حمیدرضا جلاییپور، عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، درباره مجلس یازدهم، ارتباط آن با دولت و وضع اصلاحطلبان در یک سال آینده، گفتوگویی با مصطفی رستهمقدم انجام داد که متن آن برای انتشار در اختیار “راهبرد” قرار گرفت. این مصاحبه را در پی میخوانید:
۱- با توجه به آغاز کار مجلس اصولگرای یازدهم و همچنین با عنایت به اینکه امسال سال آخر دولت است، به نظر شما تعامل متقابل دولت و مجلس و به طور اولی اصولگرایان به چه صورت خواهد بود؟
جلاییپور: اصولگرایان تندرو همان مسیر قبل از انتخابات را در مخالفت ادامه میدهند. منتها مشکل این مجلس یازدهم این است که پایگاه مردمی ندارد. مثلا در تهران منتخب بیستدرصد از مردماند. اگر هم علیه دولت در شرایط تحریم حداکثری و بحران کرونا بخواهند زیاد گردوخاک کنند، ممکن است دو تا اتفاق برایشان بیفتد. یکی یک مقدار از بالا تنظیمشان کنند و دیگر اینکه حتی بیشتر از چشم مردم بیفتند. ما در شرایطی هستیم که کمتر با سروصدا و شعار بشود ادعای حل معضلات جامعه رو کرد.
۲- اصلاحطلبان بعنوان موتلفین دولت و طیفی که سرمایه اجتماعیشان را خرج روی کار آمدن این دولت کردهاند، در روابط فی مابین دولت و اصولگرایان و مجلس خواهند توانست نقشآفرینی موثری داشته باشند؟
جلاییپور: در بالا گفتم. مشکل این مجلس فقدان پایگاه اجتماعی است. حالا به فرض اگر این مجلس بیاید چهار تا کار حسابی برای مردم انجام دهند (مثلا بیایند برنامههای سنجشپذیر اصلاحطلبان را در مجلس دنبال کنند و به قانون تبدیل کنند) اصلاحطلبان هم از این کارهای آنها دفاع خواهند کرد. جریان اصلاحات از انجام کار خوب هرکسی و هر گروهی دفاع میکند.
۳- با توجه به بیماری همهگیر کرونا، اولا پیشبینی میکنید آیا این بیماری برای دولت پیامدهای سیاسی داشته باشد یا خیر؟ همچنین، در سطح کلیتر آیا به نظر شما سیاست در زمانه پساکرونا چه ویژگی شاخصی میتواند داشته باشد؟ آیا می.توان انتظار داشت که این بیماری بر روند دموکراتیزاسیون تاثیری له یا علیه بگذارد؟
جلاییپور: الان زود است که همه پیامدهای کرونا را در ایران ارزیابی کنیم. فعلا چهار ویژگی میتوان از پیامدهای کرونا گفت که قابل مشاهده هست. اول اینکه همه و از جمله تندروها در حاکمیت متوجه شدند که کشور در معرض ریسک (مثل کرونا) هست. با این ریسکها با هارتوپورت نمیتوان مبارزه کرد. ما به نظامپزشکی و علمی قوی نیازداریم. دوم اینکه نظرسنجی در سه ماه گذشته نشان میدهد فعالیت بهداشتی و درمانی دولت مقداری شکاف دولت و مردم را تا حالا کم کرده است؛ بدینمعنا که در سه ماه پیش ۶۵درصد مردم از خدمات بهداشتی و درمانی دولت ناراضی بودند، الان این نارضایتی به ۴۱درصد کاهش یافته است. من امیدوارم ایران بتواند آمادگی کامل برای رویارویی با اپیدمیها در پاییز را داشته باشد. سوم اینکه آثار تخریبی اقتصادی کرونا برای جیب مردم و دولت بسیار بالا است، مآلا حاکمیت راهی جز اتکا به مشارکت مردم در فعالیت اقتصادی و اجتماعی ندارد. چهارم اینکه هسته اصلی قدرت یک مقدار فیتیله دیپلماسی تبلیغی-تقابلی خود را در منطقه پایین کشیده است. باید به این عقلانیت خوشآمد گفت. چون دیپلماسی باید در خدمت توسعه و افزایش توانمندی کشور باشد. نه دیپلماسی پرهزینهای که اقتصاد ایران را کوچک کند.
با این همه متاسفانه نحوه برگزاری انتخابات اسفند۹۸ نشان داد در دموکراسی پیشرفتی نداشتیم. حالا باید ببینیم انتخابات۱۴۰۰ را چگونه میخواهند برگزار کنند، آن موقع هم دوباره میتوان درباره دموکراسی ارزیابی کرد.
۴- بسیاری از ناظرین منتقدین عملکرد لیست امید در مجلس بودند، شما بعنوان یکی از فعالینی که در بستن لیست نقش داشتید، عملکرد مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
جلاییپور: من در بستن لیست نقش نداشتم. من عضو شورای مرکزی حزب اتحاد هستم. لیست امید را شورایعالی اصلاحطلبان (شعسا) بست و بقیه اصلاحطلبان از آن دفاع کردند و البته من هم دفاع کردم. فراکسیون امید خیلی قویتر میتوانست عمل کند. نماینده الگو در مجلس دهم برای من علی مطهری بود و هست. جناب محمدرضا نجفی، میرزایی از دماوند و چند نفر دیگر از نمایندگان خوب فعالیت کردند.
۵- فارغ از جناحبندیهای سیاسی و اینکه کدام جناح در مجلس اکثریت را دارد، بسیاری از ناظرین بر این عقیده.اند که مجلس کارکرد خود را از دست داده است و فاقد تاثیرگذاری لازم است، به نظر شما، چگونه سطح مجلس اینقدر تنزل پیدا کرده و دیگر در راس امور نیست و چگونه باید مجلس را احیا کرد؟
جلائیپور: درست است. نقش مجلس کاهش پیدا کرده. هرچه در ایران دولت موازی قوی شده، از نقش مجلس کم شده است. به همین دلیل، یکی از مطالبات سیاسی اصلاحطلبان بازگرداندن نقش مجلس بعنوان تنها نهاد قانونگذاری در ایران است.
۶- کمتر از یکسال تا انتخابات ریاستجمهوری مانده، اصلاحطلبان چگونه میتوانند از این فرصت برای احیای سرمایه اجتماعی و بازسازی گفتمانی خود استفاده کنند؟
جلاییپور: راه درمان مسائل کشور همچنان “پذیرش اصلاحات از سوی حاکمیت” است، پذیرش مشارکت نهادی مردم است. با الگوی “اقتدارگرایی” مسائل کشور حل نمیشود و تجربه دوره احمدینژاد تکرار میشود. با الگوی “بیگبنگی سرنگونیطلبان” هم معضلات ایران حل نمیشود که بدتر میشود. ازاینرو، اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۰ اصلاحطلبانه حرکت خواهند کرد و با برنامه برای حل مشکلات کشور و با یک کاندیدای غیرنیابتی سیاستورزی خواهند کرد.