محمد مجتهد شبستری، اسلامشناس ایرانی، به اظهارات اخیر آیتالله مصباح یزدی در باره “آزادی”پاسخ گفته است. مصباح یزدی “آزادی” را “بت” دانسته بود که باید شکسته شود. مجتهد شبستری میگوید: «آزادی بت نیست، بت شکن است.»
روز پنجشنبه (۱۸اردیبهشت/ ۸ مه) آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در سخنانی در قم گفت: «امروز فرهنگ جهانی دنیا بر اساس قداست آزادی استوار شده. این فرهنگی جهانی است و پرچمدار این فرهنگ آمریکاییها هستد و بتی که امروز در عالم پرستش میشود بت آزادی است.»
مصباح یزدی افزود: «بسیاری از کشورهای اسلامی این فرهنگ را مورد توجه قرار داده و متأسفانه کشور ما را نیز فرا گرفته؛ روشنفکران و دولتمردان ما بیش از همه متأثر هستند و جرأت اینکه در برابر این بت اظهار مخالفتی کنند ندارند.»
آیتالله مصباح توصیه کرد که در شرایط کنونی باید در برابر این فرهنگ جهانی ایستادگی و مقابله کرد و “بت آزادی را شکست”.
چهار روز پس انتشار سخنان این روحانی محافظهکار در رسانههای ایران، محمد مجتهد شبستری، پژوهشگر سرشناس علوم دینی در ایران، به این اظهارات پاسخ داد.
مجتهد شبستری روز دوشنبه (۲۲ اردیبهشت/۱۲ مه) در وبسایت شخصی خود نوشت:
آزادی بت نیست، بت شکن است!
اگر آزادی را بت بشماریم و جامعه را از آن محروم سازیم، انسانها چگونه میتوانند تشخیص دهند که بت چیست و خدا کیست تا از بتها دور شوند و به خدا بپیوندند؟
۱- امروز ساعت ۷، وقتی روزنامه شرق به دستم رسید، چشمم به این تیتر اصلی در صفحه اول افتاد: بت آزادی را باید با ایستادگی شکست[۱]
در اصطلاح دین، بت ضد خداست. وقتی میگویند فلان شیء یا فلان شخص بت شده منظور این است که آن شیء یا شخص در نظر انسانها به جای خدا نشسته و مانع خداپرستی حقیقی گشته است. وقتی فردی از عالمان قرائت رسمی از دین میگوید آزادی بت است مقصودش این است که آزادی ضد خداست و مانع خداپرستی است و عالمان دین باید هرگونه بت پرستی را نفی کنند.
۲- هسته اصلی آزادی در عصر حاضر محرز دانستن حق آزادی تفکر، عقیده و بیان همراه با مسئولیت اخلاقی برای همه افراد جامعه بدون هیچ استثناء میباشد. پرسش من این است که اگر آزادی را بت بشماریم و آن را انکار کنیم و جامعه را از آن محروم سازیم، انسانها چگونه میتوانند تشخیص دهند که بت چیست و خدا کیست تا از بتها دور شوند و به خدا بپیوندند؟ مگر ممکن است آزادی تفکر و عقیده و بیان در یک جامعه به رسمیت شناخته نشود اما آنچه بت پرستی است از آنچه خدا پرستی است بدون فریب و ابهام از یکدیگر متمایز گردد. اگر تمام افراد جامعه بدون استثنا نژادی، مذهبی و جنسیتی و هر گونه تبعیض دیگر حق آزادی تفکر، عقیده و بیان نداشته باشند و آن را اِعمال نکنند چگونه معلوم میشود چه کسی به بت پرستی دعوت میکند و چه کسی به خدا پرستی میخواند؟ چه کسی دکان باز کرده و عوامفریبی میکند و جیب پر میکند و نیاز خود به جاه و جلال را ارضاء میکند و به قول حافظ در میخانه را بسته اما در خانۀ تزویر و ریا گشوده[۲] و چه کسی واقعا به انسانها عشق میورزد و در صدد این است که آنها را به آغوش خدا و خوشبختی جاویدان برساند؟ و بالاخره چه کسی واقعاً به خدا میخواند و چه کسی گرچه ظاهراً از خدا میگوید اما با انواع لطایف الحیل و ترفندهای نظری و عملی و ساختن و پرداختن لقبها و هیکلهای دهشت آور به خود میخواند! چه کسی شیفته خدمت است و چه کسی تشنۀ قدرت؟
۳- در حال حاضر برای زیستن مسالمت آمیز همۀ افراد جامعۀ ایرانی با یکدیگر و رها شدن ما از مشکلات بنیادین فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که گریبانگیر ما گشته دو راه بیشتر در پیش پای ملت ایران و علمای دین نیست:
الف ـ حق آزادی تفکر، عقیده و بیان برای همۀ افراد جامعه، بدون استثنا مسلم شناخته شود و بحث و بررسی و انتقاد و گفتگوی عمومی مداوم، در فرهنگ دینی ساری و جاری گردد، علمای رسمی دین به انتقاد از نظرها و اَعمال آنها از سوی ملت تن دهند و رابطه فکری و عملی این دو طرف با یکدیگر از حالت اطاعت و تقلید کورکورانه یک طرفه به یک گفتگوی همدلانه دو طرفه مبدل گردد.
ب ـ عالمان رسمی دین همچنان اصرار کنند که آزادی بت است و ما باید این بت را بشکنیم و فضولی موقوف! ما باید همچنان یکطرفه بگوئیم و عمل کنیم و شما هم باید بپذیرید و تقلید کنید و خدا پرستی جز این نیست. چه کسی تردید میکند این دومی چیزی نیست جز خفقان، ظلمت محض و خشونت عریان!
آقایان محترم! آزادی بت نیست، بت شکن است. فقط در پرتو درخشان آزادی است که همه بتها یکی پس از دیگری شکسته میشوند.
——————
[۱] محمد تقی مصباح یزدی، روزنامه شرق (۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳) به نقل از خبرگزاری تسنیم
[۲] در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند (حافظ)