ناتو طبق برنامهریزی قبلی، مسئولیت هماهنگی کمکهای نظامی غرب به اوکراین را که پیش از این بر دوش آمریکا بود را بر عهده گرفته است. بنا بر گزارشها، این انتقال مسئولیت به منظور محافظت از ساختار کمکها به اوکراین در برابر روی کار آمدن دونالد ترامپ که به بدبینی نسبت به ناتو شناخته میشود، انجام شده است.
در عین حال که ناتو از استقرار مستقیم نیروهایش در میدان جنگ علیه تهاجم روسیه پرهیز میکند اما این اقدام که پس از چند ماه تأخیر انجام شد، به ناتو نقش مستقیمتری در این مصاف میدهد.
با این حال، دیپلماتها اذعان میکنند که واگذاری این مسئولیت به ناتو ممکن است تأثیر محدودی داشته باشد، چرا که ایالات متحده تحت رهبری ترامپ همچنان میتواند از طریق کاهش بالقوه حمایت از کییف، شکست بزرگی به اوکراین وارد کند، زیرا آمریکا نه تنها قدرت مسلط در ناتو است بلکه اکثر تسلیحات را نیز واشنگتن در اختیار کییف قرار میدهد.
مقر مسئولیت جدید ناتو در قبال اوکراین موسوم به ماموریت «کمک امنیتی ناتو و آموزش برای اوکراین (NSATU)» در پادگان کِلی، یک پایگاه آمریکایی در شهر ویسبادن آلمان واقع شده است. پیش از این، یک ائتلاف غیررسمی متشکل از حدود ۵۰ کشور تحت عنوان «گروه رامشتاین» به رهبری ایالات متحده، هماهنگی کمکهای نظامی غرب به کییف را مدیریت می کرد.
جهانیترین درگیری از زمان جنگ سرد؛ آیا جنگ سوم جهانی در جریان است؟
اگر در هفتههای ابتدایی جنگ در اوکراین به خط مقدم میرفتید، فریادهایی به زبان اوکراینی و روسی شنیده میشد که لا به لای آن صداهایی به زبانهای محلی مانند بوریات و چچنی نیز به گوش میرسید. اما با گذشت نزدیک به ۳ سال از جنگ، سربازان در هر دو طرف این درگیری به زبانهایی مانند اسپانیایی، نپالی، هندی، سومالیایی، صربی و کرهای با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
وجود این زبانهای خارجی در سنگرها تنها یکی از نشانههای ماهیت بینالمللی فزاینده درگیری است.
در آسمان بالای میدان نبرد، یک پهپاد مدل شاهد ایرانی ممکن است توسط یک سامانه پدافند هوایی آمریکایی رهگیری شود و در همین حال نیز بر روی زمین، توپخانه ساخت آلمان از کنار گلوله های کره شمالی عبور کند.
بطوریکه درگیری اولیه بین روسیه و اوکراین که در ماه فوریه ۲۰۲۲ به عنوان بزرگترین جنگ زمینی اروپا از زمان جنگ دوم جهانی آغاز شد، اکنون عنوان جهانیترین درگیری از زمان جنگ سرد با مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم دهها کشور را یدک میکشد.
سرگئی رادچنکو، مورخ برجسته دوران جنگ سرد در گفتگو با وبسایت خبری پولیتیکو گفت: «آخرین باری که ما شاهد چنین چیزی بودیم احتمالاً حمله شوروی به افغانستان بود. در آن زمان غرب به همراه پاکستان از مجاهدین حمایت میکردند و همه به نوعی درگیر بودند.»
آیا میتوان گفت که یک جنگ نیابتی در گرفته است؟
هنگامی که مسکو در فوریه ۲۰۲۲ تهاجم تمام عیار خود به اوکراین را آغاز کرد، کرملین و حامیانش ادعا کردند که این یک اقدام ضروری و دفاعی علیه ناتو است.
نظرات در مورد اینکه آیا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه واقعاً هدفش مقابله رودررو با «غرب به معنای عام» بوده است یا خیر، متفاوت است. اما اجماع گستردهای وجود دارد که او انتظار داشت که جنگ ظرف چند روز به پایان برسد.
به طور خاص، پوتین انتظار داشت که غرب همچون تجربیات گذشته روسیه در تصرف اراضی کریمه در اوکراین، مولداوی و گرجستان صرفا اقدامات جدید مسکو را نیز محکوم کند، اما در نهایت اقدام قوی یا مؤثری برای جلوگیری یا معکوس کردن آن انجام ندهد. اوکراینیها با چنگ و دندان جنگیدند و نیروهای پوتین به اندازهای دست و پا زدند که توجه غرب را به خود جلب کرد. اروپا نگران امنیت خود شد، و ایالات متحده نیز احساس کرد که باید شهرت خود را به عنوان حامی دموکراسی و ثبات اروپا حفظ کند.
در عرض چند روز، تسلیحات و اطلاعات غربی به کییف سرازیر شد و به اوکراینیها کمک کرد تا پیشروی روسیه را مهار کنند و درگیری را بینالمللی کنند.
با گذشت زمان، از آنجایی که اوکراین و روسیه هر دو با کمبود مهمات مواجه شدند و نیروهایشان بیش از حد تحت فشار جنگ فرسایشی قرار گرفتند، جنبه بینالمللی این درگیری نیز برجستهتر و حیاتیتر شد. در حال حاضر، هر دو کشور به کمک خارجی وابسته هستند: اوکراین برای بقا، و روسیه برای حفظ کنترل خود بر آسمان و زمین و در عین حال میخواهد تا تأثیر جنگ را بر جمعیت خود به حداقل برساند.
داعیه داشتن آرمان و ایدئولوژی
از آنجایی که هر دو طرف به دنبال منابع بیشتر و لابیگری در سطح جهانی بودهاند، هر دو طرف ادعاهای بزرگ و ایدئولوژیکی خاصی مطرح کردند. اوکراین مدعی مبارزه برای «دموکراسی» است و روسیه داعیه مبارزه با سلطه آمریکا و «غرب به معنای عام آن» را دارد.
مفهوم مسکو در خصوص «نظم جهانی چندقطبی» اگرچه به طور مبهم تعریف شده است، اما برای ایران به اندازه کافی متقاعد کننده بوده است که پهپادهای شاهد خود را به روسیه بدهد و کره شمالی نیز موشکهای بالستیک، میلیونها گلوله و اخیراً هزاران سرباز خود را در خدمت مسکو قرار دهد.
کشورهای به اصطلاح «جنوب جهانی» نیز زیر چتر بریکس به سمت پوتین متمایل شده است، باشگاهی از کشورهایی که با وجود اختلافات فاحش، نقاط مشترکی را در کینه مشترکشان نسبت به سیستمی پیدا کردهاند که آنها را از نهادهای کلیدی مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی کنار گذاشته است.
بزرگترین راه نجات مسکو، چین است، که با فراهم کردن بازاری برای نفت و کود روسیه، نقش مهمی در حمایت از اقتصاد روسیه در برابر تحریمهای غرب ایفا کرده است و در عین حال نیاز دسترسی مسکو به فناوریهای بسیار مورد نیاز آن را میدهد.
الکساندر گابویف، مدیر اندیشکده کارنگی روسیه اوراسیا به پولیتیکو گفت: «هند و سایر کشورها نیز با روسیه تجارت میکنند که هر کدام به نوبه خود مهم است، اما هیچ چیز با آنچه چین ارائه میدهد قابل مقایسه نیست.»
علاوه بر این، روسیه به استفاده سنتی خود از جنگ هیبریدی، دامن زدن به درگیریها و تعمیق اختلافات موجود در خارج از کشورش ادامه داده و آنها را تشدید میکند.
برخلاف جنگ سرد، روسیه فاقد نیروهای نیابتی برای هدف قرار دادن مستقیم ناتو است. گابویف گفت: «در نتیجه، روسیه به دنبال راههای جایگزین برای عقب راندن ناتو از جمله تحمیل هزینه، وارد کردن خسارت و مقابله به مثل است.»
یورونیوز فارسی