iran-emrooz.net | Wed, 12.09.2012, 13:14
«پاسخی کوتاه به تبلیغات مسموم علیه مردم کردستان»
حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومهله کردستان ایران در بیانیه مشترکی به انتقادهای گروهها و فعالان سیاسی ایرانی از توافقنامه اخیر میان خود پاسخ دادند. متن این بیانیه که در وبسایت «کوردستان مدیا» منتشر شده است به قرار زیر است:
در روزهای اخیر و به دنبال انتشار توافقنامه مشترک حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومهله کردستان ایران و در کنار تأییدها و استقبالهای گسترده، موجی از تبلیغات رسانهای ناروا و گمراهکننده نیز در قبال این توافقنامه به راه افتاده است که توضیحاتی را از جانب ما امضاکنندگان این توافقنامه برای افکار عمومی مردم ایران ضروری میسازد.
پارهای از این تبلیغات رسانهای چنان دروغپردازانه و مشمئزکننده و چنان نازل و آمیخته به عوامفریبی است که شایسته یک جوابگوئی جدی از جانب ما نیست. به کسانی که از ولایت فقیه طلب توبه کرده و او را برای سرکوب خلق کرد ستایش میکنند و اعلام میدارند که حاضرند در همگامی با این سرکوب به آستانبوسی رژیم سرکوبگر حاکم بروند تا به خیال خود جلوی تجزیه ایران را بگیرند، چه جوابی میتوان داد؟ مردم کردستان از این توهینها و تهدیدها بسیار شنیده و آنرا نادیده گرفتهاند. تأسف ما اما از شمشیر کشیدن کسانی است که بخشی از نخبگان روشنفکری و سیاسی ایران را تشکیل میدهند و اکنون با بیانیهای سرتاپا غیرواقعی به هراسافکنی و گمراه کردن افکار عمومی میپردازند و فضای بدگمانی و دشمنی را در میان مردم ایران دامن میزنند.
امضاکنندگان بیانیه از همان قدم اول با شعار "دفاع از تمامیت ارضی" و "مبارزه با تجزیهطلبی" یعنی حربهای که تاکنون توجیهگر تمام سرکوبهای رژیم حاکم در کردستان بوده وارد میدان میشوند. خود تیتر بیانیه آنها یعنی "حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی"، بنا را بر یک اصل وارونه و غیردموکراتیک میگذارد. به اعتقاد ما سرآغاز هر کارپایه سیاسی که بتواند امروز مبنای اتحاد اپوزیسیون دموکراسیخواه و فردا مبنای قانون اساسی ایران قرار گیرد، دموکراسی، حقوق بشر، پلورالیسم و برسمیت شناختن حقوق ملیتها و تعهد به عدم خشونت در مناسبات داخلی مردمان ایران است و دقیقا رعایت و پایبندی به این اصول است که میتواند به بهترین نحو وحدت ایران و استقلال واقعی کشور را، که ما نیز به طیب خاطر آنرا پاس میداریم، تأمین و تضمین کند. جای تأسف است که دوستان دموکراسیخواه ما که در سایر موارد به راحتی دموکراسی را مورد ستایش قرار میدهند و از آن سرمایهای برای خود میسازند، به کردستان و حقوق ملی کردها که میرسد دفاع از دموکراسی را چنین دشوار مییابند و درعوض چنین نامسئولانه به تحریک احساسات و چرخاندن چماق تهدید متوسل میشوند و بدون هیچ دغدغه اخلاقی خود را با تیمسارهای دیروز و سرداران امروز همصدا و همشعار قرار میدهند. همین پدیده به روشنترین نحو ثابت میکند که در کشور کثیرالملله ایران برخورد صحیح به مسأله ملیتها و به رسمیت شناختن حقوق آنها چه سنگ محک مهمی برای بازشناسی دموکراسیخواهی واقعی است.
برای ما بویژه مایه تأسف است که تعدادی از دوستان امضاکننده بیانیه با وجود آشنائی نزدیک با جنبش کردستان و احزاب کرد و اطلاع از باورها و مواضع و عملکرد دهها ساله ما و پس از عمری که خود با مبارزان کرد حشر و نشر داشته و چه بسا در گذشته خود مدافع حق تعیین سرنوشت و نظام فدراتیو برای ایران بودهاند، حال همه چیز را از یاد برده با ترجیعبند "تجزیهطلب اعدام باید گردد" دم گرفتهاند. آیا این دوستان نمیدانند که ایجاد پانیک غیرواقعی در مورد تجزیه ایران آبی است که مستقیما به آسیاب رژیم جمهوری اسلامی ریخته میشود و تنها به ایجاد تفرقه و دلسردی در صفوف جنبش عمومی آزادیخواهی ایران خدمت میکند؟ آنهم در شرایطی که بیش از هر زمان ملیتهای ایران به منظور سرنگون نمودن رژیم جمهوری اسلامی و ساختن ایران آینده احتیاج به اتحاد و برنامه مشترک دارند.
ما امضاکنندگان توافقنامه مشترک حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومهله کردستان ایران، ضمن تأکید مجدد بر مفاد این توافقنامه اعلام میداریم که هدف ما تأمین خواستهای برحق مردم کرد در چهارچوب یک ایران آزاد، دموکراتیک، فدرال و سکولار است. ما این موضع را نه برای خوشامد این و آن بلکه بر اساس باورمان و در راستای برنامه سیاسی دهها ساله احزابمان اتخاذ کردهایم. ما به صراحت بر لزوم برقراری یک نظام فدرال در ایران تأکید میکنیم و برآنیم که یک چنین نظامی نه فقط خواست خلق کرد و سایر ملیتها را به بهترین نحو تأمین میکند، بلکه گام بزرگی در راه دموکراتیزه کردن ایران و ساختار سیاسی دولت در این کشور و همچنین نیرومندترین ضمانت حفظ همبستگی درونی جامعه ایران، همزیستی مسالمتآمیز مردمان آن و حفظ وحدت کشور ایران است. جنبش کرد هرگز کینه و نفرت قومی را دامن نزده و تأیید نکرده بلکه از محتوائی کاملا دموکراتیک و مترقی برخوردار است. خواستهای ملی کردها نیز که امروزه در شعار فدرالیسم بیان می-شود از نرمها و استانداردهای دموکراتیک و پذیرفته شده جهانی تبعیت میکند و علیه هیچ قومیت و زبان و فرهنگی نبوده بلکه علیه ساختار غیردموکراتیک و فوق متمرکز دولت در ایران است و پیروزی خود را نیز در ایجاد تغییرات دموکراتیک در کشور و نه در ایجاد خصومت با هیچ بخش دیگر جامعه ایران میبیند.
ما به اتکای عملکرد دهها ساله خود تأکید میکنیم که کردستان پایگاه مستحکم آزادیخواهی و دموکراسیخواهی در ایران بوده و میباشد و در سختترین شرائط نیز از هیچ نوع دوستی و همکاری با مبارزان سراسر ایران دریغ نورزیده بلکه همواره تکیهگاه همه آزادیخواهان ایران بوده است. امروز نیز نزدیکی و همکاری فشرده احزاب باسابقه کرد که از بزرگترین پایگاه مردمی و اعتماد تودههای وسیع برخوردارند در قالب این توافقنامه مشترک، به سهم خود جبهه مبارزه علیه اسبتداد حاکم در ایران را تقویت میکند و میتواند همچون محور محکمی در ایجاد هر ائتلاف اپوزیسیون دموکراسیخواه ایرانی عمل کند و بنابراین بحق باید با استقبال اپوزیسیون دموکراسیخواه سراسر ایران روبرو شده و به فال نیک گرفته شود.
ما ضمن قدردانی عمیق از همه دوستانی که در مقابل اینگونه هجومهای ناروا به دفاع از خلق کرد و خواستهای برحق آن و به دفاع از احزاب کردستان برخاسته-اند، آژیتاسیون خصمانهای را که علیه مردم کرد و احزاب آن به راه افتاده است محکوم میکنیم و معتقدیم این نوع زبان و تبلیغات نامسئولانه و غیردموکراتیک تنها فضای سیاسی را مسموم و متشنج کرده و افراطگری را در همه سو تقویت می-کند، جنبش آزادیخواهی و ضداستبدادی عمومی در ایران را تضعیف مینماید. بنابراین از همه روشنفکران و شخصیتها و نیروهای سیاسی میخواهیم ضمن تقبیح این هیاهوی تبلیغاتی مسمومکننده به تأمین فضای مناسب برای یک دیالوگ سازنده و متین و توأم با احترام کمک نمایند.
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب کومهله کردستان ایران
۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۱
نظر کاربران:
■ تبلیغات مسموم علیه مردم کردستان؟ این عزیزان اگر خیلی دست بالا گرفته شوند، فقط فرقه و حزبی از خطه کردستان ایران هستند. هیچوقت به یاد ندارم که قوم کرد در اکثریت خود در یک انتخاب آزاد و یا پنهان ، ماموریتی به این دو فرقه سیاسی داده باشد که انتقاد به این دو فرقه با تمام اشتباهات بنیادین گذشته خود، نوعی حمله به "مردم" استان کردستان ایران تلقی گردد! از این دو فرقه که از وقایع شمال کشور عراق و کشور سوریه احساس قوت میکنند تقاضا دارم که کمی متانت سیاسی را رعایت کرده و در حد خودشان و اختیارات خودشان سخن بگویند تا از سوء تفاهم در آینده جلوگیری گردد.
رضا از آلمان
■ اين دو «حزب» بايد اول به قول معروف «برادريشان را ثابت کنند و بعد ادعای ارث کنند». به بيانی ديگر، اول از مردم کردستان نمايندگی بگيرند و يا در واقع مردم کردستان به اينها نمايندگی بدهند که شما سخنگوی خواسته های ما هستيد، بعد بيايند و بر سر «فداراليسم» و «حق تعيين سرنوشت» و جز اينها اعلام موضع کنند. مگر می شود در شرايط کنونی که هيچگونه آزادی برای تشکيل و فعاليت احزاب نيست، عده ای بيايند و نام خود را اين يا آن «حزب» بگذارند و ادعای نمايندگی از مردم منطقه ای از ايران را داشته باشد؟! گذشته از اينها، در جهان کنونی و درهم آميختگی ملل و اقوام و فرهنگ های گوناگون، سخن از «قوم» و «ملت» و جز اينها کردند، نشان از قوم پرستی و ملت پرستی دارد.
برای مثال فردی را فرض بگيريد که مثلاً اسمش کريمی است، در کردستان زاده شده، در تهران تحصيل کرده، الان در آلمان زندگی می کند، همسر آلمانی اختيار کرده، فرزندانی از اين پيوند دارد که در فرانسه تحصيل کرده و جذب فرهنگ و زبان فرانسوی شده است. حال در فردای ايران آزاد فرزندان اين مرد کرداند؟ آلمانی اند؟ فرانسوی اند؟ درست است که در «همه پرسی در منطقه کردستان» از او پرسيد که با «نظام فدراتيو در کردستان» موافق است يا نه؟ اصلاً می شود گفت که چنين کسی هويت ايرانی يا کردی يا آلمانی يا فرانسوی دارد؟ نه! در دنيای کنونی، ما با انسانهای تک هويتی مواجهه نيستيم.
در زير يکی از هموطنان ما کامنت جالب و خوبی نوشته: «در تبریز در کودکی زندگی کردهام، در تهران مدرسه رفتهام پدرم اهل گیلان است، مادرم شیرازیست، به اپرای ترکی گوش میکنم، برای ایران در جوانی با متجاوزان عراق جنگیدهام نه برای فارس، برای کردستان برای بلوچستان، برای آذربایجان عزیزم...» حال می توانيم بگوييم اين هموطن ما تبريزی است؟ گيلانی است؟ شيرازی است؟ کرد است؟ فارس است؟ نه! او ايرانی است با فرهنگ و آداب و رسومی برگرفته از تمام نقاط ايران. هويتی يگانه ندارد، بلکه هويت او آميزهای است از فرايند زندگی و حيات اجتماعی و فرهنگی او در گسترهای پهناور به نام ايران.
■ در شرایطی که ایران تحت شدیدترین تحریمهای تاریخ اخیر جهان است، حکومتی بی عرضه بّر آن حاکم است، شبح جنگ و ویرانی و مرگ بر میهن پرسه میزند، آیا مناسب نبود کمی قویتر (اگر واقعا خود را ایرانی میدانید) از تمامیت ارضی و استقلال ایران سخن میگفتید؟ بنای اساس یک کشور بّر "حفظ استقلال و تمامیت ارضی" "یک اصل وارونه و غیردموکراتیک" است؟! در تمام کشورهای دنیا، در تمام قوانین اساسی دمکراتیک، این یک اصل است که همراه با اصول دیگر انسانی و مردم سالاری پایه قوانین کشور است، هیچ کجا نتیجه آنها نیست. آیا واقعاً تا این اندازه بیاطلاع هستید؟ صادقانه نمیدانم شاید واقعاً احزاب شما دبیر خانه شایستهای ندارند. ولی این نوشته شما عجیب است و از تردید به وفاداری شما (شما احزاب و نه مردم کورد زبان، نمیدانم شما بّر اساس چه اصل دمکراتیکی انتقاد از خود را حمله به کوردها میدانید) به میهن در شرایط خطیر کنونی نمیکاهد.
■ اگر از به رسمیت شناختن خواسته های ملی اقوام در ایران سر باز زنیم و آن را به نام «تجزیه طلبی» مردود بدانیم، همانا در فردای ایران ِآزاد، بجای راه گفتگو و مذاکره، به سلاح و سرکوب متوسل خواهیم شد. البته «حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر میثاق ملّی» برای دموکراسی، عدالت و حقوق انسانی قرار دارد. منتهی نباید پشت ِملّی-گرائی سنگر گرفت و به خاطر یک وجب خاک، بی دریغ خون ریخت و زمینهی خشونت و جنایت را فراهم آورد.
متهم کردن احزاب کـُردی به تجزیه طلبی، نشان دادن مشت اهنین به مردم کردستان در ایران است. باید راه گفتگو با احزاب کردی را در پیش گرفت و به مردم کردستان اطمینان داد که به تبعیض ها پایان داده خواهد شد. حقوق ملی اقوام ایرانی را به رسمیت شناخت و از اتهام تجزیه طلبی نسبت به احزاب کردی دست برداشت و پرسش های موجود در مورد سیاست هایشان را در فضای دموکراتیک و متعهدانه مطرح کرد. به جای جبهه سازی و تقویت دشمنی ها، مذاکره و گفتگو و مسالمت باید محور هر گونه رابطه بین اجزا اپوزیسیون قرار گیرد. توسل به نیروی خارجی و جنگ برای حل مشکلات نیز بطور قاطعانه مردود باید شناخته شود.
از اعلامیه مشترک حزب دمکرات کردستان و سازمان کومله بعنوان احزاب کـُردی و از تعهد مشترک شان برای حفظ یکپارچگی ایران و نیز برای استیفای حقوق ملی و رفع ستم و تبعیض در ایران پشتیبانی باید کرد. وفاداری به دموکراسی و مبارزه علیه تبعیض، سرلوحه ی هر پلاتفرم سیاسی قرار دارد و در این راستا، مسائل فیمابین بین اپوزیسیون، از راه گفتگو و مذاکره و در فضایی دموکراتیک بهتر مورد حل و فصل قرار می گیرد.
■ ایران همیشه یک کشور با قومیتهای زیادی بوده و هست که همه اقوام ایرانیاند. من خود از قوم پارسم. مدافع تمامیت ارضی ایران. اقوام ایرانی که در استانهای مرزی ما قرار گرفتند تامین کردهاند اقوام کرد , لر , آذری , بلوچ و حتی اقوام خوزستانی که گروهی از آنها عرب زبانند متاسفانه حکومتهای مرکزی ما که بیشتر از قوم پارس بودند (در جمهوری اسلامی دست پارسی زبانانی که از نسل اعراب صدر اسلاماند میباشد)که رسمأ جمهوری اسلامی اعلام مینماید که دنبال حکومت مطلقه است. در جنگ غراق خط مقدم همین اقوام خوزستانی , کرد , لرد و آذری بودند ما همه باید ممنون اقوام ایرانی که در استانهای مرزی هستند باشیم.
کسانی ادعا میکنند دموکراسی را قبول دارند و به استقلال و تمامیت ارضی ایران علاقه مندند خوب میدانند که دموکراسی یعنی تقسیم قدرت در بین همه ملت از هر قوم ومذهب بر اساس لیاقت و شایستگی افراد حکومتهای مرکزی همیشه دنبال تمرکز قدرت اند و کمتر امکان رشد دموکراسی در آنها میرود حکومتهای فدرال خود بخود یک نوع تقسیم قدرت و وظایف را حکم میکند گرایش حکومتهای فدرال بدموکراسی بیشتر است. هخامنشیان و اشکانیان و حتی اوائل دوران ساسانی حکومت بصورت فدرال اداره میشد در ایالات شاه یا شهریار وجود داشت و در پایتخت شاهنشاه یا بعنوان دیگر شاه شاهان خسرو پرویز پادشاه ساسانی به تمام معنی حکومت مرکزی ایجاد کرد که همان باعث شد اقوام غیر پارس در حکومت سهم نداشته باشند یا سهم کمتری داشته باشند و همین موضوع باعث شکست ساسانیان از اعراب بدوی که تنها بخاط وعده تقسیم غنائم جنگی زن و ثروت و اسیران متحد عمل میکردند شدند. بدلیل تفرقه ای که جمهوری اسلامی تاکنون ایجاد کرده ما به یک وحدت نرسیدیم. آنچه حکومت میکند فشار بیش از حد به اقوام اصیل ایرانی مانند کردها , آذریها , لر و خوزستانی و بلوچ و غیره عامل تجزیه ایران است نه وحدت احزاب و گروهها. من وحدت دو حزب عمده کردستان ایران را مثبت میبینم و امیدوارم بقیه گروهای اقوام ایرانی نیز به آنها بپیوندند تا بتوانیم پایه یک حکومت دموکرات واقعی نه فقط در اسم فراهم کنیم. درود بهمه کسانیکه که برای آزادی , استقلال و تمامیت ارضی ایران تلاض میکنند.
■ حکومت اسلامی هر وقت نهاد و يا افرادی به رفتارش انتقاد می کنند، فوراً ماشين تبليغاتی اش را راه می اندازد و می گويد به «مردم ايران» توهين کردهاند! حالا حکايت اين دو حزب است. عده ای بيانيهای انتشار دادند و در آن به توافقنامهای که حزب دمکرات و کومله منتشر کردند انتقاد کردند و حالا اين دو حزب اين انتقاد را «تبلیغات مسموم علیه مردم کردستان» می نامند! يعنی خود را با مردم کردستان يکی می پندارند. آخر کسی نيست از اين هموطنان ايرانی ما بپرسد، مردم کردستان کی و کجا به شما نمايندگی دادند که از طرف آنها اعلام موضع کنيد؟ حکومت اسلامی هر چند نادرست مدعی است که مشروعيت خود را از انتخابات سال 58 و رفروندام اول انقلاب گرفته است. اين دو حزب اما از کجا به خود اجازه میدهند که از طرف «مردم کردستان» سخن بگويند؟!
حميد حيدری
■ دوستان عزیز کرد، در پس گفتمان دمکراتیک شما، اندیشهای ضّد دمکراتیک نهفته است: در تقسیم به "ملل" ایرانی ضرورتا مردمی که در تهران و قزوین و شیراز ... زندگی میکنند چه ملتی هستند؟ فارس؟ من هرگز خود را "فارس" ندانستهام. در تبریز در کودکی زندگی کردهام، در تهران مدرسه رفتهام پدرم اهل گیلان است، مادرم شیرازیست، به اپرای ترکی گوش میکنم، برای ایران در جوانی با متجاوزان عراق جنگیدهام نه برای فارس. برای کردستان (بیشتر در حوالی آن جبهه بودم) برای بلوچستان، برای آذربایجان عزیزم. آیا من حق دارم با سیستم دولتی فدرال مخالف باشم بدون تهمت به ضّد کردی بودن؟ برای من تجزیه ایران دردناک خواهد بود ولی من یک دموکرات هستم و اگر از طریق آرا عمومی این تصمیم ملت باشد آن را خواهم پذیرفت. آنچه نخواهم پذیرفت اینست، که در تصمیمات اساسی از حق رای برخوردار نباشم به اتهام "فارس" بودن و ندانستن زبان کردی، یا زندگی در شهری که مردمش کردی حرف نمیزنند. برای اینست که شما خانمها و آقایان میخواهید "ملل" را اختراع کنید، هدف واقعی شما اینست که نهایتان سرنوشت کردستان را با همه پرسی محلی و قومی دنبال کنید و من را از حق رأیم برای فدرال بودن یا نبودن، تجزیه یا اتحاد، محروم کنید. اگر اشتباه میکنم بگوئید، اعلام کنید که قانون اساسی ایران، بر اساس همه پرسی سراسری، با حفظ حقوق انسانی و شهروندی همه ملت ایران خواهد بود. قول دهید، تصمیم نگیرید من فارس یا کرد هستم. و اگر نه این شما هستید که دچار افکار افراطی شوونیست هستید نه من.