جریان اصلاح طلبی در زمین حکومت بازی میکند. چون میخواهد اصلاحات از درون صورت گیرد. اصلاحات از درون از نظر من هم بطور نظری و حتی عملی، کم هزینهتربن راهه؛ مشروط به اینکه ممکنه باشه.
در تاریخ معاصر اگر به عقب برگردیم، امیرکبیر هم میخواست اصلاحات انجام بده ولی در آن ساختار حکومت مطلقه سرنوشتش این شد که در حمام فین کشته شد. دکتر مصدق میخواست اصلاحات از درون بکند اما سرنوشتش تبعید شد.
آقای خاتمی نیز میخواست از درون اصلاحات انجام بده و مغضوب شد حتی نمایش تصویر ایشان هم ممنوع بود. آقای مهندس موسوی هم هنوز نیامده و رییس جمهور نشده به حصر رفت. ایشان هم خواستار تغییر بود.
خب چقدر دیگه باید تجربه کنیم. چقدر دیگه نیاز به آزمون و خطا داریم. آزمون و خطا هم یک زمانی داره. اگر بیشتر بشه بنطر من سرمایهها از بین میره. منم این رو خیلی بهتر میدونم که اگر ممکن بود از درون اصلاحات صورت بگیره. کشتار نمیشد. خونریزی نمیشد. هرینه پایین میآمد. این مشروط به اینست که نیروهای درون حکومت مثلا رهبری و دیگران، با توجه به شرایط ملت و خواستههای مردم راه را برای اصلاحات باز بکنند. اما تا زمانیکه انها این راه را باز نمیکنند بلکه با خشونت برخورد میکنند.
میبینیم که جریان اصلاحطلبی روز بروز ضعیفتر شده، ناتوانتر شده، خواستههاش تقلیل پیدا کرده و الان هم ما نشانههایی از بالا نمیبینیم که بتونیم بر اساس ان بگیم حکومت به این نتیجه رسیده، رهبری به این نتیجه رسیده که به نفع کشور است که اصلاحاتی صورت بگیرد. کاش اینجوری بود! اما خب اینجوری نیست. اصلاحطلبان چون در زمین حکومت بازی میکنند و حکومت است که این بازی را هدایت میکند.
ما با توجه به زمینهسازی که حکومت میکنه از اصلاحطلبان رفتارهای متفاوت در هر انتخابات میبینیم. یک دفعه به میدان انتخابات میان. یکدفعه نمیان. یعنی این حکومته که داره به نفع خودش هدایت میکنه. اصلاحطلبان یک استراتژی مشخص ندارند که بدنبال اون استراتژی و برنامه خودشون باشند که ما بگیم براساس اون برنامهی خودشون الان تصمیم گرفتند که در انتخابات نیان یا الان تصمیم گرفتن بیان. اینجور نیست. بر اساس برنامه ایست که حکومت داره پیش میبره و بنظر من اصلاح طلبان معیار مشخصی ندارند برای اینکه دیگران را قانع کنند که چرا الان میان تو انتخابات. چرا مثلا تویه انتخابات اسفند نیومدند.
رای دادن آب به آسیاب حکومت ریختن است
وقتی مشارکت مردم خیلی پایین باشد، نیروهای داخل حکومت دچار ریزش میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. اما زمانی که مردم پای صندوقهای رای حاضر شوند و رای دهند، این نیروها احساس توانمندی و پشتوانه مردمی میکنند. من رای مردم را یک سرمایه اجتماعی و ملی میدانم که نباید برای هر چیزی هزینه شود و نباید به جیب کسانی برود که مسبب وضعیت موجود هستند. شرکت در انتخابات یعنی ریختن این سرمایه به جیب حکومت و آب به آسیاب حکومت ریختن.
منبع: اینستاگرام صدیقه وسمقی