اعتماد / حمیدرضا میرزاده
آب، چالش بزرگ دولتهای خاورمیانه است. این جمله را مطالعات اخیر ناسا نشان میدهد. ناسا اخیرا با مدلسازی رایانهیی، دست به کار انجام مطالعهیی شده که نتایج آن برای کشورهای خاورمیانه چندان امیدوارکننده نیست.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که متوسط میزان بارندگی در کره زمین برای چند دهه آینده کاهش خواهد داشت اما الگوی بارش در مناطق مختلف با تغییرات گستردهیی روبهرو خواهد شد. پژوهشگران ناسا پیشبینی کردهاند که روال بارندگی در اقلیمهای مختلف در دهههای آینده تشدید خواهد شد به این معنا که مناطق مرطوب و پرباران شاهد بارشهای بیشتر خواهند بود و مناطق خشک، بارش کمتری خواهند داشت اما در نهایت میانگین کلی بارش در کره زمین با کاهش روبهرو خواهد شد.
آن طور که پژوهشگران ناسا در تحقیقات خود پیشبینی کردهاند، خاورمیانه یکی از پرچالشترین مناطق جهان از نظر تنش آبی و ایران یکی از کشورهایی خواهد بود که با بحران جدی روبهرو خواهد شد. متوسط میزان بارش در ایران سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر و میزان متوسط تبخیر ۹۰۰ میلیمتر در سال اندازهگیری شده که از نظر بارش، یک سوم میزان جهانی و از نظر تبخیر سه برابر میزان جهانی است.
در چنین شرایطی، برنامهریزی توسعه و استفاده از منابع آب در ایران منجر شده تا در حال حاضر بسیاری از پهنههای آبی کشور مانند تالابها و رودخانههای مهم ناپدید و از سوی دیگر ذخیره آبهای زیرزمینی کشور با افت شدید سطح روبهرو شوند. به این ترتیب با به وقوع پیوستن پیشبینیهای ناسا، ایران در شرایطی ویژه و بحرانی با ابعادی بسیار گستردهتر از وضعیت فعلی قرار خواهد گرفت.
خودکفایی در کشاورزی یا امنیت غذایی؟!
«محمد درویش» فعال محیط زیست و مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است که وضعیت فعلی ایران در حال حاضر نیز «بحرانزده» است: «رویه مصرف آب ما حتی بدون هشدارهای اقلیمی هم به اندازه کافی بحرانزا بوده است. اگر این پیشبینیهای اقلیمی نیز به وقوع بپیوندد، یک فاجعه به تمام معنا در کشور ما رخ میدهد.»
او میگوید: «در سه دهه اخیر که چنین پیشبینی ای وجود نداشته و ریزشهای آسمانی ما رقم ثابتی داشته است، بهشدت منابع آب زیرزمینی کشور را از دست دادهایم، سفرههای آب زیرزمین آنقدر کاهش پیدا کردهاند که پدیده نشست زمین رخ داده. ما در برخی مناطق با فروچالهها روبهرو بودهایم که این خود به معنی فاجعه است.»
درویش نیز همانند بسیاری از کارشناسان محیط زیست و منابع آب، برنامههای ناپایدار توسعه و مدیریت نادرست منابع آب را علت اصلی این وضعیت میداند: «آرمانی که ما برای توسعه انتخاب کردهایم، آرمانی اشتباه است. آرمان ما رسیدن به خودکفایی در کشاورزی به هر قیمتی است در صورتی که آرمان باید رسیدن به امنیت غذایی به هر قیمتی باشد.»
مطالعات جامع آب در ایران که توسط وزارت نیرو انجام شده، نشان میدهد که منابع آب تجدیدپذیر در ایران سالانه ۱۳۰ میلیارد مترمکعب است که از این میزان ۹۳ میلیارد مترمکعب آن (۷۱ درصد) هر ساله برداشت میشود. طبق آمارهای سازمان خواروبار جهانی (فائو) در سال ۱۳۴۰ از میزان کل آبهای استحصال شده، نزدیک به ۹۷ درصد در بخش کشاورزی، بیش از یک درصد در بخش خانگی و حدود یک درصد نیز در بخش صنعتی مورد استفاده قرار میگرفت. این ارقام در سال ۱۳۸۰ به ۸/ ۹۲ در بخش کشاورزی، شش در بخش خانگی و ۲/ ۱ در بخش صنعتی رسید. پیشبینی این ارقام برای سال ۱۴۰۰ به حدود ۸۸ درصد در بخش کشاورزی، ۷ درصد در بخش خانگی و ۵ درصد در بخش صنعتی خواهد رسید. به این ترتیب، بخش کشاورزی مهمترین مصرفکننده آب در ایران است. به بیان دیگر، کشاورزی یکی از محورهای اصلی توسعه در ایران محسوب میشود؛ بخشی که فعالیت آن به آب بستگی دارد.
درویش میگوید: «توسعه ما کاملا وابسته به آسمان و ریزشهای جوی است. برای کشوری که ۱۲۳ میلیون تن محصول غذایی تولید میکند و به دنبال افزایش این رقم به ۳۰۰ میلیون تن است تا بتواند ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت را در خود بپذیرد، خبر کاهش بارندگی، فاجعهیی ویرانگر محسوب میشود. دقت کنید که همین هشدارها برای کشور همسایه ما، امارات متحده عربی است. اما آنها اینقدر که ما احساس خطر میکنیم، نمیکنند چون آنها مبنای استراتژی توسعهشان بر بازرگانی، تجارت و گردشگری است و این فعالیتها کمترین میزان آب را احتیاج دارند که این آب را میتوان از طریق آبشیرینکنها به هر طریقی تامین کرد.»
توسعه کشاورزی و آبی که هدر میرود
برابر آمارهای دولتی از مجموع ۱۶۵ میلیون هکتار مساحت کشور، ۳۷ میلیون هکتار اراضی مناسب برای کشت در کشور وجود دارد که از این میزان نیز ۸/ ۱۸ میلیون هکتار زمین به زیر کشت محصولات مختلف رفته است. از این میزان ۸/ ۷ میلیون هکتار زمین در کشور معادل ۵/ ۴۱ درصد از زمینهای کشاورزی زیر کشت آبی (فاریاب) و ۵/ ۶ میلیون هکتار معادل ۵/ ۳۴ درصد از زمینهای کشاورزی زیر کشت دیم و مابقی این رقم معادل ۲۴ درصد زمینهای کشاورزی نیز آیش هستند. با وجود اینکه سطح زمینهای کشت فاریاب و کشت دیم فاصله چندانی با یکدیگر ندارند اما ۹۰ درصد محصولات کشاورزی ایران در زمینهای فاریاب تولید میشوند و سهم زمینهای دیم تنها ۱۰ درصد از کل محصولات کشاورزی است.
از سوی دیگر میزان آب مصرف شده در این زمینها به نسبت بازده محصول محل بحثهای فراوان است. در واقع آنچه «راندمان آبی» در بخش کشاورزی خوانده میشود در ایران عددی در حدود ۳۲ درصد است به این معنا که تنها ۳۲ درصد از میزان آبی که وارد زمینهای کشاورزی میشود منجر به تولید محصول و مابقی آن هدر میرود. این هدر رفت بالای آب، به دلیل سامانههای سنتی انتقال آب و آبیاری در زمین کشاورزی است. عمده زمینهای کشاورزی در ایران، به روشهای قدیمی نظیر روش غرقابی آبیاری میشوند که بخش زیادی از آب در این روش تبخیر میشود. در صورتی که با سرمایهگذاری بر روشهای آبیاری مدرن میتوان راندمان آبی زمینها را تا ۷۰ درصد افزایش داد.
طبق گزارشهای ارائه شده از سوی دولت ایران به فائو، در سال زراعی ۹۱-۹۰ جمع تولیدات کشاورزی آبی ۳/ ۶۸ میلیون تن بود که برای تولید این میزان ۸۶ میلیارد مترمکعب آب مصرف شد که معادل یک مترمکعب آب برای تولید ۷۹۰ گرم محصول بود. در صورتی که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، میزان محصول تولید شده به ازای هر مترمکعب آب، عددی نزدیک به دو کیلوگرم است.
با اینحال بخش کشاورزی معمولا در پی افزایش تولید محصول در واحد سطح نیست بلکه همواره سعی داشته تا کمبود مواد غذایی در کشور را از طریق افزایش سطح زیرکشت جبران کند. سازمان جنگلها و مراتع که طبق قانون مالکیت اراضی ملی (۸۵ درصد مساحت کشور) را در اختیار دارد، همواره زیرمجموعهیی از وزارت کشاورزی بوده است و هر زمان که بخش کشاورزی نیاز به تولید محصول بیشتر داشته، سازمان جنگلها و مراتع را وادار به واگذاری زمین به کشاورزان کرده است. دستور واگذاری دو میلیون هکتار از اراضی ملی جهت توسعه کشاورزی، از آخرین دستورات رییسجمهوری پیشین به وزیر کشاورزی دولت دهم بود.
از طرفی، رایگان بودن آب به عنوان نهادهیی برای کشاورزی، انگیزهیی برای صرفهجویی و افزایش راندمان آبی زمینها برای کشاورزان ایجاد نمیکند چراکه صرف هزینه برای کاهش مصرف کالایی رایگان، برای کشاورزان مقرون به صرفه نیست.
این میان، رفتار وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی مدیریت آب در کشور نیز محل تردیدهای فراوان است. این وزارتخانه عموما بر «استحصال آب» تکیه داشته و تلاش برای «کاهش مصرف آب» چندان در کارنامهاش به چشم نمیخورد. نگاهی به روند ساخت مدیریت منابع آب در کشور نشان میدهد که ظاهرا این وزارتخانه، خود را مکلف به تامین آب میداند و چندان پیگیری چگونگی استفاده از آب تامین شده نیست.
نمونه بارز این رفتار، در استان اصفهان و در ماجرای خشک شدن زایندهرود مشهود است. استان اصفهان با متوسط بارندگی ۱۲۰ میلیمتر در سال و تبخیر سالانه یک هزار و ۶۰۰ میلیمتر، جزو استانهای خشک در ایران محسوب میشود اما در همین استان خشک، ۲۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی به زیر کشت برنج رفتهاند. هر چند که در سال آبی گذشته این میزان زمین برنج به هفت هزار هکتار کاهش یافته اما کشت محصولی آببر مانند برنج در استان اصفهان، هیچگاه محل انتقاد وزارت نیرو به عنوان مدیر و متولی تامین آب در کشور نبوده است.
کشت محصولات آببر در استان اصفهان در کنار صنایع پرمصرفی چون صنایع آهن و فولاد، امروز زایندهرود به عنوان پرآبترین رودخانه فلات مرکزی ایران را به خشکی کشانده است. با این حال خشکی زایندهرود باعث نشده تا وزارت نیرو با ایجاد محدودیت برای مصرفکنندگان آب سعی در کنترل میزان مصرف آب کند بلکه این وزارتخانه در طرحی جدید، سعی دارد تا سالانه ۵۸۰ میلیون مترمکعب آب را از طریق تونل، از سرشاخه رود کارون به زایندهرود برساند!
مردم چه میگویند؟
گفتوگو با مردم نشان میدهد که تقریبا همگان با مساله کمبود آب آشنا هستند و درباره لزوم صرفهجویی در مصرف آب، شنیدهاند. اما به نظر میرسد، تصور بخش زیادی از مردم از کمبود آب و هدررفت آن، مربوط به آب تصفیه شده و آشامیدنی است. نگاهی به تبلیغات وزارت نیرو در رسانهها این مساله را آشکار میکند که عمده تبلیغات برای صرفهجویی در مصرف آب، محدود به آب آشامیدنی است و این تبلیغات، کاهش هدر رفتن آب در بخش کشاورزی را در نظر ندارند.
«مصطفی» حدودا ۵۰ سال و راننده تاکسی سرویس در تهران است و به گفته خودش هر روز، روزنامه میخواند. او میگوید: «تا زمانی که آب تصفیه شده قابل خوردن از آب شستوشو جدا نشود، همیشه کمبود آب داریم. در دوبی دیدهام که مردم آب خوردن را میخرند و آب لولهکشی فقط برای شستوشو است.» اما او درباره مصرف آب در کشاورزی اطلاعات زیادی ندارد. میگوید: «فقط شنیدهام که کشاورزان بیش از اندازه آب مصرف میکنند. در روستای پدریام (روستایی در استان مرکزی) مردم همیشه بر سر آب اختلاف دارند. یادم میآید از سالها قبل این اختلاف همیشه وجود داشته. آن زمان زمینهای کشاورزی مردم بسیار کمتر از حالا بود و آب هم بیشتر بود و مردم هم بر سر آب اختلاف داشتند. حالا زمینهای کشاورزی ۱۰ برابر شده و آب هم کمتر شده. با این همه زمین بیشتر، وضع زندگی مردم روستا تغییری نکرده و چه بسا مشکلات اقتصادیشان بیشتر هم شده. همیشه فکر میکردم وقتی زمینها بیشتر شوند، مردم محصول بیشتری برای فروش داشته باشند و وضع مالیشان بهتر شود؛ اما اینطور نیست.»
«مهین»، میانسال و خانهدار است. او اهل آذربایجان شرقی است اما در تهران زندگی میکند. او هم مانند بسیاری از آذری زبانها پیگیر وضعیت دریاچه ارومیه است. میگوید: «مدتها بود که فکر میکردم دریاچه ارومیه به خاطر مصرف زیاد آب لولهکشی خشک شده است. اما چند وقت پیش که برنامه مناظره را از تلویزیون دیدم، متوجه شدم که دریاچه ارومیه به خاطر مصرف آب در کشاورزی در حال خشک شدن است.» او میگوید: «همیشه به ما میگفتند که در مصرف آب صرفهجویی کنید و در تلویزیون هم همیشه نشان میدهند که مثلا موقع مسواک زدن باید شیر آب را ببندیم. اینها بد نیست اما هیچوقت ندیدم که تلویزیون تبلیغی نشان بدهد و به کشاورزان بگوید تا کمتر آب مصرف کنند.»
«لیلا» ۲۸ ساله و کارشناس ارشد بازرگانی است. او کارمند یک شرکت خصوصی فعال در حوزه واردات و صادرات است و میگوید که علاقهیی به دیدن تلویزیون ندارد و ترجیح میدهد اخبار را از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک دنبال کند. میگوید: «درباره کمآبی در اینترنت زیاد خواندهام. بیشتر مطالب مربوط به آب، درباره دریاچه ارومیه، زایندهرود و رودخانه کارون است. من و خیلی از دوستانم در فیسبوک مطالب مربوط به خشک شدن دریاچه ارومیه را خواندهایم و فکر میکنیم که ساخت سدها باعث شده تا این دریاچه خشک شود.»
او میداند که بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است و میگوید: «بسیاری از کسانی که در شبکههای اجتماعی هستند اطلاعات زیادی درباره مصرف آب ندارند. در یک گزارش خواندم که با همین مقدار آبی که در زمینهای کشاورزی مصرف میشود میتوانیم سه تا چهار برابر محصول کشاورزی تولید کنیم اما باید برای این کار، روی زمینهای کشاورزی و وسایل آبیاری تحت فشار سرمایهگذاری کنیم. اما دولت به جای این کار سد میسازد.»
اما هدررفت مستقیم آب در زمینهای کشاورزی، تنها بخشی نیست که باعث از دست رفتن منابع آب میشود. بخشی از آب، به طور غیرمستقیم و از طریق ضایعات محصولات کشاورزی هدر میرود. سازمان میادین میوه و تربار تهران اخیرا اعلام کرد که در حدود ۳۰ درصد محصولات کشاورزی پیش از رسیدن به دست مصرفکنندگان تبدیل به ضایعات میشوند. روشهای سنتی بستهبندی و انتقال محصولات از زمینهای کشاورزی تا فروشگاهها، باعث افزایش حجم ضایعات شدهاند.
«کریم» ۲۲ ساله است و در یکی از میادین میوه و تربار در شرق تهران به عنوان فروشنده مشغول به کار است. او میگوید که حدود یکپنجم از میوه و سبزیجاتی که برای فروش به میدان میوه و تربار میرسد، یا به کلی از بین رفتهاند یا آنکه به فروش نمیرسند و دور ریخته میشوند. او میگوید: «از صد کیلو کاهویی که برای ما میرسد، مجبوریم حدود ۲۰ کیلو را دور بریزیم چون این کاهوها بدون هیچ وسیله و بستهبندی در وانت گذاشته میشوند و تا به اینجا برسند، بسیاری از آنها له شده و غیرقابل استفاده شدهاند. کلا کاهو و سبزیجات ضایعات زیادی دارند و فروشندهها میدانند که اگر نتوانند امروز تمام کاهوها و سبزیهایشان را بفروشند، باید آنها را دور بریزند به خاطر همین، مقدار کمی را هر روز به مغازهشان میآورند.»
او میگوید ضایعات میوه نیز نسبتا زیاد است: «بعضی میوهها کلا ضایعات زیادی دارند. مثلا سیب میوهیی است که اگر درست نگه داشته شود، بدون یخچال، تا چند روز قابل نگهداری است اما اگر به آن ضربه بخورد، لکهدار میشود و مشتری آن را نمیخرد. ولی بعضی میوهها مثل آلو یا انجیر را فقط یکی، دو روز میتوان نگهداشت. زود شکلشان تغییر میکند و خریداری ندارند. گوجهفرنگی و خیار هم ضایعات زیادی دارند. کافی است، هر روز که میدان میوه و تربار تعطیل میشود، سری به سطل آشغالهای جلوی میدان بزنید. میبینید که سطلها پر از ضایعات میوه و سبزی هستند.»
با وجود این ضایعات گسترده و هدررفت بالای آب در کشاورزی، اما هنوز تبلیغات کاهش مصرف آب، در صرفهجویی مصرف آب لولهکشی خلاصه میشود. هنوز وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی اقدامات خاصی را برای تغییرات فرهنگی در این زمینه انجام ندادهاند.
درویش میگوید: «در بخش آب شرب گفته میشود که تنها در تهران میزان هدررفت سالانه آب برابر دریاچه سد کرج است. اگر در پایتخت وضعیت به این شکل است، ببینید در بقیه شهرها به چه صورتی است. با اینحال مجموع مصرف آب شرب در کشور سالانه حدود شش میلیارد مترمکعب است در حالی که در بخش کشاورزی ۹۰ تا ۹۴ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنیم.»
به نظر میرسد، تغییر روشهای آبیاری و افزایش راندمان آبی زمینها کشاورزی، مهمترین اقدام برای مقابله با بحران آب در ایران باشد. بحرانی که در صورت به وقوع پیوستن پیشبینیهای ناسا، ابعاد مخرب آن چند برابر خواهد شد.
«عیسی کلانتری» دبیرکل خانه کشاورز بخشی از این بحران را در چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز بازگو کرد. او گفت: «در صورت ادامه برداشت بیرویه از منابع آب، تا ۲۵ سال دیگر، ۶۰ میلیون نفر از جمعیت در اثر تشنگی میمیرند.»
به گفته کلانتری در سال گذشته (۱۳۹۱)، ۵۵ درصد نیاز غذایی کشور در کالاهای اساسی از خارج وارد شده است که کاهش شدید منابع آب علت آن بوده است. به نظر میرسد، در سالهای آینده مهمترین محور در تصمیمگیریهای توسعه در ایران موضوع آب و بحران آن باشد. موضوعی که اگرچه نظر دولت یازدهم را به خود جلب کرده، اما با توجه به محدودیتهای همیشگی اقلیم ایران، هیچگاه در صدر اولویتها قرار نگرفته و ارزشهای واقعی منابع آب و ضرر و زیانهای اقتصادی ناشی از تحدید آن به طور واقعی در معادلات توسعه در نظر گرفته نشده است.
باید منتظر ماند و دید که «حسن روحانی» رییسجمهوری یازدهم که در نخستین حضورش در شورای عالی آب، دولتش را پیگیر جدی حل بحران آب دانسته بود، چه اقداماتی را برای خروج کشور از این بحران جدی انجام خواهد داد.