یکشنبه، ۴ بهمن، ۱۳۹۴
مصطفی تاجزاده در نامهای به آیتالله خامنهای، پیرامون ردصلاحیتهای گستردهٔ اصلاح طلبان و معتدلین نظام و موضع رهبری در اینباره، نوشته است: انتظار میرفت که جنابعالی در دیدار با دست اندرکاران انتخابات، شورای نگهبان را به تجدیدنظر در عملکرد اعتمادسوز و مشارکت ستیز هیأتهای نظارتش فرامی خواندید تا بارقهای از نور و امید بر دل دردمند ایرانیان بتابد. افسوس که کلمهای در این باب نگفتید و در عوض به دفاع از جوانانی پرداختید که با عملکرد زورمدارانه خود، روز به روز در افکار عمومی منزویتر میشوند.
تاجزاده با اشاره به اینکه اکثر قریب به اتفاق چهرههای شناخته شده و رأی آور اصلاحطلب برای اینکه حساسیت شما برانگیخته نشود، ثبت نام نکردند تا فضا برای رسیدگی عادلانه به صلاحیت دیگر داوطلبان حامی دولت باز شود که نشد بلکه بیشتر از همیشه شد! یادآور شده است که در این روند نیز نه رد صلاحیت شدگان و نه طرفدارانشان به تحصن و تجمع دست نزدند، لحن و ادبیاتشان را تغییر ندادند و از عدم شرکت و تحریم سخن نگفتد. به عکس، بر مشارکت در این انتخابات تحت هر شرایطی تأکید ورزیدند و عرض حال به شورای نگهبان بردند.
متن نامه مصطفی تاجزاده را که سایت کلمه آن را منتشر کرده به شرح زیر است:
به نام خدا
مقام محترم رهبری
با سلام و احترام
مستحضرید که خبر بهتآور ردصلاحیت ۶۰ درصد داوطلبان انتخابات مجلس کام مردم را تلخ کرد، به حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی ایران لطمه زد و ایرانیان را در برابر آزادیخواهان جهان سرافکنده نمود. انتظار میرفت که جنابعالی در دیدار با دستاندرکاران انتخابات، شورای نگهبان را به تجدیدنظر در عملکرد اعتمادسوز و مشارکت ستیز هیأتهای نظارتش فرامی خواندید تا بارقهای از نور و امید بر دل دردمند ایرانیان بتابد. افسوس که کلمهای در این باب نگفتید و در عوض به دفاع از جوانانی پرداختید که با عملکرد زورمدارانه خود، روز به روز در افکار عمومی منزویتر میشوند و هیچ چیز جز ترک رفتار و گفتار غیرفرهنگی و غیرقانونیشان قادر به جلب نظر مثبت ملت به ایشان نخواهد بود.
جنابعالی در این سخنرانی تعریفی جدید و عجیب از رقابت ارائه دادید: «مهمترین شرط یک رقابت سالم شرکت همه واجدان شرایط رأی در آن است!» شرط دوم آن را نیز «حضور همراه با بصیرت و با فکر مردم در انتخاب افراد صالح» برشمردید. حال آنکه اولین شرط رقابت، حضور حداقل دو رقیب در میدان است. انتخابات رقابتی نیز از این قاعده مستثنی نیست و هم چنان که از نام هردو برمی آید مستلزم در دسترس بودن گزینههای مختلف است. رقابت بیرقیب را خدا هم نافرید. شرط دوم داوران بیطرف با داوری بیطرفانه است. چنانچه داور هوادار یک طرف باشد یا جانبدارانه قضاوت کند، سلامت رقابت به خطر میافتد یا مخدوش میشود. سومین شرط بهرهمندی برابر رقبا از امکانات و فرصتها و نیز تحمل محدودیتها به نحو یکسان است. اگر به یک تیم اجازه دوپینگ بدهند و هم زمان مانع ورود نامآورترین بازیکنان تیم مقابل به میدان شوند یا رسانههای عمومی در خدمت یک طرف و علیه رقیب او فعالیت کنند یا استادیومهای دولتی به رایگان در اختیار تیمی قرار بگیرد و تیم مقابل اجازه تمرین حتی در مکانهای اختصاصی خود را نیابد، رقابت سالم نخواهد بود. شرط چهارم نیز تلاش حرفهای، قانونی و اخلاقی رقباست. هرگاه شرایط چهارگانه فوق تحقق یابد، مردم مشتاقانه در چنین انتخابات رقابتی شرکت میکنند و به انتخاب بهترینها، البته از نظر خود، میپردازند.
آنچه شما فرمودید نتیجه طبیعی رقابت سالم است نه شرط آن. پس اگر سیاست نظام، شرکت همه واجدان شرایط در انتخابات پیش روست، راهی جز تحقق شرایط چهارگانه وجود ندارد. شهرآوردها به آن دلیل پرتماشاچیترین بازیها هستند که دو تیمی که از همه تیمهای شهر قدرترند، به مصاف هم میروند. استقلال و پیروزی در تهران، ذوب آهن و سپاهان در اصفهان و تراکتورسازی و شهرداری در تبریز. انتظار مشارکت ۵۴ میلیونی با قلع و قمع نامزدهای منتقد، ناسازگار است.
رهبر محترم
جنابعالی به درستی «تمکین همه دستگاههای دست اندرکار انتخابات به قانون و رعایت مرّ قانون» را از الزامات سلامت انتخابات خواندید. اما کلامی در نقد قانونشکنی آشکار هیأتهای نظارت شورای نگهبان در رد صلاحیت بیش از ۶ هزار داوطلب نگفتید. چرا؟ مگر طبق قانون مصوب مجلس تشخیص مصلحت نظام که با حضور آقای جنتی و دیگر اعضای شورای نگهبان به تصویب رسید، تمام مراجع رسیدگی کننده به صلاحیت داوطلبان موظف نشدند که: «صرفا براساس مواد قانونی و براساس دلایل و مدارک معتبر که توسط مراکز مسئول قانونی به مراجع اجرایی و نظارتی ارسال شده است، به بررسی صلاحیت داوطلبان بپردازند و چنانچه صلاحیت داوطلبی را رد کردند، باید علت رد صلاحیت را با ذکر مواد قانونی مورد استفاده و دلایل مربوطه به داوطلب ابلاغ کنند.» (۲۲ آبان ماه ۱۳۷۸) طبق این قانون، که محصول توافق مجلس پنجم با دولت اصلاحات بود و با تأیید اکثر قریب به اتفاق اعضای مجمع به استثنای آقای جنتی و یکی دو عضو دیگر شورای نگهبان به تصویب رسید، مراجع اجرایی و نظارتی موظفند: ۱- صرفا یعنی فقط ۲- براساس دلایل و مدارک معتبر و نه هر دلیل و مدرکی ۳- مراکز مسئول قانونی یعنی قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و ثبت احوال و نه دستگاههای قانونی اما غیرمسئول در انتخابات مانند سپاه و بسیج و … به صلاحیت داوطلبان رسیدگی کنند. چنانچه ۴- صلاحیت داوطلبی را رد کردند، نه اینکه صلاحیت او را احراز ننمودند، ۵- علت رد صلاحیت نه دلایل عدم احراز صلاحیت او را ۶- با ذکر مواد قانونی مورد استناد و دلایل مربوطه و نه دلایل سستی از این قبیل که اکثریت اعضا صلاحیت شما را احراز نکردند، به داوطلب ابلاغ کنند.
ملاحظه میفرمایید که قانونگزار به هیچ وجه متذکر «عدم احراز صلاحیت» نشده است که هیأتهای نظارت شورای نگهبان بتوانند بیش از ۳۵۰۰ داوطلب را با این عنوان غیرقانونی از شرکت در رقابتهای انتخاباتی محروم کنند. علاوه برآن اکثریت سه هزار داوطلب رد صلاحیت شده نیز براساس دلائل و مدارک غیرمعتبر دست گاههای غیرمسئول از گردونه رقابتها خارج شدهاند که اقدامی خلاف قانون است.
جناب آقای خامنهای
توصیه جنابعالی مبنی بر اینکه «اذهان را مشوش نکنید. بگذارید مردم با شوق و ذوق و نشاط بروند سمت انتخابات. مردم را به انتخابات بدبین نکنید. عدهای کمین کردهاند که با حضور نیافتن مردم در انتخابات یا تحریم و سست کردن انتخابات از نظام جمهوری اسلامی ایران مچگیری کنند.» متین و به جاست. حتما متسحضرید که هیچ جریانی به اندازه حامیان دولت و اصلاحطلبان مشتاق مشارکت پرشور شهروندان در انتخابات ۷ اسفندماه نیستند. چراکه هر اندازه تعداد رأی دهندگان بیشتر شود، آرای آقایان هاشمی، روحانی و سید حسن خمینی در خبرگان و عارف و … در مجلس افزایش مییابد و تعداد بیشتری از کاندیداهای اصلاحطلب و معتدل روانه مجلسین میشوند و در جانب مقابل کاهش نرخ مشارکت، احتمال انتخاب دلواپسان را بالا میبرد که برجام را فتنه هستهای و بدتر از ترکمانچای میخوانند و مترصدند که در اولین فرصت آن توافق را به هم بزنند و بعضا حاضرند برای به شکست کشاندن دیپلماسی دولت، منافع و مصالح ملی و آبروی کشور را یکجا با سفارت عربستان به آتش کشند.
تندروانی که برای اثبات صحت ادعای خود که «هیچ عاقلی در ایران سرمایهگذاری نمیکند» به مانع تراشی در روابط ایران با کشورهای اروپایی مشغولند و درصددند دکتر روحانی را به نخستین رئیس جمهور یک دورهای تبدیل کنند و بسترساز دور تازهای از حاکمیت بیکفایتی و ندانم کاری، دشمن تراشی و انزواطلبی، حرامخواری و فسادپروری شوند. پس نه موافقان دولت و برجام، که مخالفان افراطی آن دو خواهان سرد شدن انتخاباتند.
رهبر محترم
آیا میتوانید رفتار و گفتار نسنجیدهای را نام ببرید که به اندازه رد صلاحیت ۶۰ درصدی داوطلبان، اذهان را مشوش کرده از شور و نشاط مردم کاسته، به ناامیدی آنان از انتخابات دامن زده و به بدخواهان برای مچ گیری از جمهوری اسلامی ایران بهانه داده باشد؟ پس چرا معترض چنین رفتار مشارکت سوزی نمیشوید؟ وانگهی چرا باید بین سخنان امیدآفرین شما و عملکرد یأسآور شورای نگهبان چنین شکاف بزرگی دیده شود؟ برای مثال شما از نرمش قهرمانانه در هر دو عرصه سیاست داخلی و خارجی سخن میگویید و اجازه انجام بازی برد – برد و مذاکرات دو جانبه با امریکا و بازگشایی سفارت بریتانیا را میدهید اما با تصمیم منصوبانتان سهم منتقدان رد صلاحیتی است گستردهتر از زمانی که حرفی از نرمش قهرمانانه نبود! با طرح حق الناس مردم را خشنود کردید اما آقای جنتی در حذف داوطلبان رکوردی بیسابقه زد به گونهای که اصولگراها از وفور نامزد رنج میبرند و نمیدانند با چه سازوکاری از ۸۸ کاندیدا به فهرستی ۳۰ نفره برسند اما اصلاحطلبان عزا گرفتهاند که چگونه فهرست خود را پر کنند در حالی که تنها ۵ نامزدشان تایید شدهاند، آن هم در تهران که کاندیداهایشان حتی در انتخابات ۸۸ از احمدینژاد بیشتر رأی آورد. آخر این چه رقابت سالمی است که یک طرف با نامزد زیاد و رأی کم مواجه است و رقیبش با رأی زیاد نامزد کم دارد؟
مقام رهبری
مهندسی کردن انتخابات برای تخصیص اکثریت کرسیهای مجلس به جناحی خاص قبل از برگزاری انتخابات، طبق روشی که سردار مشفق شرح داد، نیاز به رد صلاحیت ۶۰ درصدی ندارد و با درصدی به مراتب کمتر نیز تحقق پذیر است. این واقعیت به همراه توسل دلواپسان به مشارکت کم مردم در انتخابات، انسان را به این نتیجه میرساند که عدهای آگاهانه در صدد شوک وارد کردن به هم وطنان به منظور کاستن از میزان مشارکت آنانند. مقصودم کسانی است که تهدید و تحریم خارجی را قابل تحملتر از موفقیت حامیان دولت میدانند. جنابعالی نباید به این گروه اجازه اجرای برنامه مشارکت سوزشان را بدهید. از سوی دیگر حتما توجه دارید که اکثر قریب به اتفاق چهرههای شناخته شده و رأیآور اصلاحطلب برای اینکه حساسیت شما برانگیخته نشود، ثبت نام نکردند تا فضا برای رسیدگی عادلانه به صلاحیت دیگر داوطلبان حامی دولت باز شود که نشد بلکه بیشتر از همیشه شد! در این روند نیز نه رد صلاحیت شدگان و نه طرفدارانشان به تحصن و تجمع دست نزدند، لحن و ادبیاتشان را تغییر ندادند و از عدم شرکت و تحریم سخن نگفتد. به عکس، بر مشارکت در این انتخابات تحت هر شرایطی تأکید ورزیدند و عرض حال به شورای نگهبان بردند. حال نوبت شماست که به این نیک گمانی و بزرگواری و ترجیح مصالح ملی بر منافع جناحی پاسخ درخور دهید. نوبت شماست چرا که همه ایرانیان موافق و مخالف میدانند که بعد از این آنچه رخ دهد با نظر جنابعالی خواهد بود. اگر تغییر معناداری در جهت مثبت ببینند به گونهای که انتخابات واقعا رقابتی شود، سپاسگزار و دعاگوی شما خواهند بود. چنانچه همین وضعیت با اندک تغییری ادامه یابد و بعد از ردصلاحیت فلهای تعدادی به شکل قطره چکانی تأیید شوند، آن را نیز سیاست رهبر و البته به ضرر میهن و مردم و آیین خویش ارزیابی میکنند و برای تحقق خواست خود به جستجوی راهی ویژه خواهند پرداخت و به یاری خداوند از دل انتخاباتی مهندسی شده حماسهای دیگر خواهند آفرید.
جناب آقای خامنهای
در سال ۸۸ شکست احمدینژاد را شکست خود خواندید، البته در جلسات خصوصی، و همین موضع به بسیج قوای لشکری و کشوری به سود او انجامید و سرانجام آن شد که نباید میشد. در سال ۹۰ نیز با راهبرد «مجلس اصولگرا با سلایق مختلف» راه بر تک صدا شدن گشودید و صد البته نتیجه یک دست شدن حکومت را دیدید و دیدیم که همانا از هم پاشیده شدن شیرازه مدیریت کشور بود و سقوط ارزش ریال و کاهش قدرت خرید مردم به یک سوم تنها ظرف دو سال، چنگ انداختن اصولگراها به صورت یکدیگر و خلق یک شنبههای سیاه و انتقام و سرانجام سیستماتیک و فراگیر شدن فساد و حرامخواری در تمام ارکان حکومت، همراه با تحریمهای بیسابقهای که آن را جنگ تمام عیار خواندید در حالی که یک انتخابات رقابتی در آن سال میتوانست مانع اجرا شدن تحریمهای نفتی و بانکی بشود. اکنون هنگام جبران خطاهاست. درست است که امروز نه تحریم هستیم و نه شبح جنگ در آسمان ایران در پرواز است، اما هم چنان به مشارکت آحاد ایرانیان و برپایی انتخاباتی باشکوه نیازمندیم. داعش چهرهای زشت و خشونت پرور از اسلام و مسلمانان ترسیم کرده و منطقه در آستانه ورود به جنگ شیعه – سنی است. در داخل نیز مشکلات و مصائب ژرفتر و وسیعتر از آن است که حل آنها از عهده یک جناح به تنهایی برآید. انتخاباتی رقابتی و گسترده پاسخ مناسبی به هر سه مسأله فوق است. از اینها گذشته، شورای نگهبان حداکثر میتواند مانع شکلگیری مجلسی در تراز این ملت شود، اما هرگز قادر نیست مجلسی مطلوب خود را تشکیل دهد. این ملت ثابت کرده است که میتواند از دل مهندسی شدهترین انتخابات حماسه بیافریند. اما چه زیباست که رهبری خود مسیر را برای رقابت سالم هموار سازد تا شور و نشاط به میهن بازگردد و با شکوهترین انتخابات در کشورمان شکل گیرد و این گونه جلوی یأس و ناامیدی ملت ایران را بگیرد.
سیدمصطفی تاجزاده
بهمن ماه ۹۴ بند انفرادی اوین