فراخوان شخصیّتهای سیاسی، هنری، فرهنگی و مدنی فرانسه به پشتیبانی از جنبش مردم ایران
ترجمهی فواد روستائی
جمعی از شخصیّتهای فرانسوی از طیفهای مختلف جامعهی این کشور از جمله «ژیل لِلوش»، «خیرون، «کَمی کُتَن»، «مِلیسا توریو»، کیان خُجَندی و مرجان ساتراپی با امضای فراخوانی جامعهی بینالمللی را به پشتیبانی از جنبش اخیر مردم ایران فراخواندهاند.
روزنامهی فرانسوی «لیبراسیون» ضمن انتشار این فراخوان یادآور شده است که در پی کشتهشدن مهسا امینی، دختر جوانِ ِایرانی، در جریان بازداشت او توسّطِ عوامل گشت ارشاد به اتهامِ بدحجابی یا در واقع بهخاطر روسریای که موها را از نظر آنان درست نپوشانده است، امروزه مردم ایران در پیگیری مبارزهی خویش علیه دیکتاتوری حاکم بر این کشور به پشتیبانی جامعهی جهانی نیاز دارند.
برگردان فارسیِ متن این فراخوان را در زیر میخوانید:
در روز سیزدهم ماه سپتامبر، مهسا امینی- دختر جوان ایرانی- در تهران بازداشت شد. این بازداشت توسّطِ عوامل نیروی موسوم به «گشتِ ارشاد» که مسئول وادار کردن زنان به استفادهی اجباری از حجاب است صورت گرفت. مهسا، جوان ٢٢ ساله، در جریان بازداشت آماجِ ضرب و شتم مأموران قرار گرفته و به علت شدِّت ضرباتِ وارده به اغما فرورفت. مهسا امینی در روز ١٦ سپتامبر درگذشت. این خشونت جدید در ایران، خشونتی که به امری روزمرّه بدل شده است، منشاء و سراغاز جنبش اعتراضی مردم و بهویژه جوانان این کشور در سه هفتهی اخیر است. جنبشی که پاسخ رژیم به ان مثل همیشه چیزی جز سرکوب خونین و کور نیست.
از زمان پیروز انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩ تا کنون، ایران را یک فرد به عنوانِ «مقامِ رهبرِی » یا «رهبرِ معظّم» اداره می کند. رهبری که خود یک روحانی است و توسّطِ اعضای مجلسی متشّکل از فقط روحانیون انتخاب میشود. از این رو، مردم ایران در عمل در لوای رژیمی خودکامه زندگی میکنند که با توسّل به شرع اسلام و قوانینی که منکر و نافی هرگونه آزادی بیان است کشور را اداره میکند.
زندان، شکنجه، اعدام
بر اساس آخرین گزارش سازمان عفو بینالملل برای سالهای ٢٠٢٢-٢٠٢١، در ایم کشور هزاران تن دستگیر شدهاند، بهشیوهای ظالمانه تحتِ پیگرد قرار گرفتهاند یا قربانی بازداشت و اسارت خودسرانه بودهاند. تنها گناهشان نیز استفاده از حقِّ تظاهرات مسالمتآمیز برای برخورداری از حقوق انسانیشان بودهاست. صدها تن نیز کماکان در زندانهای رژیم بهسر میبرند.
شکنجه و دیگر اَشکال بدرفتاری با مردم در این نظام امری نظاممند (سیستماتیک) و عمومی است. توسّل به مجازات اعدام در مقیاسی گسترده و به ویژه به عنوان ابزاری برای ارعاب و سرکوب مردم سکّهی رایج در این نظام است. شماری کثیر از وکلای دادگستری، سینماگران، و مخالفان سیاسی رژیم در زنداناند. ما در این خصوص به ویژه به خانم نسرین ستوده، وکیل دعاوی، میاندیشیم که به گناه دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی به ده سال زندان و تحمّلُ ١٤٨ ضربه شلاق محکوم شده است. «اشاعهی فساد و فحشا» از جمله اتهامهای وارده به این وکیل دادگستری است که جز فعالیّت حرفهای خویش یعنی وکالت و مبارزه برای تحقق ارمانهای زنان ایران و حقوق بشر شهروندان کشورش کاری نکرده است. امّا در این عرصه نیز خانم ستوده تنها وکیل بازداشت شده نیست. ١٠ تن دیگر از وکلای دادگستری در حال حاضر به خاطر اِعمالِ حرفهی خویش در زندانهای جمهوری اسلامی در اسارت بهسر میبرند.
پیش از این نیز در سال ٢٠٠٩ ، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، مردم ایران برای احقاق حقوق خویش به خیابانها ریختند. آن جنبش نیز با خشونت و سرکوب شدید روبه رو شد و به کشتهشدن دستِکم ١٥٠ نفر ، بازداشت و شکنجهی هزاران تن و تجاوز به حدود صد تن از بازداشتشدگان در زندانها توسّطِ عوامل رژیم منجر شد. در سال ٢٠١٩ نیز مردم بار دیگر برای اعتراض به افزایش قیمتها که سیاستهای خارجی رژیم از جمله در مسألهی هستهای از دلایل عمدهای آن است به خیابانها امدند. واکنش رژیم این بار هولناکتر و سرکوب خونینتر بود. براساس تحقیق خبرگزاری رویترز، سرکوب مردم به قیمت جان حدود ١٥٠٠ نفر از تظاهرکنندگان تمام شد و به گفتهی سازمان عفو بینالملل و نهادهای وابسته به سازمان ملل متحّد بیش از ٧٠٠٠ نفر بازداشت شدند.
بهرغمِ سیاستهای تبعیضآمیز و زنستیز رژیم، بیش از ٦٠ درصد دانشجویان دانشگاههای کشور را دختران و زنان ایرانی تشکیل میدهند. ملت ایران، ملتی با شماری چشمگیر از افراد تحصیلکرده، به برکتِ دسترسی و شناخت فناوریهای جدید و شبکههای اجتماعی چون تویتر به اطلاعات و اخبار دسترسی پیدامیکند.
به قیمتِ جان
به لطفِ همین شبکههای اجتماعی است که در سال ٢٠١٦ جنبش موسوم به «آزادیهای یواشکی» به ابتکار خانم مسیح علینژاد، روزنامهنگار و کنشگر حقوق زنان، به راهافتاد. در این کارزار، زنان ایرانی در اماکن عمومی یا در نقاط خلوت شهر روسری از سر برمیداشتند و عکس بدون حجاب خود را برای خانم علینژاد میفرستادند تا در فیسبوک خود منتشر کند. این جنبش بعدها به جنبش «دوربین من، جنگافزار من» تبدیل شد. در این کارزار زنان از صحنههای اذیّت و آزار زنان (خود یا دیگری) به خاطر عدم رعایت حجاب اجباری فیلم میگرفتند و در شبکههای اجتماعی به نمایش میگذاشتند.
از روز مرگِ غمانگیزِ مهسا امینی در ١٦ سپتامبر، ملّت ایران و در رأس آنان زنان این کشور برای مطالبهی حقوق خویش و گذاشتن نقطهی پایانی بر حیاتِ این رژیم دیکتاتوری به بهای از دستدادنِ جانِ خویش به خیابانها ریختهاند. از تهران تا رشت و از قم تا اصفهان، تمامیِ شهرهای بزرگ کشور صحنهی تظاهرات و خیزش ملّت علیه دیکتاتوری حاکم بودهاند و رژیم نیز در مقابله با مردم برای پراکندهکردن آنان در استفاده از گلولههای جنگی هیچ تردیدی بهخود راه ندادهاست.
در ٢٦ سپتامبر، سازمانِ مردمنهاد حقوق بشر ایران - مستقر در نروژ - اعلام کرد تا آن تاریخ ٧٦ نفر در اثر تیراندازی نیروهای دولتی جانباختهاند. شایان یادآوری است که رقم واقعی جانباختگان بهمراتب بیشتر است.
سانسور در مقام نخستین جنگافزار
بیش از یک هفته است که مقامات جمهوری اسلامی ایران مانند هر تظاهرات واعتراضات دیگری در گذشته دسترسی مردم به اینترنت را قطعکردهاند. چند ساعتی پیش از قطع اینترنت، صدها تن از ایرانیان با انتشار تویتی خطاب به جهانیان اعلام کردند: “اگر از ما خبری به گوشتان نرسید بدانید که رژیم اینترنت را قطع کرده است امّا مبارزهی ما برای احقاق حقوق خود ادامه دارد.”
رژیم به خوبی آگاه است که مردم از نحوهی استفاده از شبکههای اجتماعی و اهمیّت ان کاملاً آگاهاند و مصمّماند که پیام خود را از این طریق بهآگاهی جهانیان برسانند. این ترفند رژیم متأسفانه در سال ٢٠١٩ کارساز شد و مردم را به خانههایشان بازگرداند.
امروز، ملّت ایران بیش از هر زمان دیگری به پشتیبانیِ جانعهی بینالمللی نیازمند است. ما [امضا کنندگان این فراخوان] مانورهای رژیم برای مقابله با مردم و مبارزهی ملّت ایران علیه دیکتاتوری را بهخوبی میشناسیم. ما یک بار دیگر بر حمایت و پشتیبانی خود از این مردم تأکید میکنیم و حقِّ برخورداریِ انان از حقوق اساسی ملّت یا به دیگر سخن احترام و رعایت شأن انسانی، آزادی، دموکراسی، برابری و حکومت قانون و احترام به حقوق بشر را برای آنان محفوظ میدانیم.
مشارکت شما در فعالیّتها و ابتکارِ عملها در راستای مبارزات این مردم و جلوگیری از فرورفتنِ این جنبش در محاق فراموشی خواست ماست.
این فراخوان پیش از برگزاری تظاهرات چندهزار نفری روز یکشنبه دوم اکتبر در پاریس منتشر شده و امضا کنندگان آن همگان را به شرکت در این تظاهرات و راهپیمائی نیز فراخوانده بودند.
نویسندگان متنِ فراخوان:
آزاده اکرمی، کارمند ارشد دولت
بهاره اکرمی، تصویرگر
هیربد دهقانی- آذر، وکیل دعاوی
آیلا نویدی، سناریونویس و کارگردان
شخصیّتهای زیر از جمله امضاکنندگان این فراخواناند:
Emmanuelle BERCOT, cinéaste (سینماگر)
Andréa BESCOND, réalisatrice et autrice (کارگردان و بازیگر)
Bruno BLANQUER, président de la Conférence des bâtonniers et avocat(رئیس «کنفرانس رؤسای کانونهای وکلا» و وکیل دعاوی )
Romane BOHRINGER, comédienne (بازیگر)
Camille CHAMOUX, actrice (بازیگر)
Camille COTTIN, actrice(بازیگر)
Julie COUTURIER, bâtonnière de l’ordre des avocats de Paris et avocate(رئیس کانون وکلای پاریس )
Arnaud DESPLECHIN, réalisateur (کارگردان)
Sarah DORAGHI, journaliste et autrice(روزنامهنگار و بازیگر)
André ENGEL, metteur en scène (کارگردان)
Giulia FOÏS, journaliste(روزنامهنگار)
Olivier FAURE, député(نمایدنهی مجلس ملی فرانسه)
Geneviève GARRIGOS ancienne présidente d’Amnesty International France et conseillère de Paris(رئیس پیشین عفو بینالملل و عضو انجمن شهر پاریس)
Jérôme GAVAUDAN, président du Conseil national des barreaux et avocat(رئیس «شورای ملی کانونهای وکلای فرانسه» و وکیل دعاوی)
Sacha HOULIÉ, président de la commission des lois à l’Assemblée(رئیس کمیسیونِ قوانین مجلس ملی فرانسه)
Mina KAVANI, actrice(بازیگر)
Kubra KHADEMI, artiste et peintre(هنرمند و نقّاش)
Kheiron, auteur, réalisateur comédien et humoriste(نویسنده، کارگردان، بازیگر و طنزپرداز)
Kyan KHOJANDI, comédien(بازیگر)
Gilles LELLOUCHE, acteur, réalisateur et scénariste(بازیگر، کارگردان و سناریست)
Alexis MICHALIK, auteur et metteur en scène(نویسنده و کارگردان)
Ariane MNOUCHKINE, directrice du théâtre du Soleil(مدیر تئاتر «سولِی پاریس)
Aminata NIAKATE, conseillère de Paris, membre du Conseil économique, social et environnemental et avocate(عضو انجمن شهر پاریس، وکیل دعاوی)
Vincent NIORÉ, vice-bâtonnier de l’ordre des avocats de Paris et avocat(معاون کانون وکلای پاریس و وکیل دعاوی)
Jean-Michel RIBES, directeur du théâtre du Rond-Point(مدیر تئاتر «رُنپوئن» پاریس)
Marjane SATRAPI, réalisatrice et dessinatrice(کارگردان و تصویرگر)
Syrus SHAHIDI, acteur(بازیگر)
Mélissa THEURIAU, journaliste et réalisatrice(روزنامهنویس و کارگردان)
Sophie TAILLE-POLIAN, députée…(نماینده مجلس ملی فرانسه)