فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: ما شرایطی را تجربه میکنیم که بر اساس دادههای رسمی، به تقریب از هر سه ایرانی، یک نفر به معنای مطلق، فقیر است. اینها چه میگویند؟! چه میکنند؟!
فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار کرد: از آنجا که در مناسبات فاسد رانتی، پشت به کیفیت و توسعه داشتهایم، اشتغالهای ما قادر به برطرف کردن فقر نیست. گزارشهای رسمی مرکز آمار عنوان میکند که ۸۹ درصد فقرای ایران را شاغلین سابق و لاحق، بازنشستگان سابق و شاغلین فعلی، تشکیل میدهند.
به گزارش جماران، بخشهایی از گفت و گوی مومنی را در ادامه میخوانید:
* به نام عدالت، برای ارایه دادههای دستکاری شده در سطح برخی مقامات کشور، مسابقه برگزار شده است. در حرفهای بیپایه زدن در این زمینه مسابقه است. فردی میگوید دستور میدهم ۱۴روزه فقر مطلق کاهش یابد، دیگری میگوید، شد!! و ادعا را از نفر اول هم فراتر میبرد. متاسفانه در این زمینه بخشهایی از ساختار قدرت، گوی سبقت را در بیان سخنان بی پایه، از یکدیگر میربایند.
* با کمال تاسف، ادعاهایی که با عنوان رفع فقر و ایجاد اشتغال و از این قبیل مسائل مطرح میشود، جزء بزرگترین خطاها و خیانتهایی است که به دین خدا، مملکت، مردم و به ویژه محرومان و مستضعفان صورت میگیرد! این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ۱۰۰ساله گذشته ایران، دوره زمانی ۲ برابر شدن اندازه جمعیت فقیر در ایران، به کمتر از ۳ سال رسیده است!
* چقدر قبیح است و چه میزان باید آدم از همه نظر سقوط کرده باشد که با این گزافه گوییها و پوچ گوییها، بخواهد از شرایطی فعلی ایران حساسیت زدایی کند!
ما شرایطی را تجربه میکنیم که بر اساس دادههای رسمی، به تقریب از هر سه ایرانی، یک نفر به معنای مطلق، فقیر است. اینها چه میگویند؟! چه میکنند؟! چه وضعیتی از درون این ماجرا قرار است بیرون بیاید؟! حتی اگر آنها قادر به فهم مصلحت خودشان بودند و حتی اگر به حیثیت خود اهمیت میدادند، نباید چنین حرفهایی تا این میزان بی ضابطه، مطرح شود!
* در حال تجربه ابعاد بی سابقهای از روندهای نگران کننده تر شکاف فقر، یعنی افزایش روز افزون فاصله درآمد فقرا با خط فقر هستیم، مستندات و گزارشهای رسمی در این زمینه وجود دارد. با این شرایط، روشن نیست که چگونه افرادی به نام دستگاههایی حرفهایی میزنند که معلوم نیست این افراد با چه سیستمی گزینش میشوند و چه صلاحیتی برای آنها قائل هستند!
* بیسابقهترین ابعاد تجربه شده از سقوط طبقه متوسط درآمدی در این سالها رخ داده است؛ اما با این حال نه فهمی از توسعه بروز داده میشود و نه دغدغهای نشان میدهند. باید توسعه را بفهمند تا منزلت طبقه متوسط درآمدی را درک کنند. در شرایطی که ما این در حال تجریه این واقعیتها هستیم، بیان این سخنان تلخ و غم انگیز، شگفت انگیزتر میشود!
* درباره ادعاهای پوچ و گزافی که همزمان راجع به اشتغال مطرح میشود، باید درنظر داشت، در جامعه توسعه نیافته، آنچه که نجات دهنده مردم از فقر و فلاکت است، اشتغال باکیفیت است، به آنها که با این حرفهای پوچ و توخالی، از مسائل سرنوشت ساز ملی حساسیت زدایی میکنند، میگویم به گزارشهای رسمی انتشار یافته توسط مرکز آمار ایران نگاه کنید!
* از آنجا که در مناسبات فاسد رانتی، پشت به کیفیت و توسعه داشتهایم، اشتغالهای ما قادر به برطرف کردن فقر نیست. گزارشهای رسمی مرکز آمار عنوان میکند که ۸۹ درصد فقرای ایران را شاغلین سابق و لاحق، بازنشستگان سابق و شاغلین فعلی، تشکیل میدهند.
* از طریق این آرایشی که نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع در این کشور ایجاد کرده، شغلهای مملکت، به جزء اندکی از آنها، قادر به برطرف کردن فقر نیستند. این مساله، ماجراهای زیادی برای ما ایجاد میکند.
* فراموش نشود کسانی برای اینکه به حساب خود عدالت برقرار کنند، بزرگترین ظلم را در توزیع قدرت مرتکب شدند. از حکومت یکدست، آزادی و عدالت و توسعه بیرون نمیآید. شاغولهایی که این متفکران عنوان میکنند را بررسی کنید تا به این نکته برسید.
* یکی گفت میخواهم پول نفت را به سفره مردم بیاورم! اما روزی که مسئولیت دولت را تحویل داد، شاخص فلاکت را به دو برابر روزی رسانده بود که آن را تحویل گرفته بود. اکنون آن مساله به شکل تلخ تر و غم انگیزتری در حال پی گرفتن است. امیدوارم به مدد روح پاک و اندیشهای والای متفکران معیاری مانند علامه حکیمی بتوانیم از این بلیه هم نجات پیدا کنیم.