يكشنبه ۲ دي ۱۴۰۳ -
Sunday 22 December 2024
|
ايران امروز |
تحلیلگر مسائل بین الملل و پژوهشگر مسائل استراتژیک روسیه
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
در این گزارش به بررسی ۳۰ عامل مهم و تاثیر گزار در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پرداخته شده است که به شرح ذیل است:
۱-محاصره اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی توسط امریکا و غرب و نیز اعمال تحریمهای اقتصادی استراتژیک با هدف تضعیف توان ملی شوروی
۲-محاصره امنیتی – سیاسی شوروی با اجرای دکترین های آیزنهاور،کندی،جانسون،نیکسون،کارتر و ریگان.
۳-بحران سازی های پی در پی و کشاندن اتحاد جماهیر شوروی به جنگهای فرامنطقه ای (جنگهای کره،درگیری در چین،جنگ ویتنام،رقابت نظامی در افریقا،بحران کوبا،جنگ افغانستان)
۴- استراتژی رسانه ای غرب برای تخریب چهره اتحاد جماهیر شوروی در افکار عمومی بین المللی و سازماندهی نوعی تهاجم سیاسی بر ضد حکومت شوروی.(پخش برنامه های ضد شوروی به زبان روسی)
۵-حمایت از مخالفان حاکمیت شوروی و بی اعتبار ساختن نهادهای قضایی،امنیتی و انتظامی.(جامعه شوروی را به سمت آنارشیسم هدایت میکردند)
۶-برنامه ریزی برای نفوذ در مقامات با رتبه های بالای شوروی با انواع روشهای مالی،تطمیع،تهدید و سند سازی که از سال ۱۹۷۰ شروع شد(توافقنامه هلیسنکی در سال ۱۹۷۵)
۷-حاکمیت مارکسیسم بر نظام شوروی و عدم تطابق ریشه ای ایدئولوژیی مارکسیسم و کمونیسم که برآمده از امانیسم بود.
۸-فضای امنیتی بسته شوروی و فشار حاکمیت بر جامعه به خصوص در زمان استالین که مشارکت سیاسی مردم به حداقل رسیده بود.
۹- بی اعتقادی رهبران شوروی به ایدئولوژی حکومت و برخوردهای دوگانه با مردم در ظاهر ضد امپریالیسم ولی در عمل در کشورهای غربی سرمایه گذاری میکردند-اعضای حزب کمونیست فقط برای اینکه این حزب ایدئولوژی حاکمیت محسوب میشد خود را کمونیست مینامیدند ولی در عمل اعتقادی به اصول آن نداشتند.
۱۰- اتحاد جماهیر شوروی انقدر که روی توسعه نظامی و امنیتی تاکید داشت به توسعه اقتصادی اهمیت نمیداد و این توسعه در یک بعد و بی توجهی به توسعه متوازن و همه جانبه عدم هماهنگی لازم را در روند حرکت جامعه شوروی را به دنبال داشت.
۱۱- بروز تنشهای داخلی درون حزبی و تشدید اختلاف نیروها در نظام شوروی و کشیده شدن اختلافات درونی به بیرون که زمینه را برای آسیب پذیری سیاسی هموار ساخت.
۱۲-تضعیف پایگاه مردمی حکومت در اتحاد جماهیر شوروی و بی توجهی توده های مردم نسبت به مقامهای حکومتی که بیشتر نتیجه سیاست های استبدادی و عواملی چون نبود آزادی بیان و قلم و عدم زمینه مساعد برای مشارکت سیاسی مردم.
۱۳- عدم موفقیت شوروی در ایجاد هویت واحد و تمدنی میان اقوام مختلفی که به واسطه پیوند با کشورهای اوکراین، استونی، لیتوانی، ارمنستان، قزاقستان، آذربایجان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، گرجستان، بلاروس ایجاد کرده بود.
۱۴-تضاد و تنش بین مدافعان کمونیسم که بر اصول مارکسیسم پافشاری میکردند و با هرگونه رفرمیسم مخالف بودند با غربگراها ها که خواستار اصلاحات بوند.
۱۵- سرمایه گذاری امریکا برای انتقال سبک زندگی غربی از طریق مطبوعات مختلف برای شهروندان شوروی.
۱۶- سازماندهی جنگ روانی گسترده بر علیه ارگانهای امنیتی ، ارتش و ناکارآمد نشان دادن نهادهای مجری قانون
۱۷-برنامه ریزی برای اتحاد استراتژیک میان اصلاح گر های حکومتی مطبوعات تازه تاسیس و مخالفان نظام شوروی
۱۸-امریکایی ها برای ایجاد بحران هویت از تمام ابزارهای داخلی و خارجی برای تخریب فرهنگ ملی شوری استفاده کردند.
۱۹-کشاندن شوروی به مسابقه تسلیحاتی و گسترش ابعاد آن برای سوق دادن این کشور به توسعه تک بعدی
۲۰-برنامه ریزی برای کشیدن دیوار آهنین به دور اتحاد جماهیر شوروی از طریق تعمیق نفوذ امریکا و غرب بر کشورهای همسایه شوروی ، وقطع رابطه مردم آن با غرب
۲۱-افزایش فشارهای خارجی و بحرانهای منطقه ای و بهرمندی از موسسات مالی جهانی نظیر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و اعمال تحریمهای برای تضعیف بنیه مالی و توان مالی شوروی با هدف تشدید بحران اقتصادی و ایجادنارضایتی عمومی.
۲۲-تحریک جمهورهای شوروی به تجزیه طلبی و اعلام استقلال و زمینه سازی برای اقدامهای تجزیه طلبانه
۲۳-بسیج تمام امکانات داخلی و خارجی توسط امریکا برای جایگزین کردن بوریس یلیتسین به جای گورباچف به عنوان رهبر.
۲۴-تبدیل رفرمیستها به دو جناح تندرو و میانه رو و حمایت از تندروها برای حذف جناح مقابل ، همان حربه ای و ابزاری که گورباچف و جناح او را بر جناح سنت گرای کمونیست پیروز کرده بود.
۲۵- برنامه ریزی برای قطع نفوذ شوروی بر کشورهای اروپای شرقی و خارج ساختن آنها با غرب.
۲۶-سازماندهی جریانهای مختلف سیاسی –تبلیغاتی برای لغو پیمان ورشو و حذف رقبای اصلی عضو پیمان ناتو از صحنه.
۲۷-فراوانی احزاب کوچک و تنفر آنها نسبت به برقراری اتحادهای یکپارچه موجب آشفتگی در بخش قانونگذاری شده بود. فاصلهگیری یلتسین از رهبری پارلمانی منجر به بحران قانونگذاری سپتامبر- اکتبر ۱۹۹۳ گردید که در نهایت باعث انحلال مجلس روسیه شد.
۲۸-سیستم اقتصادی شوروی مبتنی بر دو رکن بود؛ یکی فروش نفت و دیگری اقتصاد کشاورزی؛ هرچند خروشچف در سال ۱۹۶۱ به اقتصاد شوروی میبالید که تولید ناخالص داخلی این کشور از آمریکا پیشی گرفته، اما بزودی ناتوانیهای اقتصادی شوروی آشکار شد.
۲۹-تعهدات فراتر از توان شوروی به بهانه ی انتقال ایدئولوژی مارکسیسم به تمام جهان، چشم از منطق اقتصادی بسته بودند.
۳۰- سرانجام در هشتم دسامبر ۱۹۹۱ در یک دیدار پنهانی، بوریس یلتسین رئیسجمهور جمهوری شوروی ، لئونید کراوچوک رئیسجمهور جمهوری سوسیالیستی شوروی اوکراین و استانیسلاو شوشکویچ رئیسجمهور جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی در اقامتگاهی بسیار مجللی که برای پذیرایی از مقامات رسمی سطح بالا در جنگلهای بلاروس بنا نهاده شده بود با یکدیگر دیدار و پیمانی را امضا کردند که بر اساس آن کشورهای مستقل همسود پدید آمدند و روسیه خود را به عنوان جانشین اتحاد جماهیر شوروی معرفی کرد.
| ||