حمله نظامی برای اعمال دیپلماسی اجباری یا ادامه فشار حداکثری؟
دونالد ترامپ در بازگشت دوباره به کاخ سفید با ایرانی مواجه خواهد شد که بسیار شکنندهتر از ۸ سال پیش است، چه به لحاظ اقتصادی و ناکارآمدی حکومت و چه از نظر ژئوپولتیکی ولی برنامه موشکی و هستهایاش چند گام به جلو رفته و در عین حال با تهدید جدی حمله نظامی اسرائیل مواجه است.
این واقعیت جدید یک بحث داخلی را در مورد نحوه برخورد دولت او با تهران برانگیخته است: آیا دولت دونالد ترامپ باید با گشادهرویی به سمت مذاکره مستقیم با تهران برود، یا با حمله آشکار یا پنهان به برنامه هستهای جمهوری اسلامی با همکاری اسرائیل برای تحمیل «دیپلماسی اجباری» روی آورد و یا با تشدید «فشار حداکثری» ایران را وادار کند تا در قالب توافقی تازه برنامه هستهای و موشکی خود را متوقف کند.
به هر حال پس از کاهش نفوذ منطقهای ایران و تخریب ابعاد گستردهای از «هژمونی منطقهای» تهران که طی یکسال گذشته و در پی حملات اسرائیل و آمریکا به گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه، عراق و یمن رخ داده، این نگرانی در میان مقامهای غربی وجود دارد که شکست استراتژی منطقهای جمهوری اسلامی، تهران را ترغیب کند تا برای ایجاد تضمین امنیتی تازه به سراغ تولید سلاح هستهای برود.
در چنین شرایطی، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران و دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده تمایل خود را برای مذاکره درباره توافق هستهای جدید ابراز کردهاند، هر چند هیچکدام کلمهای درباره شرایط آن نگفتهاند.
اما هر دوی آنها میدانند که موازنه نظامی در منطقه تغییر کرده است. جمهوری اسلامی در حالی به حمایت نظامی از روسیه پرداخته و از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به خاک اسرائیل حمایت کرده که این روزها تواناییاش برای حمله به اسرائیل از طریق نیروهای نیابتی و حتی موشکهای بالستیکش، به شدت کاهش یافته است. بنابراین نه تنها فرصت دیپلماسی برای ایران بیشتر نشده بلکه امکان حمله پیشگیرانه نیز وجود ندارد.
دستیاران آقای ترامپ در اظهارات عمومی خود وعده اجرای یک کمپین جدید «فشار حداکثری» را دادهاند که بر قطع درآمدهای نفتی ایران از محل تجارت با چین به عنوان بزرگترین خریدار محمولههای نفتِ تحریم شده ایران متمرکز است.
اما مقامهای اسرائیلی به ویژه پس از حمله هوایی اخیر خود به ایران که به گفتهشان با انهدام سامانه دفاع هوایی ایران و بخشی از توانمندی موشکی و هستهای جمهوری اسلامی توام بود، همچنان برای اقدام نظامی جدیتر علیه برنامه هستهای تهران ابراز تمایل میکنند و امیدوارند که برخلاف جو بایدن، دونالد ترامپ با انجام آن موافقت کند.
بر همین اساس، برخی تحلیلگران با استناد به گزارشهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی که پیشرفت برنامه هستهای ایران را به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری نشان میدهد، پیشبینی میکنند که آقای ترامپ با هدف تقویت اتحاد خود با اسرائیل، طی ماههای نخست دور دوم ریاست جمهوریاش با انجام یک حمله نظامی به تاسیسات هستهای تهران موافقت میکند، حملهای که اگر قرار بر تاثیرگذاری باشد نیازمند مشارکت توامان نیروهای هوایی اسرائیل و آمریکاست. اما سپس جمهوری اسلامی تضعیف و تحقیر شده را پای میز مذاکره مینشاند.
اما گروهی دیگر از تحلیلگران بر این باورند که دولت آقای ترامپ بار دیگر به اعمال سیاست فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی روی خواهد آورد و با توجه به اذعان مکرر او در خصوص اجتناب از جنگ، دونالد ترامپ به اسرائیل برای انجام حملات سایبری هدفمند و مخرب علیه برنامه هستهای و موشکی تهران چراغ سبز نشان خواهد داد.
آقای ترامپ چه به تحمیل دیپلماسی اجباری و چه اعمال فشار حداکثری روی آورد، این هدف را دنبال خواهد کرد که جمهوری اسلامی غنیسازی اورانیوم با خلوص بالا را که بیم ساخت سلاح هستهای را افزایش میدهد، متوقف کند. اما تهران طی دهههای اخیر نشان داده که شاید در مقاطعی مایل به عقبنشینی تاکتیکی در برابر غرب باشد، اما هرگز حاضر به تعطیلی برنامه هستهای خود نیست، در مقابل، هنوز مشخص نیست که دولت آقای ترامپ نیز برای وادار کردن جمهوری اسلامی به این تعطیلی چقدر حاضر است ریسک کند.
یورونیوز فارسی