سارا الدیب / خبرگزاری آسوشیتدپرس
در فرودگاه بینالمللی دمشق، رئیس جدید امنیت - یکی از شورشیانی که از سرتاسر سوریه تا پایتخت پیشروی کرده بود - با تیم خود وارد شد. تعداد معدودی از کارکنان تعمیر و نگهداری که برای کار حاضر شده بودند، دور سرگرد حمزه احمد جمع شدند تا بدانند بعد از این چه خواهد شد.
آنها فوراً تمام شکایاتی را که در دوران حکومت رئیسجمهور بشار اسد از بیان آنها ترس داشتند، مطرح کردند؛ حکومتی که اکنون، به شکلی باورنکردنی، پایان یافته است.
آنها به این جنگجوی ریشدار گفتند که ارتقاء شغلی و امتیازاتشان، به نفع طرفداران اسد رد شده است و رؤسا آنها را تهدید به زندان کردهاند اگر کند کار کنند. همچنین هشدار دادند که در میان کارکنان فرودگاه حامیان سرسخت اسد وجود دارند که آماده بازگشت هستند هر زمان که این مجموعه بازگشایی شود.
هنگامی که احمد سعی کرد آنها را آرام کند، اسامه نجم، یکی از مهندسان، اعلام کرد: «این اولین بار است که ما صحبت میکنیم.»
این، نخستین هفته از دگرگونی سوریه پس از سقوط غیرمنتظره اسد بود.
شورشیانی که ناگهان مسئولیت امور را به دست گرفتهاند، با مردمی روبرو شدند که سرشار از احساسات بودند: هیجان بابت آزادیهای جدید، اندوه برای سالهای سرکوب، و امیدها، انتظارات و نگرانیها درباره آینده. برخی آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند که اشک ریختند.
این انتقال به طرز شگفتآوری آرام پیش رفته است. گزارشهای کمی از کشتارهای انتقامی، قتلهای تلافیجویانه و خشونت فرقهای منتشر شده است. غارت و تخریب به سرعت مهار شده و جنگجویان شورشی منظم عمل کردهاند. در روز شنبه، مردم در پایتخت، دمشق، به زندگی عادی خود ادامه دادند. تنها یک خودروی ون متعلق به جنگجویان دیده میشد.
اما احتمالهای زیادی برای اشتباه رفتن وجود دارد.
این کشور پس از پنج دهه حکومت خانواده اسد، شکسته و منزوی است. خانوادهها در اثر جنگ از هم پاشیدهاند، زندانیان سابق از وحشیگریهایی که متحمل شدهاند، دچار آسیب روانی شدهاند، و دهها هزار بازداشتی همچنان مفقود هستند. اقتصاد ویران شده، فقر گسترده است، و تورم و بیکاری بالا هستند. فساد در زندگی روزمره رخنه کرده است.
اما در این لحظه تغییر، بسیاری آمادهاند تا مسیر پیشرو را آزمایش کنند.
در فرودگاه، احمد به کارکنان گفت: «مسیر جدید با چالشهایی همراه خواهد بود، اما به همین دلیل است که گفتهایم سوریه متعلق به همه است و ما باید با یکدیگر همکاری کنیم.»
نجم میگوید شورشیان تاکنون سخنان درستی گفتهاند، «اما ما دیگر درباره هیچ اشتباهی سکوت نخواهیم کرد.»
از ادلب تا دمشق
در یک ایستگاه سوخته پلیس، تصاویر اسد پاره شده و پروندهها پس از ورود شورشیان به شهر در ۸ دسامبر، نابود شدهاند. تمام نیروهای پلیس و امنیت دوران اسد ناپدید شدهاند.
روز شنبه(۱۴ دسامبر)، این ساختمان توسط ۱۰ مرد اداره میشد که در نیروی پلیس «دولت نجاتبخش» شورشیان خدمت میکنند؛ دولتی که سالها بر منطقه شورشی ادلب در شمال غرب سوریه حکمرانی کرده است.
پلیس جدید بر ایستگاه نظارت میکند و به گزارشهای مربوط به سرقتهای جزئی و درگیریهای خیابانی رسیدگی میکند. یک زن شکایت میکند که همسایگانش سیستم برق او را خراب کردهاند. یکی از پلیسها به او میگوید تا آغاز به کار دوباره دادگاهها صبر کند.
او زیر لب گفت: «یک سال طول خواهد کشید تا مشکلات حل شوند.»
شورشیان تلاش کردهاند تا با مطابق ساختار حکومتی ادلب، در دمشق نظم ایجاد کنند. اما مشکل مقیاس وجود دارد. یکی از پلیسها تعداد نیروی پلیس شورشیان را تنها حدود ۴,۰۰۰ نفر تخمین میزند؛ نیمی در ادلب مستقر هستند و بقیه مسئول حفظ امنیت در دمشق و سایر مناطق هستند. برخی کارشناسان تعداد کل نیروی جنگجوی شورشی را حدود ۲۰,۰۰۰ نفر تخمین میزنند.
در حال حاضر، جنگجویان و مردم در حال آشنایی با یکدیگر هستند.
جنگجویان خودروهای بزرگ شاسیبلند و مدلهای جدیدتری را میرانند که برای اکثر ساکنان دمشق، جایی که هزینه آنها به دلیل تعرفههای گمرکی و رشوهها ۱۰ برابر بیشتر است، دستنیافتنی هستند. جنگجویان لیره ترکیه، که مدتها در مناطق تحت کنترل دولت ممنوع بود، را به جای لیره سوری که ارزش آن کاهش یافته، حمل میکنند.
اکثر جنگجویان ریشدار از مناطق محافظهکار و روستایی هستند. بسیاری از آنها اسلامگرایان تندرو هستند.
نیروی اصلی شورشی، هیئت تحریرالشام، پیشینه القاعدهای خود را انکار کرده است و رهبران آن در تلاشند تا جوامع مذهبی و قومی سوریه را متقاعد کنند که آینده این کشور متکثر و بردبار خواهد بود.
اما بسیاری از سوریها همچنان مشکوک هستند. برخی از جنگجویان بر روی یونیفورمهای خود روبانهایی با شعارهای اسلامگرایانه دارند و همه آنها به هیئت تحریرالشام، که منظمترین گروه است، تعلق ندارند.
هانی ضیاء، یکی از ساکنان دمشق که اهل شهر جنوبی درعا است - جایی که قیام ضد اسد در سال ۲۰۱۱ آغاز شد - گفت: «مردمی که در خیابانها میبینیم، نماینده ما نیستند.» او نگران گزارشهایی درباره حمله به اقلیتها و کشتارهای انتقامی بود.
او گفت: «ما باید بترسیم.» و افزود که نگران است برخی از شورشیان به دلیل سالها جنگیدن، خود را برتر از دیگر سوریها بدانند. «با تمام احترامی که به کسانی که قربانی شدند دارم، همه ما قربانی شدهایم.»
با این حال، ترس در دمشق غالب نیست، جایی که بسیاری تأکید میکنند که دیگر اجازه نخواهند داد که سرکوب شوند.
برخی رستورانها سرو مشروبات الکلی را از سر گرفتهاند - برخی آشکارا و برخی دیگر برای ارزیابی شرایط، محتاطانهتر.
در یک کافه کنار پیادهرو در محله تاریخی مسیحیان در شهر قدیمی، مردانی در حال نوشیدن آبجو بودند که گشتی از جنگجویان از آنجا عبور کرد. مردان به یکدیگر نگاه کردند، نگران، اما جنگجویان کاری نکردند. یکی از پلیسها میگوید وقتی مردی در بخش دیگری از شهر قدیمی با اسلحهاش یک فروشگاه مشروبات الکلی را تهدید کرد، پلیس شورشی او را دستگیر کرد.
سالم حجّو، معلم تئاتر که در اعتراضات ۲۰۱۱ شرکت کرده بود، گفت که با دیدگاههای اسلامگرایانه شورشیان موافق نیست، اما از تجربه آنها در مدیریت امور خود تحت تأثیر قرار گرفته است. او انتظار دارد که در سوریه جدید صدایی داشته باشد.
او گفت: «ما هیچوقت اینقدر آسوده نبودهایم. ترس از بین رفته است. بقیهاش به خود ما بستگی دارد.»
تلاش جنگجویان برای اطمینانبخشی
در شب پس از سقوط اسد، مردان مسلح در خیابانها پرسه میزدند و با تیراندازیهای بلند و پیدرپی پیروزی را جشن میگرفتند. برخی ساختمانهای ادارات امنیتی به آتش کشیده شدند. مردم فروشگاه معاف از مالیات فرودگاه را غارت کرده و همه بطریهای مشروبات الکلی را شکستند. شورشیان بخشی از این کارها را به وفاداران در حال فرار رژیم اسد نسبت دادند.
عموم مردم در خانههای خود ماندند و از میان پردهها به تازهواردان نگاه میکردند. مغازهها بسته شدند.
هیئت تحریرالشام برای برقراری نظم اقدام کرد و مقررات منع آمدوشد شبانه را برای سه روز اعمال کرد. آنها تیراندازیهای جشن را ممنوع کردند و جنگجویانی را برای محافظت از اموال مستقر کردند.
پس از یک روز، مردم شروع به بیرون آمدن کردند.
دهها هزار نفر، اولین مقصدشان زندانهای اسد، بهویژه زندان صیدنایا در حومه پایتخت، بود تا به دنبال عزیزانی بگردند که سالها پیش ناپدید شده بودند. تعداد کمی توانستند اثری پیدا کنند.
این جستجو، هرچند دلخراش بود، اما به نوعی اتحاد ایجاد کرد. شورشیان، برخی از آنها خودشان در جستجوی عزیزان بودند، در راهروهای تاریک زندانهایی که سالها از آنها وحشت داشتند، با بستگان افراد مفقود ملاقات کردند.
در جشنهای خیابانی، مردان مسلح کودکان را دعوت میکردند تا بر روی خودروهای زرهیشان بنشینند. شورشیان با زنان - برخی با موهای باز - عکس میگرفتند. آهنگهای انقلابی از خودروها پخش میشد. ناگهان فروشگاهها و دیوارها همهجا با پرچمهای انقلابی و پوسترهایی از فعالانی که توسط دولت اسد کشته شده بودند، پوشیده شد.
ایستگاههای تلویزیونی بدون وقفه تغییر کردند و از ستایش اسد به پخش آهنگهای انقلابی روی آوردند. رسانه دولتی بیانیههای متعدد دولت انتقالی جدید به رهبری شورشیان را پخش کرد.
دولت جدید از مردم خواست به سر کار بازگردند و از پناهجویان سوری در سراسر جهان درخواست کرد که برای کمک به بازسازی کشور بازگردند. این دولت برنامههایی برای بازسازی و بررسی نیروهای امنیتی اعلام کرد تا از بازگشت «کسانی که دستشان به خون آغشته است» جلوگیری شود. یکی از کارکنان فرودگاه دمشق میگوید جنگجویان به کارکنان فرودگاه - بسیاری از آنها وفادار به دولت اسد - اطمینان دادند که خانههایشان مورد حمله قرار نخواهد گرفت.
اما مشکلات سوریه هنوز حل نشده است.
در حالی که قیمت محصولات کشاورزی پس از سقوط اسد کاهش یافت، چون دیگر نیازی به پرداخت هزینههای سنگین گمرک و رشوه نبود، توزیع سوخت به شدت مختل شد و هزینههای حملونقل افزایش یافت، که منجر به قطعیهای طولانی و گسترده برق شد.
مقامات میگویند که میخواهند فرودگاه را هر چه سریعتر بازگشایی کنند و این هفته، تیمهای تعمیر و نگهداری چند هواپیما را روی باند بازرسی کردند. نظافتچیان زبالهها، مبلمان شکسته و کالاهای آسیبدیده را جمعآوری کردند.
یکی از نظافتچیان که فقط خود را مراد معرفی کرد، گفت که معادل ۱۵ دلار در ماه درآمد دارد و شش فرزند دارد که یکی از آنها معلول است. او آرزو دارد یک تلفن همراه بخرد.
او گفت: «مدت زیادی لازم است تا اینجا را تمیز کنیم.»