تحلیل مرکز پژوهشهای اتاق ایران
انتخابات امریکا از یک ساختار منحصربهفرد پیروی میکند که هم شامل مشارکت مستقیم عمومی و هم یک سیستم کالج انتخاباتی است که در نهایت ریاستجمهوری را تعیین میکند. ایالتهای کلیدی که اغلب به آنها «ایالتهای نوسانی» گفته میشود، به دلیل غیرقابلپیشبینی بودن تاریخی نتایج آنها در الگوهای رایگیری، نقش تعیینکنندهای دارند.
اقتصاد، سقطجنین و مهاجرت به ترتیب موضوعات کلیدی هستند که تصمیمات رایدهندگان را در انتخابات ۲۰۲۴ ایالاتمتحده تعیین میکنند. ۷۹ درصد از حامیان ترامپ بر این باورند که اقتصاد در مسیر اشتباهی قرار دارد. این احساس میتواند به قیمت شکست در انتخابات برای هریس تمام شود، چراکه برخی ناظران و تحلیلگران معتقد هستند که انتخابات ۲۰۲۴ یک رفراندوم برای دولت بایدن - هریس خواهد بود.
طبق مدل پیشبینی مجله اکونومیست، دونالد ترامپ در حال حاضر با اندکی اختلاف از کامالا هریس پیشی گرفته است. کارولینای شمالی و وضعیت آرای زودهنگام در این ایالت کلیدی، زنگ خطری جدی برای هریس است. برخی معتقدند که توفان هلن میتواند مشارکت رایدهندگان را تا بیش از ۲۰ هزار رای کاهش دهد و بهطور بالقوه بر نتیجه انتخابات در این ایالت تاثیر بگذارد. نقش انتخابات امریکا و سیاست این کشور در قبال ایران چیست؟ مرکز پژوهشهای اتاق ایران در این باره گزارشی منتشر کرده و چشماندازهای مرتبط با موضع دولت بعدی امریکا در قبال تحریمهای ایران را بررسی کرده است.
پیامدهای اقتصادی
اگر دولت بعدی ایالات متحده به سمت مهار و بازدارندگی ایران متمایل شود، تنشها ممکن است تشدید شود و احتمالا بیثباتی منطقهای را تشدید کند و شانس حلوفصل دیپلماتیک در جبهه هستهای را کاهش دهد. انتخابات ایالات متحده احتمالا موجهایی در بازار جهانی ایجاد میکند که پیامدهایی برای اقتصاد ایران خواهد داشت. تغییرات عمده در سیاستهای اقتصادی ایالاتمتحده، از جمله تجارت، مالیات و امور مالی بینالمللی، میتواند باعث نوسانات بازار شود و بر قیمت کالاها و الگوهای سرمایهگذاری در سراسر جهان تاثیر بگذارد.
برای ایران، این تغییرات قابل توجه است، زیرا تغییر در نرخ دلار امریکا، نرخهای بهره یا موانع تجاری میتواند بهطور غیرمستقیم بر چشمانداز تجاری و ثبات اقتصادی کشور تاثیر بگذارد. کسبوکارهای ایرانی باید به سرعت با هرگونه اختلال اقتصادی جهانی ناشی از تغییرات سیاستهای ایالاتمتحده سازگار شوند.
یکی از زمینههای اصلی مورد توجه اقتصادی ایران، در سیاست تحریمهای ایالات متحده، به ویژه در مورد صادرات نفت و تجارت بینالمللی نهفته است. موضعی که هر نامزد در قبال تحریمها اتخاذ میکند احتمالا بر سهولت یا محدودیت فعالیتهای اقتصادی ایران تاثیر خواهد گذاشت. ادامه تحریمهای سختگیرانه، توانایی ایران را برای حضور در بازارهای جهانی محدود میکند و مستقیما بر درآمد نفتی و روابط تجاری بینالمللی تاثیر میگذارد. در مقابل اگر نامزدی، رویکرد انعطافپذیرتری را برای کاهش تحریمها اتخاذ کند، این امر میتواند درها را برای افزایش صادرات، به ویژه در بخش نفت، احیای اقتصاد ایران و تقویت روابط تجاری با کشورهای مختلف که قبلا توسط سیاستهای ایالات متحده محدود شده بودند، باز کند.
قیمت نفت و بازارهای انرژی
ایران به عنوان یک بازیگر اصلی در بخش نفت، تاثیر انتخابات ایالات متحده بر سیاستهای انرژی را به دقت زیر نظر خواهد داشت. سیاستهای انرژی ایالات متحده، به ویژه سیاستهای حاکم بر تولید نفت و مقررات زیست محیطی، بر قیمتهای جهانی نفت تاثیر میگذارد. برای ایران، افزایش قیمت نفت درآمد حاصل از صادرات نفت این کشور را تقویت میکند، در حالی که قیمتهای پایینتر میتواند اقتصاد کشور را تحت فشار قرار دهد.
علاوه بر این، اگر دولت ایالات متحده از انرژیهای تجدیدپذیر به جای سوختهای فسیلی حمایت کند، این تصمیم میتواند چشمانداز بازار جهانی انرژی را تغییر داده و بهطور بالقوه بر تقاضای بلندمدت برای نفت ایران تاثیر بگذارد. توانایی ایران برای حفظ یک اقتصاد باثبات تا حدی به این پویایی بازار جهانی انرژی بستگی دارد.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی
نتیجه انتخابات همچنین چشمانداز ایران برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی را شکل خواهد داد. اگر روابط ایران و امریکا تحت سیاستهای دولت جدید بهبود یابد، میتواند راه را برای ورود مجدد سرمایهگذاران خارجی یا ایجاد سرمایهگذاریهای جدید در ایران تسهیل کند و فرصتهایی را برای توسعه اقتصادی و تبادل فناوری افزایش دهد. این تغییر به ویژه برای کسبوکارهای ایرانی تاثیرگذار خواهد بود، چراکه میتوانند از بهبود روابط برای ایجاد مشارکت و جذب جریانهای سرمایهگذاری استفاده کنند. از سوی دیگر، تعهد به حفظ تحریمها یا تشدید آنها، سرمایهگذاران خارجی را از سرمایهگذاری در ایران منصرف کرده و پتانسیل ایران را برای سرمایهگذاری در فضای یکپارچه اقتصادی جهانی محدود میکند.
سناریوی پیروزی هریس
یک پیروزی بالقوه برای کامالا هریس احتمالا نشاندهنده ادامه رویکرد کلی دولت بایدن در قبال ایران است که شامل تلاشهایی برای تعامل مجدد دیپلماتیک و گشایش مشروط برای بازبینی مجدد جنبههای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است. اگر هریس در صورت پیروزی این مسیر را دنبال کند، میتوانیم شاهد گامهای محتاطانه در جهت رفع تحریمها یا کاهش محدودیتهای اقتصادی باشیم. در حالی که لغو کامل تحریمها در کوتاهمدت بعید است، کاهش تدریجی متمرکز بر بخشهای خاص، مانند کمکهای بشردوستانه یا واردات و صادرات مرتبط با انرژی میتواند راههایی را برای بهبود اقتصادی و افزایش ظرفیت صادرات نفت به ایران ارایه دهد .
علاوه بر این، دولت هریس ممکن است ابتکارات دیپلماتیک منطقهای را با هدف ایجاد ثبات در خاورمیانه، از جمله بازبینی روابط با ایران از طریق مذاکرات غیرمستقیم یا اقدامات اعتمادسازی دنبال کند. برای کسبوکارهای ایرانی، ریاستجمهوری هریس میتواند شرایط مساعدتری را برای تجارت ایجاد و احتمالا علاقه بینالمللی را برای سرمایهگذاری در بخش منابع طبیعی ایران تحریک کند.
سناریوی پیروزی ترامپ
در صورت پیروزی ترامپ، موضع تقابلی شدیدی در قبال ایران پیشبینی میشود. رویکرد ترامپ در دوره قبلی ریاستجمهوری خود متمرکز بر کمپین «فشار حداکثری» شامل تحریمهای سنگین و تاکتیکهای انزوا با هدف محدود کردن نفوذ ایران در خاورمیانه بود، دولت ترامپ احتمالا این رویکرد را مجددا معرفی یا حتی تشدید میکند که بهطور بالقوه بر بخشهای کلیدی مانند صادرات نفت، معاملات مالی خارجی و روابط تجاری و واردات فناوری تاثیر میگذارد و منجر به چالشهای اقتصادی بزرگتری برای ایران میشود. بر اساس این سناریو، کسبوکارهای ایرانی میتوانند با موانع فزایندهای بر سر دسترسی به بازارهای بینالمللی و موسسات مالی مواجه شوند که توسعه کانالها و شراکتهای تجاری جایگزین را برای ایران ضروری میسازد.
رویکرد ترامپ میتواند به تشدید تنشها در منطقه خلیجفارس منجر شود و روابط دیپلماتیک ایران را پیچیدهتر کند. صنایع ایران، به ویژه انرژی و امور مالی، باید شیوههای مدیریت ریسک قوی را اتخاذ کنند و احتمالا به دنبال تنوع بخشیدن به تجارت برای کاهش تاثیر تحریمهای تشدید شده ایالات متحده باشند.
سرمایهگذاری و آمادگی تجاری
کسبوکارهای ایرانی باید با ایجاد انعطافپذیری از طریق تنوعسازی، برای نتایج بالقوه آماده شوند. در صورت پیروزی هریس، ممکن است با بررسی تعامل مجدد با بازارهای اروپایی و آسیایی، از کاهش احتمالی تحریمها بهره ببرند. کسبوکارها میتوانند ایجاد روابط تجاری در بخشهایی را که احتمالا از محدودیتهای کاهش یافته سود میبرند، مانند غذا، دارو و سایر کالاهای غیرتحریمی در اولویت قرار دهند.
از سوی دیگر، پیروزی ترامپ مستلزم یک استراتژی دفاعی قویتر است. شرکتهای ایرانی ممکن است از سرمایهگذاری در مشارکتهای منطقهای، به ویژه با کشورهای بریکس و سایر کشورهای غیرمتعهد، برای جبران محدودیتهای اعمال شده توسط ایالاتمتحده سود ببرند. تقویت روابط با اقتصادهای منطقهای و نوظهور، مانند اقتصاد آفریقا و امریکای جنوبی میتواند راههای جدیدی برای تجارت و سرمایهگذاری برای کاهش اتکا به بازارهای غربی فراهم کند.
تعامل دیپلماتیک
برای غلبه بر ابهامات روابط ایران و امریکا، سیاستگذاران و تجار ایرانی باید به دنبال تقویت روابط دیپلماتیک و اقتصادی با کشورهای غیرغربی باشند. تعامل با کشورهای بریکس میتواند در دور زدن تحریمهای ایالات متحده موثر باشد، زیرا این کشورها اغلب جایگزینهای مالی و لجستیکی ارایه میدهند. این رویکرد میتواند شامل شراکت مشترک، فرصتهای سرمایهگذاری مشترک یا ابتکارات اشتراک فناوری باشد که با اهداف استراتژیک اقتصادی ایران همسو است.
علاوه بر این، تعمیق مشارکت با روسیه و چین میتواند حائلهای اقتصادی قابلتوجهی ایجاد کند. برای مثال، طرح کمربند و راه چین، فرصتهایی را برای سرمایهگذاری زیرساختی ارایه میدهد، درحالی که روسیه میتواند از ایران در بخشهای انرژی و فناوری حمایت کند. تلاشهای دیپلماتیک پیشگیرانه در این زمینهها، صنایع ایران را قادر میسازد تا راههای تجاری و سرمایهگذاری قابل اعتمادی را ایجاد کنند که در برابر نوسانات سیاست ایالات متحده بدون توجه به نتیجه انتخابات مقاوم باشد.
توصیههای راهبردی برای ایران
برای استفاده از این احتمالات کسبوکارها و سیاستگذاران ایرانی باید چند قدم پیشگیرانه را در دستور کار قرار دهند:
- نظارت بر تحولات انتخابات: نظارت دقیق بر بهروزرسانیهای انتخاباتی و گزارشهای بالقوه سیاستی، در راستای هدایت تصمیمات استراتژیک در فردای انتخابات.
- آمادگی برای تغییر سیاست: ایجاد راهبردهای خوشبینانه و محافظهکارانه برای رسیدگی به سطوح مختلف تحریمها و اطمینان از انعطافپذیری برای انطباق با گشایش دیپلماتیک یا محدودیتهای اقتصادی تشدید شده.
- دنبال کردن کانالهای تجارت و سرمایهگذاری جایگزین: تقویت مشارکتهای اقتصادی با کشورهای بریکس و سایر مناطق غیرمتعهد برای ایجاد حائل در برابر فشارهای احتمالی ایالات متحده. فراهمسازی مشارکت در ابتکارات تجاری منطقهای و راههای جایگزین برای تجارت و تراکنشهای مالی، مستقل از نفوذ ایالات متحده.
سخن آخر
با نگاهی به آینده، روابط ایران و امریکا بدون توجه به نتیجه انتخابات احتمالا پیچیده باقی خواهد ماند. چالشهای پایدار در روابط دیپلماتیک نشان میدهد که ایران باید به دنبال یک استراتژی اقتصادی چندوجهی باشد. اولویت دادن به مشارکت با اقتصادهای غیرغربی، سرمایهگذاری در صنایع محلی و بهبود روابط تجاری منطقهای برای تقویت انعطافپذیری اقتصادی ضروری است. در حالی که تغییر در رهبری ایالات متحده ممکن است رویکرد فوری نسبت به ایران را تغییر دهد، استراتژی متمرکز بر تقویت قابلیتهای داخلی و تنوع بخشیدن به اتحادهای بینالمللی، مسیری پایدار و رو به جلو در میان عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی را به ایران ارایه میدهد.
روزنامه اعتماد