روزنامه شهروند / چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳
دیروز که پنجمین همایش سلامت روان و رسانه در بیمارستان روزبه برگزار شد، شرایط سلامت روان ایرانیان بررسی شد. شرایطی که تحتتأثیر ناهنجاریها و تغییرات اجتماعی، مختل شده، جامعه را تماشاگر کرده و ارتباطات اجتماعی را کمعمق و ضعیف کرده. آمارها جدید نبود، همان شیوع ۲۳ و ۲۵ درصدی اختلالات روانی در میان ایرانیان.
محمدباقر صابریزفرقندی، دبیرعلمی این همایش، اولین کسی بود که پشت تریبون رفت و به همین موضوع هم اشاره کرد. «۲۵ درصد ایرانیان در طول زندگی خود از یکی از اختلالات روانی رنج میبرند، درصد زیادی از این افراد هم نیاز به مراقبت دارویی و درمان پیدا میکنند، اما متاسفانه بیش از ۵۰ درصد افرادی که به درمان نیاز دارند برای درمان مراجعه نمیکنند، آماری که در دنیا بیشتر از اینهاست.»
او یکی از دلایل مراجعه نکردن بیماران را انگ ناشی از بیماریهای روانی اعلام کرد با این توضیح که: «محوریت همایش امسال سلامت روان و رسالت همگانی است، بخش کوچکی از سلامت روان با نظام سلامت است، هرچند وزارت بهداشت باید در توسعه خدماتش در این بخش، نقش بیشتری ایفا کند، با این همه تمام دستگاهها باید در این زمینه ورود پیدا کنند تا برای ارتقای سلامت روان بهویژه در بحث پیشگیری و بهداشت روانی اقدام شود.»
او توزیع خدمات روانپزشکی در کشور از جمله متخصصان و مراکز درمانی را مناسب ندانست. «متاسفانه شکافی میان نیازهای جامعه و خدمات را شاهد هستیم. همه اینها در شرایطی است که سطح سواد سلامت روان در کشور ما حتی در میان متخصصان بسیار کمتر از آن چیزی است که انتظار داریم.»
محمدرضا سعیدآبادی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو، هم در این مراسم حضور داشت. او صلح و توسعه را دو هدف سازمان جهانی یونسکو عنوان کرد.«صلح به معنای صلح ذهنی و اندیشه انسان و توسعه به معنای توسعه پایدار موردنظر است. اگر دنبال این دو هدف یونسکو باشیم، جایگاه سلامت روان اهمیت ویژهای پیدا میکند.»
او ناهنجاری اجتماعی در جامعه را به جزر و مدی تشبیه کرد که ارتباط معناداری با سلامت روان همان جامعه دارد. «گزارشها نشان میدهد که در وضع مد ناهنجاریهای اجتماعی اگر به سلامت روان جامعه در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و درمانی نگاه شود، قطعا یک ارتباط معناداری در حوزه سلامت روان را شاهد خواهیم بود.»
او تأکید کرد: «پژوهشهای انجام شده حکایت از این دارد که ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه ما به نوعی در وضع مد قرار دارد که باید به سلامت روان توجه دیگری شود.» دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو با طرح این پرسش که چقدر رسانهها روی موضوع آموزش کار کردهاند و چقدر متخصصان با قلم ساده در رسانهها با مردم صحبت کردهاند، ادامه داد: «ما نیازمند روزنامهنگارانی هستیم که با موضوعات سلامتروان آشنا باشند، باید در این زمینه پژوهشهای زیادی انجام شود تا زمانی که این مسائل بررسی نشود، نمیتوان کاری انجام داد.»
او به پیگیری برنامه سازمان جهانی یونسکو و کمیسیون ملی یونسکو در ایران با عنوان مدیریت دگرگونیهای اجتماعی اشاره کرد. «قرار است کارگاه آموزشی برای روزنامهنگاران در حوزه سلامت روان برگزار کنیم و متخصصانی را از سازمان یونسکو دعوت کنیم.»
رسانهها نسبت به پزشکان بدبین هستند
فریدون صدیقی، روزنامهنگار و مدرس روزنامهنگاری هم در این همایش حضور داشت. او به بدبینی رسانهها نسبت به پزشکان اشاره کرد و گفت: «من این را بهعنوان کسی که دهها سال در این حوزه کار کردهام و کار میکنم به شما میگویم اقلیتی از پزشکان خوبند اما رسانهها به بسیاری بدبین هستند.»
او از مسئولان خواست تا برای پزشکان متخصص برنامه آموزش بگذارند. «روانشناسان باید برای پزشکان متخصص برنامه بگذارند چرا که رسانهها مشکل خاصی ندارند و بیمار نیز مطیع محض است بنابراین برای متخصصان نشست بگذارید و به آنها بگویید به ما مردم رحم کنند.»
مصطفی معین، رئیس کرسی یونسکو در آموزش سلامت یکی دیگر از سخنرانان بود. او به کمرنگ شدن نقش نهادهای مذهبی در ارتقای سلامت روان اشاره کرد. «با وجود اهمیت نهادهای مذهبی در ارتقای سلامت روان جامعه، متاسفانه نقش این نهادها به دلیل سیاستزدگی در کشور تضعیف شده است، سهم عواملی مانند نهادهای مذهبی و اجتماعی در کنار افزایش خودآگاهی، شبکههای اجتماعی، آموزش و یادگیری مستمر در طول زندگی، رابطه بهتر با دوستان و همسایگان، اشتغال، ورزش، اوقات فراغت و مسکن مناسب در ارتقای سلامت روان، چندین برابر تشخیص پزشکی و درمانهای دارویی روانپزشکی است.»
او نتایج پژوهشی را یادآور شد که حکایت از بیاعتمادی ۸۰ درصد مردم جامعه به یکدیگر دارد. «براساس یک پژوهش انجام شده در کشور ۸۰درصدی مردم به یکدیگر سوءظن داشته و بیاعتماد هستند که این امر در کاهش سرمایه اجتماعی و سلامت روان جامعه مخاطراتی را همراه دارد.» رئیس کرسی یونسکو در آموزش سلامت از اینکه ایران در زمینه سرمایه اجتماعی جزو ۱۰کشور آخر دنیا قرار دارد، ابراز تاسف کرد و گفت: «سرمایه اجتماعی ما بسیار پایین بوده، جامعهای از همگسیخته و در معرض آسیبهای اجتماعی داریم.»
به گفته معین، هرقدر بیشتر به سمت جامعه مدنی، فرهنگ و ساختارهای دموکراتیک برویم از آسیبهای اجتماعی و روانی در جامعه کاسته میشود. «به همین خاطر لازم است تا نهادهای مدنی و شبکههای اجتماعی مجازی و غیرمجازی توسعه پیدا کنند چرا که فضای مجازی فرصت بسیار مناسبی را برای آموزش، مبادله اطلاعات و عرصه ایدهها در سطح ملی و جهانی فراهم کرده که متاسفانه به جای بهرهگیری از این امکانات با فیلتر کردن و سانسور آن مانع ایجاد میکنیم.»
۴۰ درصد شهروندان دارای علایم بیماری روانی هستند
در ادامه این نشست، میزگردی با مدیریت هادی خانیکی، دانشیار گروه ارتباطات دانشگاه علامهطباطبایی با موضوع «رسانهها و جامعه مدنی» برگزار شد. خانیکی با بیان اینکه آسیبدیدگان سلامت روان بیش از آنکه دچار سلامت روان شوند، دچار اختلال ارتباطی در جامعه هستند، گفت: «جامعه ما دچار فقر و ضعف در گفتوگوست، این موضوع ارتباط را ضعیف میکند.»
براساس اعلام این استاد ارتباطات، جامعه ما دچار تغییرات فزاینده شده. «ما با جامعه در حال گذار در ادبیات توسعه مواجه هستیم، اما سرعت این گذار در کشور، قابل توجه است، همانطور که افراد جسمشان در برابر این تغییرات دچار آسیب میشود، روانشان هم آسیب میبیند، هر کسی در این شرایط دچار مشکلات روانی میشود.» او ادامه داد: «نزدیک به ۴۰ درصد شهروندان دارای علایم بیماری روانی هستند، دیگر نمیشود بیتفاوت از کنار این مسأله گذشت، اینها همه عوارض جامعه دستخوش تغییر است.»
خانیکی به پدیده اجتماعی دیگری اشاره کرد. «اتفاق دیگری که رخ داده این است که جامعه ما تبدیل به تماشاگر شده و کمتر نسبت به مسائل کنش نشان میدهد، اتفاقاتی که باید افراد را تکان دهد با دوربینهای تلفنهمراه، ثبت میشود و در اینستاگرام و سایر فضاهای مجازی منتشر میشود. مشهورترین آن هم اتفاقی بود که برای دختری در پل مدیریت رخ داد.»
او ادامه داد: «جامعه ما تبدیل به جامعهای دوربینی شده، این دوربینی شدن، دیگر هیچ حریمی را باقی نگذاشت، گسترش فضاهای مجازی تبدیل به یک تهدید شده.»
در ادامه این همایش میزگرد دیگری با عنوان «روان و نقش پرستاران» با حضور، احمد حاجبی، رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت، فتاحزاده، مدیرمسئول روزنامه «سپید»، ابوالفضل جاریانی، رئیس انجمن پرستاری ایران و پرویز مظاهری، دکترای تخصصی روانپزشکی برگزار شد.
در پایان هم جایزه کرسی یونسکو در آموزش سلامت به دکتر نصرتالله پورافکاری، استاد برجسته روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، بهاءالدین خرمشاهی، نویسنده و قرآنپژوه شاخص، مترجم و روزنامهنگار و زهرا عالینژاد، عضو هیأتعلمی گروه اکولوژی انسانی دانشکده بهداشت داده شد.
رئیس کرسی یونسکو در آموزش سلامت در گفتوگو با «شهروند»:
نگران شدت اختلالات روانی در ایران هستیم
مصطفی معین، رئیس کرسی یونسکو در آموزش سلامت در حاشیه پنجمین همایش سلامت روان و رسانه در گفتوگو با «شهروند» درباره شیوع اختلالات روانی در کشور توضیح میدهد.
چند سال است که مسئولان از آمار شیوع ۲۳ تا ۲۵ درصدی اختلالات روانی در ایران صحبت میکنند، حالا چند سالی است که این آمار تکرار میشود. چقدر این اعداد و ارقام قابل اتکاست و در سالهای گذشته دچار تغییر شده یا خیر؟
افزایش شیوع بیماریهای روانی تنها مسأله جامعه ایرانی نیست، در جامعه جهانی هم همین اتفاق افتاده است، میتوان گفت که در دو سه سده گذشته با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی و در دو سه دهه اخیر درفرآیند جهانی شدن، شاهد افزایش نابرابری در سطح جهانی بودهایم، این نابرابری و تبعیض منجر به بالا رفتن میزان فقر، دو قطبی شدن جامعه، خشونت، اختلالات روانی و... شده است. جامعه ما هم از این موضوع مصون نیست، تحقیقات انجام شده حکایت از شیوع ۲۰ تا بیش از ۳۰ درصدی این بیماریها دارد.
چه اتفاقی در جامعه رخ داده که تا این میزان اختلالات روانی شایع است؟
البته همانگونه که گفته شد همین شاخصها را در جوامع دیگر هم کم و بیش شاهد هستیم. بهطورکلی در جوامعی که در دوره گذار قرار دارند، بهویژه گذار سیاسی، دموکراسی یا بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، ممکن است که این شاخصها بالا رود و وقتی به ثبات بیشتری در حوزههای اشتغال، سیاست، مدیریت و امنیت و یا اصلاح ساختار نظام اجتماعی میرسیم، آسیبهای روانی نیز فروکش میکنند.
اما ظاهرا جامعه ما همچنان در مرحله گذار قرار دارد، چرا که آسیبها درحال افزایش است.
بله، ما در دوره گذار هستیم و هنوز به ثبات نرسیدهایم، جامعه ما به دلیل جنگ ۸ ساله و تلاطمهای ۱۰ سال اول بعد از انقلاب، دچار آسیبهای جدی شده است که این آسیبها به تدریج دارد خودش را نشان میدهد. نباید فکر کرد که موضوع یک شبه ایجاد شده، اینها ریشههای قدیمی و مزمنی دارند و سالها هم ادامه خواهد داشت. این موضوع نیاز به آیندهنگری و سیاستگذاریهای درست و بلندمدت علمی دارد، باید سعی شود که تمام زمینههای آسیبها شناسایی و ریشه یابی شود، تا بتوانیم از بروز بیشتر آن پیشگیری و آسیبهای شایع را کنترل کنیم وگرنه رو به افزایش خواهد گذاشت.
در سالهای گذشته شاهد وقوع پدیدههای اجتماعی مختلفی در جامعهمان بودیم، موضوعی که در همین همایش هم به آن اشاره شد، تماشاگر شدن جامعه ایرانی است. ما در سالهای اخیر شاهد بالا رفتن انواع خشونتها و بیتفاوتی به این خشونتها شدهایم. به نظر شما کارهایی که برای کنترل آسیبها شده، چقدر موثر بوده؟ یا اصلا کاری انجام شده؟
اقدامات و تأثیر آنها خیلی کم بوده است. نوع نگاه ما به انسان چه بهعنوان نخبگان علمی و دانشگاهیان یا علمای دینی و دولتمردان، باید تغییر کند، انسان به لحاظ دیدگاه اعتقادی و از منظر خرد جهانی، کرامت دارد، حقوق شهروندی و اساسیاش باید تأمین و به رسمیت شناخته شود. وقتی این نگاه تحقق عملی پیدا نکند، فرد خود را فاقد احساس امنیت و تنها و آسیبپذیر مییابد. به همین خاطر طبیعی است که در این شرایط آسیبها و اختلالات روانی چون افسردگی، اضطراب و روانپریشی افزایش پیدا کند. زمانی که احساس آزادی در انسان وجود نداشته باشد، خود این موضوع زمینهای برای ایجاد آسیبهای فردی و اجتماعی میشود و خود را در جامعه به شکلهای مختلف مانند بیانگیزگی، اعتیاد، خشونت، طلاق، خودکشی، جرم و جنایت و اعتراض یا فساد، بحرانهای اقتصادی و کاهش بهرهوری در تمام حوزهها نشان میدهد. بر این اساس باید در نوع نگاه به انسان و حقوق اساسیاش تجدیدنظر شود.
به اعتقاد شما وضع جامعه ما از نظر سلامت روان نگرانکننده است؟
به نظر میرسد که اینطور باشد. جامعه ما یک جامعه آسیبدیده است که نیاز دارد مسائل و مشکلاتاش به صورت جدی بهعنوان یک مسأله ملی در دستورکار ارکان نظام مانند دولت و مجلس و قوه قضائیه و ارگانهایی که در سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی دست دارند، قرار گیرد و برای آنها راهحلهای علمی و اندیشیده شود.
کرسی یونسکو چقدر میتواند در این موضوع نقش داشته باشد؟
کرسی یونسکو تنها یک نهاد مشورتی و غیراجرایی مرتبط با سازمان جهانی یونسکو است. این کرسی طی قرارداری میان دانشگاه علوم پزشکی تهران و سازمان یونسکو از سال ۸۳ کارش را شروع کرده و برنامههای آموزشی و پژوهشی خود را در اولویتهای 9گانهای برپایه بار بیماریها در کشورمان قرار داده است که «سلامت روان» در رأس این اولویتها قرار دارد. ما سعی کردهایم در جنبه کارشناسی و مشورتی در سطوح عمومی و تخصصی فعالیت کنیم که یکی از آنها برگزاری همین همایش سلامت سالانه «سلامت روان و رسانه» در ۵ سال گذشته است.
با توجه به فعالیتهای شما، دستگاههای دولتی چقدر به فعالیتها و مشورتهای ارایهشده از سوی این کرسی در زمینه سلامت روان توجه میکنند و از آن برای تصمیمگیریها استفاده میکنند؟
البته با دفتر سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت در برگزاری این همایشها همکاری داریم ولی بهطورکلی به نظر میرسد دستگاههای اجرایی چندان استفادهای نمیکنند یا اینکه احساس نیاز به مشورت نمیکنند، بیشتر همکاری ما با نهادهای مدنی و انجمنهای علمی است.