به گزارش سحامنیوز٬ آقای کروبی در این نامهی تاریخی خود خطاب به روحانی، گفته که «اینجانب نه از شما طلب رفع حصر دارم و نه این کار را در اختیار شما میدانم؛ لیکن از شما میخواهم براساس تکلیفی که قانون اساسی و مردم برعهده تان گذاشتهاند، از حاکمیت مستبد بخواهید تا دادگاه علنی ام، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد تا به یاری خداوند و به اتفاق وکلایم با استماع کیفرخواست، ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاههای قانونی و غیر قانونی گذشت را به اطلاع عموم برسانم.»
شش سال از حبس و حصر آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد در حالی سپری شده که هیچ مقام قضایی مسئولیت حبس و حصر غیرقانونی و غیرشرعی را بر عهده نگرفته است. آقای کروبی بارها به طرق مختلف درخواست برگزاری دادگاهی هرچند ناعادلانه، اما علنی را مطرح کرده بود. اما تاکنون هیچ اقدامی در جهت تعیین تکلیف این حصر صورت نگرفته است.
متن نامه مهدی کروبی به حسن روحانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر گرامی حجت السلام و المسلمین آقای روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیت
در ابتدا لازم است از همکاران محترم جنابعالی بخصوص بذل توجه آقای دکتر قاضی زادههاشمی وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین اخوی محترم تان تشکر کنم.
همانطور که میدانید اینجانب بعد از ۴ دوره نمایندگی مردم در مجلس و ریاست مجالس سوم وششم، تاسیس و اداره نهادهایی نظیر کمیته امداد و بنیاد شهید، وکالت تام در کلیه اموال مربوط به بنیانگذار جمهوری اسلامی، سرپرست حجاج ایرانی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی و نماینده امام در لرستان؛ در سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ به پیشنهاد جمعی از دوستان اصلاح طلب و تمایل خود، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدم. متاسفانه در هر دو دوره حق ملت سربلند ایران و اینجانب با دخالت بخشی از نیروهای سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات ضایع شد و فردی که حقه باز و دروغگو بود و نسبتهای ناراو به مقدسات و تشیع میداد، به ملت و کشور تحمیل شد تا فاسدترین دولت پس از مشروطیت بنام انقلاب اسلامی رقم خورد.
در این دورهی نکبتبار، خسارتهای سنگینی بر مردم و کشور تحمیل شد که اگر بتوان آثار زیان بار مادی آن شامل غارت اموال عمومی، هدر رفتن ۷۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی و درآمدهای مالیاتی، بذل، بخشش و یا فروش زمینهای مناطق تفریحی و مناطق آزاد از پارک پردیسان گرفته تا کیش و قشم، انتقال ۲۲ میلیارد دلار به دبی و ترکیه، گم کردن دکلها نفتی و کشتیهای ثبت نشده و … را در چند دهه آتی جبران کرد، لیکن بدون تردید نمیتوان آثار زیان بار فرو ریختن اخلاق، شکاف و بی اعتمادی مردم به حکومت و روحانیت و مهمتر آسیبهای وارده به تشیع و امام زمان(عج) را به این سادگی جبران کرد.
نفوذیهای دشمن با تکیه بر خود محوری، جاه طلبی و حب ریاست و توسعه قدرت برخی شخصیتها که خیال میکنند سرنوشت سایر ملل مسلمان و کشورها منطقه در ید قدرت آنهاست، کشور را عامدانه به دام تحریمها کشاندند و سرمایههای ملی را از یک سو با غارت و حاتم بخشی نابود کردند و از سوی دیگر دست برجیب مردم بردند و همزمان با فقر و آوارگی و تنگدستی آنان، کشور را به لبه پرتگاه بردند. واگر نبود عنایت خاص پرودگار و آگاهی اقشار مختلف جامعه و تدبیر دولت و برخی بزرگان، ماجراجوییهای هسته ای، کشور را به ناکجاآباد میبرد. متاسفانه جاه طلبی و ریاست برخی را چنان فراگرفته که حد و مرزی برای هواهای نفسانی خود قائل نیستند و ثروت و فرزندان این ملت را قربانی مطامع بلند پروازیهای خود در منطقه قرار دادهاند.
خوشبختانه ایستادگی و مقاومت اقشار مختلف مردم بویژه دانشجویان، فعالان سیاسی و حقوق بشری در حوادث ۸۸ و نیز آگاهی بخشی رسانههای آزاد درس بزرگی به کسانی داد که برخلاف اهداف شهدای انقلاب و جنگ و اندیشه امام رای مردم را زینتی بیش نمیدانند و میخواستند بنام مردم و بکام خود سرنوشت انتخاباتها را به گونهای دیگر رقم زنند. خدا را شاکرم که در انتخاباتهای ۹۲ و ۹۴ مردم با حضور پرشور خود جواب قاطعی به تمامیت خواهان دادند و برخی از نورچشمیهای حاکمیت را از صحنه خارج کردند و هوشمندانه نسبت به ابزاری شدن شورای نگهبان به محوریت دبیر آن، که فهم و درکاش خود حکایتی است خواندنی؛ اعتراض کردند و هنوز راه اصلاح ساختار نظام را در صندوق رای میجویند.
متاسفانه شورای نگهبان با دوری از وظایف ذاتی خود و اعمال نظارتی که در مخیله هیچ یک از تدوین کنندگان قانون اساسی نمیگنجید به ابزاری در ید حاکمیت تبدیل گردیده است. از این رو در انتخاباتها شاهدیم که این شورا با هتک حیثیت اشخاص محترم و تضییع حقوق مردم، برای حاکمیت جریانی خاص و حذف جریان دیگر تلاش میکند. روزی برای تفرقه درمیان اصلاح طلبان صلاحیت افرادی برای احراز پست ریاست جمهوری که شرایط آن مطابق اصل ۱۱۵ قانون اساسی متفاوت از دیگر مسئولتهاست (در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴) را احراز میکند و روز دیگر صلاحیت همان افراد را برای احراز سمت نمایندگی (انتخابات مجلس دراسفند ۹۴) رد میکند. سیر قهقرایی این شورا تا آنجا پیش میرود که پس از پیروزی نامزدی در اصفهان با بدعتی عجیب و مضحک منتخب مردم را از ورود به مجلس محروم میکند و آرای مردم را نادیده میگیرد. پس از احراز صلاحیت نامزدها و برگزاری صحیح انتخابات، بررسی مجدد صلاحیت منتخبان، بدعتی است خطرناک که صد البته دولت و مجلس نباید تن به این فعل غیر قانونی دهند، زیرا اعتبار نماینده برعهده نمایندگان است نه شورای نگهبان!
رییس جمهور محترم
اینجانب در سال ۸۸ با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمدم و در مناظرهای از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل آنان را در ردیف جهاد فی سبیل الله دانستم. پس از اعلان نتایج مضحک انتخابات ۸۸ ، در مقابل این حرکت خطرناک که ریشه آن از انتخابات ۸۴ نشات گرفته بود و هدفی جز نابودی جمهوریت و اسلامیت نظام نداشت، ایستادم و گفتم “تازه این اول داستان است.” چرا که سکوت در مقابل زیادخواهی ارباب قدرت را، به معنای مشارکت در پروژهی جمهوری زدایی و اسلام زدایی نظام میدانستم و با علم به هزینه سنگین آن، در کنار مردم ماندم و به یاری خداوند خواهم ماند. ایستادگی و مقاومت در قبال نگرشهای مستبدانه، تنها راه اصلاح و بازگشت به مسیر قانون است. از تهدیدها، تهمتها، ناسزاها و آزارها نهراسیدم و نمیهراسم؛ به جرم هویدا کردن اسرار و دفاع از حقوق و آزادیهای مردم، بارها خانه و کاشانهام را ویران کردند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتم،همهی نزدیکانم را تحت فشار قرار دادند و حتی یکی از فرزندانم را دستگیر و تا حد مرگ کتک زدند. بی حرمتیها را به جان خریدم و گفتم “فرزند احمدم و صدایم خفه نمیشود.”
اگر در رژیم فاسد گذشته از شعبان جعفری در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استفاده گردید ولی در این حاکمیت هر روز در سرتاسر کشور از این دست اوباشها برای حمله به بیوت مراجع تقلید، رجال منتقد مذهبی و سیاسی، سفارتخانهها، مراکز علمی و هنری بنام ارزشها استفاده میگردد، برای امیال سیاسی شان حرمت حرم و مسجد را هم میشکنند و حریم و مرزی در رفتارهای مذبوحانه شان قائل نیستند. بطوریکه خودسانسوری را به برخی از بزرگان تحمیل کردند. یکی از مراجع بزرگ قم در قبال عدم انتشار نظراتش گفته بود “حوصله ندارم شیشه منزلم را بشکنند.”
جناب آقای روحانی
از بهمن ۸۹ تا بهمن ۹۲ با محرومیتهای بسیار به مکانهای مختلفی منتقل شدم و سپس از بهمن ۹۲ تاکنون در منزل شخصیام با حضور ماموران امنیتی در حصر و حبس بی ضابطهای قرار گرفتم. در این سالها حق دفاع در مقابل اتهامهای وارده، فرافکنیهای رسانه ملی و دیگر تریبونها و رسانههای وابسته به بیت المال از من سلب شده است. طنز ماجرا آنجاست که آنانی که سرمایههای مادی و معنوی کشور را به پای کذابی گذاشتند و نتیجهی بصیرت شان این روزها برهمه روشن شده، بابصیرت و نجیب شدند؛ و آنانی که هشدار دادند و این روزها را پیش بینی کردند و در چند سال گذشته برای تلاش اصلاح گرایانه شان متحمل حبس و حصر غیرقانونی شدند، نانجیب نام گرفتند. چه رقت انگیز است این توهم اربابان قدرت که فکر میکند عزت و ذلت بندگان خدا در اختیار آنان آست. امروز روز سخن گفتن و ایستادن در مقابل قانون گریزان است. فرهنگ ایثار و شهادت، ظلم ستیزی را به ملت بزرگ ایران آموخته است. هیچ کس نباید به بهانه مصلحت با ظلم همراه شود و یا در مقابل آن سکوت کند. مصلحت خود را مصلحت کشور تعبیر و تفسیر نکنیم. باید در مقابل اندیشهای که با انحصار قدرت غیرپاسخگو بدنبال حاکمیت تک صدایی ست ایستاد. تردید نکنیم که تعلل و کوتاهی امروز نخبگان، رقم زننده هزینههای سنگین کشور و مردم در آینده خواهد بود.
اینجانب نه از شما طلب رفع حصر دارم و نه این کار را در اختیار شما میدانم؛ لیکن از شما میخواهم براساس تکلیفی که قانون اساسی و مردم برعهده تان گذاشتهاند، از حاکمیت مستبد بخواهید تا دادگاه علنی ام، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد تا به یاری خداوند و به اتفاق وکلایام با استماع کیفرخواست، ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاههای قانونی و غیر قانونی گذشت را به اطلاع عموم برسانم. خروجی این دادگاه مشخص خواهد کرد که برگشته از انقلاب و نانجیب، و ادامه دهنده راه انقلاب و نجیب، کدامیک از طرفین دعوا و نزاع انتخابات ۸۸ قرار دارند. قل کفى بالله بینی و بینکم شهیدا. تاکید میکنم حکم صادره از این محکمه را با جان و دل پذیرا هستم و بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر از آن استقبال میکنم، زیرا عالم محضر خداست و جانشین و خلیفه او در زمین مردماند و چه داوری بهتر از خدا و مردم.
و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین
مهدی کروبی
جماران – ۲۱ فروردین ۱۳۹۵