ايران امروز

نشريه خبری سياسی الكترونيك

Iran Emrooz (iranian political online magazine)

iran-emrooz.net | Mon, 21.04.2025, 7:12
ترامپ در مورد ایران به حرف چه کسانی گوش می‌دهد؟

اریک آر. ماندل / هیل / ۲۰ آوریل ۲۰۲۵

حال که مذاکرات هسته‌ای با ایران آغاز شده است، بر آمریکایی‌هاست که بپرسند آیا رئیس‌جمهور حاضر به سازش برای رسیدن به یک توافق و ادعای پیروزی است، یا تهدیدهای او به اقدام نظامی در صورت عدم توقف برنامه هسته‌ای ایران جدی است . یا صرفاً یک نمایش است؟ یک احتمال سوم این است که مؤثرترین راه برای دستیابی به یک توافق قابل اجرا، تنها پس از یک حمله نظامی ممکن می‌شود؛ زمانی که ترامپ بیشترین اهرم فشار را خواهد داشت.

توافق قبلی، یعنی «برنامه جامع اقدام مشترک» (JCPOA) که در سال ۲۰۱۵ توسط باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، منعقد شد، حق غنی‌سازی اورانیوم را برای بزرگ‌ترین حامی دولتی تروریسم در جهان به رسمیت شناخت — امری که بی‌سابقه بود. گزارش‌ها حاکی از آن است که دولت ترامپ ممکن است از پیش حق ایران برای داشتن برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز را پذیرفته باشد.

بر اساس گفته‌های «استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه ترامپ، هدف او دستیابی به یک توافق قابل تأیید است، نه متوقف‌کردن کامل برنامه اتمی ایران. این موضع برای متحدان اسرائیلی ما — که در سال ۲۰۱۸ آرشیو هسته‌ای ایران را کشف کردند و نشان دادند رژیم ایران علیرغم انکارهای رهبر عالی و برخی اندیشکده‌های انزواطلب آمریکایی، مدت‌هاست که خواهان و قادر به ساخت سلاح هسته‌ای بوده — به سختی قابل پذیرش است.

برای ترامپ، یک توافق جدید و بهبودیافته با ایران، فرصتی وسوسه‌انگیز است تا آن را به عنوان دستاوردی برتر بر سر دولت منفور اوباما بکوبد. اما برای اسرائیل، میزان اجرایی‌بودن و استحکام این توافق مسئله‌ای مرگ و زندگی است.

اما ترامپ به حرف چه کسانی گوش می‌دهد؟

گفته می‌شود ترامپ بیشتر تحت تأثیر آخرین فردی است که با او ملاقات می‌کند. اما سؤال اینجاست: چه کسانی در آن اتاق حضور خواهند داشت و ترامپ چه چیزهایی خواهد شنید؟

ترامپ به وفاداری اهمیت می‌دهد، و به نظر می‌رسد به نماینده خود در امور ایران، «استیو ویتکاف»، اعتماد دارد. با توجه به این که ویتکاف تا پیش از مسئولیت پرونده حماس، هیچ تجربه‌ای در مذاکرات خاورمیانه نداشته، جای شک است که او آیا می‌تواند بر مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای ایران — که در «تقیّه» (فریب شرعی‌مجاز) مهارت دارند — غلبه کند یا خیر. امیدواریم تیمی که او را احاطه کرده‌اند، درک عمیقی از اسلامگرایان شیعه و مسائل هسته‌ای داشته باشند. دست‌کم یک نفر را می‌شناسم که قطعاً صلاحیت لازم را دارد.

با این حال، ممکن است دستورالعمل‌های ویتکاف بر اساس توصیه‌های رقبای داخلی ترامپ تعیین شود. «مایک والتز» (مشاور امنیت ملی)، «مارکو روبیو» (وزیر امور خارجه) و «مایک هاکبی» (سفیر آمریکا در اسرائیل) همگی در مورد ایران نظر مشترکی دارند: عدم اعتماد و سپس تأیید.

اما در گوش دیگر ترامپ، انزواطلب‌های غیرمداخله‌گر مانند «جی.دی. ونس» (معاون رئیس‌جمهور)، «تولسی گابارد» (رئیس سازمان اطلاعات ملی)، «البریج کولبی» (معاون وزیر دفاع در امور سیاستگذاری) و «تاکر کارلسون» — که نه‌تنها بر ترامپ، بلکه بر کل جنبش سیاسی او نفوذ دارد — صحبت می‌کنند.

کارلسون اخیراً در پلتفرم ایکس (توییتر سابق) نوشته است: «واضح است که حالا بدترین زمان ممکن برای مشارکت آمریکا در یک حمله نظامی به ایران است. ما از عهده آن برنمی‌آییم. هزاران آمریکایی کشته خواهند شد. در جنگ بعدی شکست خواهیم خورد. هیچ چیزی بیش از این به کشورمان آسیب نمی‌زند. با این حال، به لطف فشار بی‌امان نئوکان‌ها، امروز بیش از هر زمان دیگری به این نقطه نزدیک شده‌ایم. این اقدام خودکشی است. هر کسی که خواهان درگیری با ایران باشد، نه متحد آمریکا، بلکه دشمن آن است.»

واژه «نئوکان» در واقع کنایه‌ای ضدیهودی است، و از آنجا که بسیاری در اسرائیل معتقدند تنها راه جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران، حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای آن است، کارلسون عملاً اسرائیل را از متحد حیاتی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان به یک دولت دشمن تبدیل کرده است. او رابطه نزدیکی با ونس دارد و گفته می‌شود نقش کلیدی در انتخاب ونس (به جای روبیو) به عنوان معاون ترامپ داشته است.

امروز، دیدگاه‌های جنگ‌طلبانه مارکو روبیو از سوی تاکر کارلسون و مخاطبان انزواطلبش به عنوان بهترین راه برای دستیابی به توافقی که بیشترین منافع را برای آمریکا داشته باشد، پذیرفته نیست. اما تاریخِ انزواطلبی آمریکا چندان درخشان نبوده است، و عقب‌نشینی‌های استراتژیک بیشتر به جنگ منجر شده‌اند — مشهورترین نمونه، ورود ناخواسته و بدون آمادگی آمریکا به جنگ جهانی دوم پس از حمله ژاپن در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ بود.

روبیو، والتز و هاکبی سه نفری هستند که نیات ایران را به خوبی درک می‌کنند. متأسفانه، آن‌ها در حال حاضر مورد توجه رئیس‌جمهور ترامپ نیستند. این موضوع از انتخاب استیو ویتکاف به عنوان فرستاده ویژه برای مذاکره با ایران آشکار است — در حالی که این مسئولیت باید در حوزه اختیارات وزیر امور خارجه باشد.

یکی دیگر از کسانی که ایران را به خوبی می‌شناسد (اما تأثیر کنونی‌اش بر ترامپ نامشخص است)، لیندسی گراهام (سناتور  جمهوری‌خواه از کارولینای جنوبی) است، که گفته هر توافقی با ایران «باید دهه‌ها تقلب این رژیم، ماهیت وحشیانه‌اش و تعهد آشکارش به نابودی اسرائیل را به رسمیت بشناسد.»

رئیس‌جمهور ترامپ با اعلام مذاکرات مستقیم آمریکا با ایران، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، را در کاخ سفید غافلگیر کرد. ایران در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای است. آن‌ها در حال تجهیز مجدد گروه‌های شبه‌نظامی عراقی تحت کنترلشان هستند (که دستشان به خون آمریکایی‌ها آلوده است)، همچنان موشک به حوثی‌های یمن می‌فرستند تا کشتی‌های تجاری ما را هدف قرار دهند، از طریق بندر بیروت سلاح به حزب‌الله می‌رسانند، و به تلاش برای ترور مخالفان ایرانی در خاک آمریکا ادامه می‌دهند.

ایران صبر استراتژیک بالایی دارد و حاضر است دهه‌ها برای اهداف مذهبی‌اش صبر کند. این رژیم قصد ندارد از خواسته‌هایش برای هژمونی منطقه‌ای، نابودی اسرائیل، تضعیف نفوذ آمریکا در خاورمیانه، یا دستیابی به سلاح هسته‌ای برای ارعاب دشمنانش دست بردارد.

طرفداران روابط ایالات متحده و اسرائیل به ترامپ در مورد ایران حق می‌دهند، چرا که او در دوره اول ریاست جمهوری‌اش کارهایی را انجام داد که هیچ رئیس جمهور دیگری جرأت انجام آن را نداشت:
- انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به اورشلیم،
- به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل،
- قطع کمک‌های مالی به سازمان خودگردان فلسطین (به دلیل فساد و دورویی)،
- و به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان.

اگر مذاکرات مستقیم به توقف قابل‌تأیید برنامه هسته‌ای ایران، پایان حمایت از شبکه نیابتی‌هایش و فعالیت‌های تروریستی فرامرزی منجر نشود، پرونده ایران در شرایطی نامطلوب به میز رئیس‌جمهور بعدی آمریکا تحویل داده خواهد شد.

پس چه کسی در تیم سیاست خارجی ترامپ برنده می‌شود: انزواطلب‌ها یا تیم با تجربه‌ی روبیو، والتز و هاکبی؟

آیا انتخاب‌های ترامپ در مورد ایران و خاورمیانه بر اساس سه‌گانه انزواطلبی، عدم مداخله و حمایت‌گرایی خواهد بود، یا هنوز به حرف‌های کسانی مانند روبیو، گراهام و والتز در حزب جمهوری‌خواه گوش می‌دهد — کسانی که معتقدند تهدید نظامیِ معتبر بهترین راه برای دستیابی به یک توافق هسته‌ای قوی، ایجاد ثبات و جلوگیری از جنگ است؟

لفاظی ترامپ نشان می‌دهد که او همچنان به دومی متمایل است.

آقای رئیس‌جمهور، لطفاً برای تأمین امنیت ملی آمریکا و تحقق هدف شما مبنی بر اینکه «ایران هرگز به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت»، روبیو، والتز، هاکبی و گراهام را به حلقه تصمیم‌گیری بازگردانید.


* اریک آر. ماندل سردبیر ارشد امنیتی Jerusalem Report و مدیر شبکه اطلاعات سیاسی خاورمیانه (MEPIN) است.