سپاه از کمکرسانی مردم به زلزلهزدگان جلوگیری میکند
بعد از سه روز بیتفاوتی حاکمیت در برابر زلزله آذربایجان، سپاه پاسداران وارد میدان شده است؛ تا فضا را امنیتی کند، تا نگذارد مردم از نزدیک ابعاد فاجعه را ببینند، به هموطنان خود کمک کنند و روزنامهنگاران نتوانند اطلاعرسانی کنند.
فاجعه زلزله گوشهای از کارنامه نظام جمهوری اسلامی را از عمق به سطح آورده و در معرض تماشا قرار داده و خبرنگاری فرصت آن را یافته تا آن را به گوش دیگران برساند: «مسئولان مقصر صد در صد این رخداد هستند. خیلی از اهالی اینجا تا به حال به شهر نرفتهاند. حتی بلد نیستند برای یارانههایشان ثبتنام كنند. در تمام این سالها هیچ وقت مسئولی حتی در سطح فرماندار هم به اینجا نیامد تا از مردم بپرسد چه مشكلاتی دارید. آنها روزی دو ساعت بیشتر آب ندارند. خانههای این روستاییان هیچ كدام پروانه ساخت ندارد و عملا هیچ نظارتی بر این ساخت و سازها انجام نمیشود. خب ، وقت آمدن چنین زلزلهای چه توقعی میتوانید از این سازهها داشته باشید؟» (از گزارش خبرنگار تهران امروز یک روز پس از وقوع زلزله)
حالا سپاه وارد میدان شده تا نگذارد چنین حقایقی از طریق قلم و دوربین خبرنگاران به آگاهی عموم برسد. خبرنگار کلمه نوشته سپاه میخواهد کمکها را خودش دپو و توزیع کند. لابد همین کمکها همانند آنچه که در مورد فاجعه بم رخ داد، فردا سر از بازار فروش درمیآورد. «تمام کمکهای ارسالی از بخشهای مختلف، حتی کمکهایی که گفته میشود از ترکیه رسیده، را سپاه میگیرد و انبار میکند. حتی نمایندگان هلال احمر هم مینشینند نگاه میکنند و وقتی به آنها گفته میشود شما چرا کاری نمیکنید، میگویند سپاه نمیگذارد.»
گزارش «کلمه» در این باره:
آذربایجان شرقی همچنان میلرزد، دلهای مردمش اما به لطف حمایتهای غیر منتظره ایرانیان سراسر کشور، دیگر نمیلرزد. با این حال هنوز مردم زلزله زده از برخی برخوردهای نادرست و سوء مدیریتها انتقاد دارند. درست است که هلال احمر تلاش میکند، همچنین نیروهای ارتشی که نقش شایستهای در برقراری امنیت منطقه ایفا کرده. اما برخی مسئولان دولتی و بدتر از آنها برخی نیروهای سپاه، با وجود زحماتی که میکشند، به نوعی با مردم رفتار میکنند که نتیجهای جز عصبانیت و در مواردی درگیر شدن آنها ندارد.
سپاه میخواهد کمکها را خودش دپو و توزیع کند. مردم زلزله زده و مصیبت دیده اما تحمل برخوردهای نظامی و سختگیرانه را ندارند. آنها بی سرپناه شدهاند، دام و احشامشان در خطر حمله گرگ است، ساعتها حتی از آب و نان محروم بودهاند و حالا هم به زحمت از چادر، غذا و دیگر امکانات اولیه بهره مند میشوند؛ از آنها شاید نتوان انتظار صبر و حوصلهی زیادی داشت. اما رفتار نیروهای سپاه پاسداران که گاهی به تندی هم میگراید، خشم برخی از مردم منطقه را برانگیخته است که شکایت و گلایه خود را در گفت و گو با خبرنگار کلمه در منطقه زلزله زده مطرح کردهاند.
بر اساس این گزارش، نیروهای سپاه همچنین در جهت ایجاد فضایی نسبتا امنیتی در منطقه تلاش میکنند که معلوم نیست چه منطقی پشت آن است. شاید ممنوع شدن عکس برداری در مناطق زلزله زده و در برخی موارد جلوگیری از فعالیت آزادانه خبرنگاران را هم در همین راستا بتوان ارزیابی کرد. این در حالی است که سکوت صدا و سیما در دو روز ابتدایی پس از زلزله، به اندازه کافی مردم مصیبت زده آذربایجان شرقی را از لحاظ اطلاع رسانی و فواید آن با محرومیت رو به رو ساخته است.
* * *
مشکل فقط به سانسور و دروغ و شایعهپراکنی مسوولان ختم نمیشود. فاجعه بدتر از آن است که تصور میکنید. اگر تا دیروز گلهی مادر و پدر داغدار، فرزندان یتیم شده و آسیب دیدگان از زیر آوار ماندن عزیزان خود بود اما امروز از گرسنگی و عدم توزیع امکانات و اقلامی میگویند که به مناطق رسیده اما توزیع نمیشود.
به گزارش خبرنگار کلمه، اگر پدری دیروز جلوی چشم ما با غضب به دستانش نگاه میکرد که جنازه کودک ۷ ماههاش را از زیر آوار بیرون آورده، امروز همان دستها را برای زنده نگه داشتن دو فرزند باقی ماندهاش خالی میبیند. گویی حالا مردم با گرسنگی و تشنگی دیگر دغدغه نداشتن سقف را فراموش کرده و حالا در فکر این هستند که چگونه ادامه حیات دهند. در روزهای اخیر خودروهای حامل کمکهای مردمی کم نبودند که روانه آذربایجان شرقی شدند، اما مردم از عدم توزیع این کمکها و توزیع نامناسب آن خبر میدهند.
در واقع بهتر آن است که بگوییم اگرچه مردم ترجیح دادند با بیاعتمادی کامل به شماره حساب دولتی اعلام شده خود دست به کار شوند و برای اطمینان از اینکه کمکهای شان به دست مردم آسیب دیده از زلزله میشود به طور مستقیم شماره حساب اعلام کنند و قشرهای مختلف کمکها را دست به دست و خانه به خانه از نقاط مختلف ایران جمع آوری کنند و روانه این مناطق کنند، اما حالا باید دغدغه این را داشته باشند که سرانجام این کمکها چه میشود و از کجا سر در میآورد. موضوعی که بیش از همه تصویر کیسهی برنجی را زنده میکند که با نامهای برای مردم بم از مغازههای پایتخت سر در آورده بود.
یکی از خانمهای حاضر در کمپ با گلایه و نارضایتی از وضعیت حاضر در کمپها به خبرنگار ما میگوید: مدیریت درستی در توزیع مواد غذایی و بهداشتی و آب و دیگر اقلام وجود ندارد. به برخی از چادرها و روستاها مواد غذایی دادهاند، اما ما حتی برای گرفتن چادر به تعداد مناسب هم موفق نشدیم.
او با اشاره به چادری که در همان نزدیکی است، میگوید: الان در همین چادر یک خانم حامله هست که به دلیل نبود ماشین امکان انتقال او به بیمارستان را نداشته ایم. او برای دریافت کمک اصرار و خواهش میکند.
وی همچنین به مورد دیگری اشاره میکند که به شدت برای زلزله زدگان مشکل ساز شده: مشکلات ما این جا فراوان است.حتی برایمان دستشویی صحرایی هم درست نکردند.
یکی دیگر از آسیب دیدگان زلزله ساکن در ورزقان نیز میگوید: آخرین وعده غذایی که توانستیم دریافت کنیم، بیسکوییت ساقه طلایی بوده که آن را هم با کتک کاری و حمله به ماشینها توانستیم دریافت کنیم.
او ادامه میدهد: تمام کمکهای ارسالی از بخشهای مختلف، حتی کمکهایی که گفته میشود از ترکیه رسیده، را سپاه میگیرد و انبار میکند. طبق گفته او، حتی نمایندگان هلال احمر هم مینشینند نگاه میکنند و وقتی به آنها میگوییم شما چرا کاری نمیکنید، میگویند سپاه نمیگذارد.
او با اشاره به برخوردها و کتک کاریهایی که در مواردی برای دریافت کمکها صورت گرفته، توضیح میدهد: چون آقایان میآیند چند بسته پرت میکنند بین مردم و میروند، به خاطر همین مردم مجبورند بروند با زور قبل از رسیدن کمکها به انبارها و ذخیره شدن آن از سوی سپاه، آنها را بگیرند.
ممنوعیت فیلمبرداری و عکس برداری از مناطق زلزله زده
یکی دیگر از مردم منطقه در گفت و گو با خبرنگار کلمه اشاره میکند که حیاط محوطهی در اختیار سپاه پر از اقلام مختلف است، اما توزیع درستی ندارند. او همچنین از ممنوع شدن فیلمبرداری و عکس از امروز خبر میدهد.
این در حالی است که در روزهای گذشته خبرنگاران و تصویربرداران میتوانستند آزادانه در منطقه به کار خود برسند و مشخص نیست جلوگیری از فعالیت آزادانه دوربینها با چه توجیهی صورت میگیرد.
این آسیب دیده زلزله سپس میگوید: معاون احمدی نژاد آمده و به اهر رفته که کم ترین خسارات را داشته، و معلوم کدام روستا را دیده که از تخریب ۲۵ درصدی صحبت میکند، در حالی که ما اکثرا تخریبهای ۸۵ تا ۱۰۰ درصدی داریم.
او سپس اضافه میکند: ما ۷ خانوار هستیم. حدود ۲۷ نفر در ۲ چادر زندگی میکنیم و مسوولان با آنکه چادرها به دستشان رسیده، آنها را به مردم نمیدهد. آب آشامیدنی اینجا آلوده است و توزیع درستی صورت نمیگیرد، باید فکری برای آن کنند. ماشینها را میبینیم که پر از کمک میرسد اما توزیع درستی صورت نمیگیرد.
… و هنوز در حال صحبت است که زمین میلرزد و پس لرزهای دیگر به جان خانههای نیمه مخروبه میافتد.
قلب مردم ایران برای زلزله زدگان میتپد
زلزله و پس لرزه ادامه دارد. مردم نقاط مختلف کشور نیز روز و شب قلبشان با زلزله زدگان میلرزد و هر یک به نحوی در تلاش برای ابراز همدردی هستند. برخی داوطلبانه شماره حساب جمع کردهاند. یکی از شهروندان که از شهر خود به منطقه آمده، میگوید: از کارخانههای مختلف خصوصی کمک نقدی گرفته ایم و در تدارک تهیه کمکهای مورد نیاز هستیم.
یکی دیگر نیز از تهیه بستههای تهیه شده مردمی مشتمل بر کنسرو، آب معدنی ، پوشاک و … خبر میدهد که به همراه پیامهایی آنها را به آذربایجان ارسال کردهاند.
آن دیگری هم میگوید: موفق شدیم ۱۶ میلیون کمک نقدی جمع کنیم و به زودی آن را برای آسیب دیدگان هزینه میکنیم.
شهروندی اشاره میکند که درصدد تهیه دارو برای عزیزانمان در آذربایجان بودیم که داروخانهها میگویند نیاز به مجوز دارد و از این رو به شکل دیگری کمک میکنیم.