فقر یادگیری یکی از چالشهای نظام آموزش و پرورش در ایران است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این در حالی است که دانشآموزانی که دچار فقر یادگیری هستند تفاوت چندانی با کودکان بازمانده از تحصیل ندارند.
به گزارش خبرآنلاین؛ اخیرا هم معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفته که طبق گزارش بانک جهانی از ۸۰ درصد کودکی که امکان حضور در مدرسه را پیدا میکنند، ۲۵ درصد با فقر یادگیری مواجه هستند. به عبارت بهتر، ۴۰ درصد کودکانی که وارد مدرسه میشوند، به فقر یادگیری دچار هستند.
از محتوای کتابهای درسی تا امید به آینده
زهرا خماریان، معلم، در گفتوگو با خبرآنلاین درباره دلایل فقر آموزشی در کشور، گفت: یکی از علتهای اصلی فقر یادگیری دانشآموزان، سیستم ضعیف آموزش و پرورش است؛ چراکه معلمان آموزش خوبی نمیبینند، تعداد دانشآموزان و تراکم در کلاسها بالا است و به دلیل درگیریهای بالای خانوادهها با مسائل مختلف، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، کمتر نمیتوانند به دانشآموزان کمک کنند. از طرف دیگر محتوای آموزشی کتابها زیاد است و معلمها وقت کافی برای جا انداختن مطالب به همه دانش آموزان ندارد.
او با بیان اینکه در دوره آموزش مجازی به دلیل کرونا یا آلودگی هوا، هیچ کس راهی برای جبران عقب ماندگی آموزشی دانش آموزان نداشت، تصریح کرد: در مواردی شاهد هستیم دانش آموزان حتی در دوره دبیرستان اطلاعات اولیه درست را هم ندارند یا پایه ریاضی آنها بسیار ضعیف است.
وی با بیان اینکه تحولات اجتماعی سالهای اخیر باعث شده دانش آموزان امیدشان را نسبت به آینده از دست بدهند، گفت: دانش آموزان امید و اعتماد به نفس برای ایجاد تغییر را از والدین میگیرند. از طرف دیگر محتوای کتابهای درسی هم مورد علاقه دانش آموزان نیست و این موضوع مقاومت ایجاد میکند و واکنش بچهها هم این است که به مدرسه بی میل باشند و کمتر یاد بگیرند. در پایههای بالاتر که دانش آموزان در دوره بلوغ هستند و شاهد تضادهای موجود در جامعه، خانواده و مدرسه میشوند هم این وضعیت تشدید میشود.
خماریان با بیان اینکه همه آمار ترک تحصیل را میبینیم اما در اصطلاح کک هیچ کس نمیگزد(کنایه از بیتفاوت بودن)، تصریح کرد: ما آینده بچهها را میکشیم، اما هیچ مسئولی به جز فعالان صنفی و معلمان و کسانی که دغدغه آموزش دارند کاری انجام نمیدهند و به هشدارها توجهی نمیکنند. حتی در موارد زیادی به این دلیل که درصد افت تحصیلی بیشتر نشود، فقط نمره قبولی به دانش آموزان داده میشود و صورت مسئله پاک میشود.
وی با بیان اینکه آمار دقیقی از وضعیت فقر یادگیری به تفکیک مدارس دولتی و غیر انتفاعی یا مناطق برخوردار و کم برخوردار وجود ندارد، گفت: اما نتایج کنکور نشان میهد مدارس غیرانتفاعی که امکانات خاص دارند، درصد قبولی بالاتری دارند. اما بعضی مدارس غیرانتفاعی هم فقط جنبه تجاری دارند، از معلمان متخصص استفاده نمیکنند و نمرات کیلویی به دانشآموزان میدهند. حتی در مواردی دانش آموزانی که از مدارس غیرانتفاعی به دولتی میآیند وضعیت آموزشی بدتری دارند. بنابراین ارائه آمار در این رابطه نیاز به بررسی دارد.
این معلم با بیان اینکه راه حل فوری برای حل این معضلات وجود ندارد، اظهار کرد: در بلند مدت نیاز است بودجه لازم برای آموزش معلمان، افزایش کیفیت سیستم آموزشی، تغییر کتب درسی و غیره به آموزش و پرورش اختصاص یابد. اما بودجه فعلی این وزارتخانه فقط به اندازه حقوق معلمان است و کار خاصی نمیتوان با این ارقام انجام داد.
تاثیر آموزش ناکارآمد دوران کرونا بر فقر یادگیری دانشآموزان
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس حوزه آموزش و پرورش نیز در گفتوگو با خبرآنلاین با بیان اینکه فقر آموزشی فقط مختص ایران نیست، گفت: بعد از آموزش آنلاین در دوران کرونا، نظارت و ارزیابی درستی از دانش آموزان وجود نداشت و در این مدت آموزش حتی در کشورهایی که امکانات خوبی در حوزه آموزش آنلاین داشتند، ناکارآمد بود. اما کشورهای پیشرو این ناکارآمدی را ترمیم کردند.
وی با بیان اینکه امکان بررسی این موضوع با پژوهش وجود دارد و مشاهدات معلمان هم فقر یادگیری را تایید میکند، تصریج کرد: جدا از تاثیر وضعیت آموزش در دوره کرونا، آموزش در ایران ناکارآمدیهای دیگری هم دارد؛ از جمله اینکه محتوای آموزشی به درد دانش آموزان نمیخورد، مدارس جذابیت لازم و معلمان انگیزه ندارند. این عوامل کنار هم منجر به فقر یادگیری شده است.
نیک نژاد با بیان اینکه مشخص است دانش آموزانی که در دوران کرونا با آن ناکارآمدیها مواجه بودند در چه سطح تحصیلی هستند، گفت: در کشورهای پیشرفته بعد از کرونا با یک فرآیند آزمون و خطا سعی شد آموزشها کارآمدتر شود و وضعیت اصلاح شود. اما کسی پیگیر این دانش آموزان نیست و کاری برای بهبود وضعیت آموزشی آنها انجام نشد و این دانش آموزان رها شدند، چراکه آموزش و پرورش هزار و یک مشکل دارد و آموزش در اولویت این نهاد نیست. آموزش و پرورش گرفتاریهای ساختاری، دعواهای جناحی و سیاسی و ناکارآمدیهای فراوان دارد، بودجه کافی ندارد، مدارس دچار مشکلات متعدد و معلمان ناراضی هستند. این وضعیت باعث شده اگر هم کسی بخواهد قدمی برای بهبود وضعیت آموزش بردارد با مشکل مواجه شود.
این کارشناس آموزش با بیان اینکه برای حل این مشکلات در کوتاه مدت راه حلهای تجربه شده وجود دارد، گفت: اما حل این وضعیت در بلند مدت به مقدماتی نیاز دارد. برای مثال افزایش بودجه بخش آموزش، توجه بیشتر به محتوای کتب درسی، کاهش حجم کتاب درسی با حذف مباحث غیرکاربردی و گریزاننده، توجه به وضعیت معلمان و بهینهسازی کلاسها از جمله ملزوماتی است که باید در بلند مدت انجام شود. این فرآیند ممکن است یک تا دو دهه طول بکشد، اما نتیجه خواهد داد. البته این مباحث از دو دهه پیش مطرح بوده، اما کسی توجه نکرده، وگرنه امروز با این بحرانها در حوزه آموزش مواجه نبودیم.