ابوالفضل قدیانی از چهرههای سیاسی منتقد حکومت ایران گفته است اقدامات هیچ کدام از بازداشتشدگان اعتراضات «مصداق محاربه و افساد فیالارض نیست»، بلکه به گفته او «مصداق اتم و اکمل و تام و تمام مفسد فیالارض و مَحارب و مُحارب، خود علی خامنهای و اعوان و انصار سرکوبگر او هستند».
در ویدئویی از صحبتهای آقای قدیانی که در اختیار بیبیسی فارسی قرار گرفته و در برنامه شصتدقیقه پخش شده است، او «شجاعت» جوانان معترض را میستاید، اعتراض در خیابان را چاره کار میداند و میگوید این حکومت دوام نخواهد آورد.
ابوالفضل قدیانی با استناد به ایرادهای برخی روحانیون درباره احکام اعدام صادر شده برای معترضان، میگوید «هیچ کدام از معترضانی که تحت عنوان محارب یا مفسد فیالارض محاکمه شدهاند، بههیچ وجه مصداق این مفاهیم نیستند. ولو اینکه از خود دفاع کرده باشند. مامور تهاجم کرده و او از خود دفاع کرده است. اجازه نداده مامور او را بکشد. چطور ممکن است این محارب باشد؟».
آقای قدیانی سپس استدلال میکند که رهبر ایران و نیروهای سرکوبگر به دلیل ایجاد رعب و وحشت در جامعه و سرکوب مردم برای آنکه نتوانند از زیر یوغ ظلم ینان خارج شوند، «مصداق بارز محارب» هستند.
ابوالفضل قدیانی از اعضای موسس حزب مجاهدین انقلاب اسلامی است که در سالهای گذشته انتقادهای تندی را علیه رهبر جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده است. او بعد از اعتراضات سال ۱۳۸۸ حدود یک ماه در زندان بود و در دهه ۹۰ خورشیدی هم دو بار در احکام جداگانه به توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام متهم و به دو و سه سال زندان محکوم شد.
او آبان ماه ۱۳۹۹ در سالگرد اعتراضهای آبان ۱۳۹۸ در متنی پیشبینی کرده بود که جامعه ایران به دلیل «فجایع در حال وقوع، به شدت مستعد جنبش و قیام است».
آقای قدیانی پیشتر هم بعد از اعدام محسن شکاری (سمت راست) در متنی تند خطاب به آقای خامنهای گفته بود این اعدامها نتیجه معکوس برای او دارد. مجیدرضا رهنورد (سمت چپ) هم چهار روز بعد از محسن شکاری در مشهد اعدام شد
در بیش از ۱۰۰ روز از شروع اعتراضات در ایران، بیش از ۵۰۰ نفر کشته و هزاران نفر بازداشت و دهها نفر از بازداشتشدگان یا به اعدام محکوم شده یا در خطر محکوم شدن به اعدام هستند.
تا کنون حکم اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، دو نفر از بازداشتشدگان اعتراضات اجرا شده که با موجی از واکنشهای خشمگین داخلی و خارجی و انتقاد شدید از روند قضایی غیر شفاف و اجرای سریع حکم بدون حق دسترسی به وکیل همراه بوده است.
آقای قدیانی پس از اعدام محسن شکاری در متنی نوشته بود: «علی خامنهای، جبار تمامیتخواه ایران باید بداند که ملت ایران را با اعدام و بگیر و ببندِ معترضان نمیتواند مرعوب کند و استراتژی النصر بالرعب او تشت رسواییاش از بام افتاده و مدت مدیدی است که نتیجه معکوس برایش به ارمغان میآورد.»
آقای قدیانی در سخنانی که به تازگی فیلمبرداری شده، میگوید حکومت با تلاش برای ایجاد رعب و وحشت میخواهد هم مردم را بترساند، هم به «طرفداران خود که در حال ریزش هستند»، روحیه بدهد. اما او تاکید میکند همانطور که در نامه قبلی خود هم گفته «مردم با این اقدامها خشمگینتر و در سرنگونکردن نظام و علی خامنهای مصممتر خواهند شد.»
ابوالفضل قدیانی اعتقاد دارد اصلاحات یا گفتوگو با حکومت بیفایده است. او در بخشی از صحبتهایش «بر اساس شنیدهها» میگوید: «شنیدم بعضی از این نوکرهای خودش [علی خامنهای]، همینهایی که ۴۰ سال در خدمتش هستند و برایش هزار جور آدم میکشند، هم میگیرند هم میبندند هم زندانی میکنند، رفتند گفتهاند ‘ما باید یک خرده کوتاه بیاییم’ و [خامنهای] زده تو دهنشان.»
«چارهای جز خیابان نیست»
ابوالفضل قدیانی اعتقاد دارد که جوانان بیباک و شجاع با تجربه ۴۳ سالهای که از خانواده ناراضی خود فرا گرفتهاند به این نتیجه رسیدهاند که اصلاحات بینتیجه است: «چارهای جز رفتن این نظام نیست و راه دیگری هم جز خیابان نیست.»
او وقایع گذشته مانند دی ماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸، شلیک به گفته او «عمدی» دو موشک سپاه به هواپیمای مسافری و کشته شدن بیش از ۵۰۰ نفر در اعتراضات اخیر ایران را مثال میزند که به گفته او برای کشتن مردم بیگناه، در هیچ کدام از این اتفاقات کسی محاکمه و محکوم نشده است.
آقای قدیانی استدلال میکند که اگر در این ۴۳ سال گفتوگو اثر داشت باید جایی اثرش را نشان میداد، نه اینکه به گفته او، حکومت در مقابل خواسته مردم عقب ننشیند: «رئیسی قاتل، شده رییس جمهور مملکت. رئیسی قاتل! این آقا سواد اولیه ندارد. مسائل کشورداری را نمیداند. دیگر بدتر از این میشود؟ خامنهای او را تحمیل کرد به مردم. بدتر از این میشود؟»
او در این ویدئو که از تلویزیون بیبیسی پخش شد، تاکید کرده که حکومت «یک مشکل اساسی» دارد و آن «نداشتن پایگاه در میان مردم» است: «خامنهای و سرکوبگرانش این را فهمیدهاند. بازوهای سرکوب هم فهمیدهاند مردم از آنها متنفر هستند. بنابراین اینها نه تنها پایگاهی ندارند، در فساد و صدور فساد و تبهکاری هم بین همگنان خود، یعنی مستبدان جهان، کمنظیر یا بینظیر هستند. و گناه نابخشودنی اینها این است که مذهب را ابزار سرکوب و چپاول خود کردهاند. و نمونه آن هم گرفتن جوانان مظلوم و زدن اتهام محاربه به آنها است.»
در برنامه شصتدقیقه دوشنبه ۵ دی ماه، فرج سرکوهی، نویسنده و منتقد ادبی در تحلیل سخنان آقای قدیانی گفت که خیابان را کنار عوامل دیگر برای رسیدن به مرحله گذر از جمهوری اسلامی مفید میداند.
او ادامه داد که حکومت نمیتواند خیابان را از معترضان پس بگیرد و در عین حال به اعدام یا زندانی کردن هزاران نفر دست زده و «تلاش میکند که اقتدار ترس را که در ذهن مردم فروریخته، برگرداند که این ممکن نیست.»
آقای سرکوهی گفت «شرایط عینی یک انقلاب» در ایران وجود دارد و مجموعه شرایط داخلی و بینالمللی خارجی و همچنین شرایط ذهنی مردم امید به گذار را افزایش داده است؛ اما پیشبینی اینکه این گذار چه زمانی اتفاق میافتد، مشکل است و به عوامل گوناگون بستگی دارد.
مرتضی نجفی، پژوهشگر علوم ارتباطات و جنبشهای نوین اجتماعی، هم مانند دو تحلیلگر سیاسی دیگر، گذر از این مرحله و ورود ایران به یک جامعه سکولار را روندی ناگزیر و قطعی پیشبینی کرد و گفت زمان به نتیجه رسیدن آن به عوامل مختلف بستگی دارد.
او گفت با وجود تلاش مردم برای امتحان کردن هر راهی حکومت به «تحقیر سیستماتیک» مردم ادامه داد.
آقای نجفی مشکل جدی در راه گذار را بحران سیاسی در هدایت اعتراضات دانست و گفت: «مشکل اساسی اینجاست که به خاطر اعتبارزدایی از گروهها و جریانهای سیاسی، الان با بحران سازمان سیاسی مواجه هستیم.»