طی یک تفاهم نامه میان اداره کل آموزش و پرورش تهران و حوزه علمیه تهران، مدارس دولتی تحت پوشش این طرح، به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل میشود.
بر اساس این سند، مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس، مدیریت تربیتی مدارس را بر عهده خواهند گرفت.
در این سند، اداره کل آموزش و پرورش تهران، تعهداتی را به حوزه علمیه داده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
۵-۳ تعیین مکان مشخص برای روحانی به عنوان دفتر کار برای ارائه مشاوره و یا پاسخگویی به سوالات و ارتباط با خانوادهها
۸-۳ ابلاغ حکم روحانیون تعیین شده از طرف معاونت به مناطق و مدارس
۹-۳ حمایت و تامین نیازهای مالی و امکانات لازم به صورت ویژه
۱۰-۳ زمینه سازی برای استفاده مستمر از روحانی مدرسه و اساتید حوزه علیمه در جلسات خانوادهها، دانش آموزان و معلمان
۱- اگر چه ارتباط و تعامل اصل پذیرفته شدهای در روابط و معادلات سازمانی است، اما نکته مهم آن است که این ارتباط نباید منجر به خدشه دار شدن استقلال و هویت سازمانی مانند آموزش و پرورش شود.
هر سازمانی کارکرد خاص خود را دارد و آموزش و پرورش متولی اصلی تعلیم و تربیت رسمی در کشور است و این اختیار به هیچ وجه قابل تفویض نبوده و نیست!
۲-در حالی که بسیاری از مدارس ما فاقد کتابخانه، آزمایشگاه، اتاق (سالن مطالعه) و حتی نمازخانه و... میباشد، آموزش و پرورش ما چگونه میخواهد مکان مشخص و یا ثابتی را برای فعالیت کار این عزیزان فراهم آورد؟
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش به کارکردها و محدودیتهای دستگاه تحت مدیریت خویش واقفند؟
۳-در حالی که آموزش و پرورش ما درگیر کسری بودجه، فقدان اعتبار لازم برای پرداخت سرانه مدارس، پرداخت اضافه کار عوامل اجرایی مدارس، معوقات حق التدریس از سال تحصیلی قبل و... است، مسئولان آموزش و پرورش چگونه و طبق چه محاسباتی قرار است نیازهای مالی این سند را برآورده و امکانات لازم را در حد «ویژه» برای طرف مقابل تامین کنند؟
آیا وزارت آموزش و پرورش بودجهها و یا اعتبارات دیگری دارد که فرهنگیان و تشکلهای معلمان از آن اطلاعی ندارند؟
۴-کمبود مربی بهداشت در مدارس معضلی است که در ۶ سال گذشته برای حل آن وزرای آموزش و پرورش و بهداشت پیشنهادها و برنامههای مختلفی اعلام کردهاند که هیچیک تاکنون عملیاتی نشده و با بازنشسته شدن مربیان قدیمی هر روز به دامنه این مشکل افزوده میشود.
افزایش چشمگیر بیماریهای پرخطر همچون هپاتیت و ایدز در جوامع امروزی و نیاز به آموزش شهروندان برای جلوگیری از گسترش این بیماریها به خصوص در آموزش و پرورش که بزرگترین جامعه تحت پوشش یعنی کودکان و نوجوانان ۷ تا ۱۸ را در مجموعه خود دارد لزوم به کارگیری مربیان و معلمان بهداشت را در سایر مسائل بهداشتی به روز افزایش میدهد اما در کشور ما این موضوع از سوی مسئولان مغفول مانده است.
«در حال حاضر مدارس کشور به ۱۷ هزار مربی بهداشت نیاز دارد.»
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات در فروردین ۱۳۹۰ عنوان کرده است: «که هم اکنون به ازای هر سه هزار و ۵۰۰ دانش آموز یک مربی بهداشت در ایران فعالیت میکند در حالی که حداقل مطلوب میانگین یک مربی به ازای هر ۷۰۰ دانشآموز است.»
حال سوال ما از مسئولان وزارت آموزش و پرورش آن است که برای بهداشت مدارس چه تفاهم نامه و یا همکاری با متولی بهداشت و درمان کشور به امضا رساندهاند وآیا به این مشکلات واقفند؟
آیا در مدارس ما، مربیان بهداشت، مشاوران و یا حتی مربیان هلال احمر حضور دارند؟
۵- در مدارس ما، پست سازمانی «معاون پرورشی» با وظایف و کارکردهای مشخص تعریف شده است. همچنین معلمان دینی وظیفه آموزش آموزههای دینی را بر عهده دارند.
آیا قرار است پست جدیدی در سازمان آموزش و پرورش تعریف شود، در حالی که هیچ گونه تناسب منطقی و مناسب میان تعداد دانش آموزان و کارکنان آموزش و پرورش وجود ندارد؟
حضور روحانیون محترم در مدارس چه نسبت سازمانی و کارکردی با پستهای سازمانی خواهد داشت؟
آیا واگذاری «تربیت دینی» مدارس به نهادی خارج از آموزش و پرورش، به معنای زیر سوال بردن زحمات و تلاشهای معلمان دینی و معانین خدوم و زحمتکش پرورشی در مدارس نیست؟
۶- «مساجد» با معماری خاص و نیز فضای روحانی که دارند بهترین جا و مناسبترین مکان برای انتقال و پرورش آموزههای دینی هستند.
روحانیت با در اختیار داشتن حدود ۷۰ هزار مسجد و بیش از ۱۰ هزار امامزاده، پایگاههای نماز جمعه، کانالهای صدا و سیما و... چه نیازی به ورود مستقیم به مدارس دارد؟
اگر در تربیت دینی مشکلی وجود دارد که دارد، آیا راه حل آن حضور مستقیم روحانیت در همه زمانها و مکانها میباشد؟ به گمان ما، این مشکل راه حلهای دیگری دارد که باید آن را یافت...
رئیس جمهور محترم در جریان انتخابات اخیر فرمودند: «من قبول دارم هر نظام سیاسی اجتماعی، تاکیدات ایدئولوژیک و سیاسی روی آموزش و پرورش دارد ولی در کشور ما نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش خیلی شدید است.»
سازمان معلمان ایران به عنوان یک نهاد مدنی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جد میخواهد تا قبل از هر گونه اقدام و فعالیت، به فرآیند نیازسنجی و بازخورد توجه داشته و کارشناسیهای لازم را با توجه به موانع و محدودیتهای سازمانی مد نظر قرار دهند.
سازمان معلمان ایران ضمن درخواست لغو این تفاهم نامه، از مسئولان وزارت آموزش و پرورش مصرانه انتظار دارد تا در جهت برنامههای دولت تدبیر و امید حرکت کرده و میراث دار اقدامات نادرست و غیر کارشناسی وزرای قبلی نباشند...