گوشی خودش نظارت دارد و تعداد اعلانهای دریافتیاش را خیلی کم کرده است. او گفت: «فکر میکنم دیگر بر همۀ ما عیان شده است که برخی از ما روی ابزارهای خود بیش از حد وقت صرف میکنیم.»
بهتر است ببینیم سازمانهای خبری در مشکلاتی که نیوپورت و کوک مطرح میکنند چه سهمی داشتهاند. پایگاههای رسانهای تقلیل یافتهاند به مبارزه بر سر سهمی از توجه ما در دنیای آنلاین که روزبهروز کوچکتر میشود؛ وقتی فیسبوک، گوکل و پلتفرمهای دیگر زندگی دیجیتال ما را به انحصار خود در آوردهاند، در این میان، سازمانهای خبری با تکیه بر چنین سایتهایی نقشی جنبی گرفتهاند و تابع آنها شدهاند. این وابستگی تأثیری قوی میگذارد بر اینکه چه رویدادهایی دنبال میشوند، چگونه ارائه میشوند و با چه سرعت و حجمی به وقوع میپیوندند.
فرانکلین فوئر، سردبیر پیشین نیوریپابلیک، در کتاب دنیای بدون ذهن: تهدید وجودیِ شرکتهای فناوری بزرگ (۲۰۱۷) از «مسابقهای بیشرمانه و دیوانهوار برای کلیک جمعکردن از راه فیسبوک» و «تلاشی بیامان برای بهرهگیری از الگوریتمهای گوگل» سخن میگوید. روزنامهها و مجلات مدتها در پی هدایت خیل عظیمی از خوانندگان بودند، ولی این کارها پیشتر عمدتاً در حیطۀ تخصصی بخش نشر و توزیع بود؛ اتاقهای خبر، مصون از چنین فشارهایی، از اینکه خوانندگان واقعاً چه میخوانند بیخبر بودند. امروزه سنجش مخاطب همهجا هست، چه در سازمانهای خبری قدیمی و چه آنهایی که آنلاین متولد شدهاند.
در روزنامۀ تایمز همه در اتاق خبر به یک ابزار تحلیل داخلی و سفارشیشده دسترسی دارند که نشان میدهد هر یک از مطالب را چند نفر میخوانند، خوانندگان اهل کجا هستند، از چه ابزارهایی استفاده میکنند، مطالب چگونه بالا میآیند و اطلاعاتی از این دست. افزون بر این، ابزارهای تجاری تحلیل مخاطب، مانند چارتبیت و گوگل آنالیتیک، نیز بهطور گسترده در دسترساند. من خودم، بهعنوان دبیر سایت نیویورکر، همیشه سایت Parse.ly را در مرورگرم باز میگذارم، برنامهای که به صورت آنی آمار خوانندگان مختلف را برای هریک از مطالب وبسایت نشان میدهد.